رژیم صهیونیستی عملیات ترور سید حسن نصرالله را با عنوان «نظم نوین» طرح‌ریزی و اجرا کرد، اما تل‌آویو تا چه میزان برای این موضوع که امروز به‌عنوان راهبرد مطرح می‌کند، ظرفیت نهفته دارد.

«نظم نوین» کلیدواژه‌ای است که از سوی رژیم صهیونیستی با هدف تغییر در خاورمیانه به نفع مواضع تل‌آویو مطرح می‌شود. پس از ترور شهید «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله لبنان این موضوع با طرح خاورمیانه جدید واگویه اسرائیل در فضای بین‌الملل بود.

نام عملیات ترور سید مقاومت «نظم نوین» بود و نتانیاهو در پازلی دیگر سعی کرد با ارسال پیام به ایرانیان این راهبرد صهیونیستی را جا بیندازد؛ موضوعی که تنها در بخش سلطنت‌طلب اردوگاه ضدانقلاب به‌عنوان یک دستورالعمل عملیات روانی بازتاب داشت و این جماعت سیاسی سعی کردند با پیوند زدن ریشه‌های پارسی و یهودی که قرابت خاصی با یکدیگر ندارند در حوزه افکار عمومی این راهبرد صهیونیستی را القاسازی کنند.

اما چنین مبحث جاه‌طلبانه‌ای از سوی «بنیامین نتانیاهو» که دولتش در شرایط بحران و محاصره محور مقاومت قرار گرفته تا چه میزان با واقعیات موجود میدان نظامی و دیپلماتیک همخوانی دارد؟ نظمی بدون ایران و با محوریت اسرائیل در خاورمیانه و حذف محور مقاومت از منطقه که ریشه‌های اجتماعی، فرهنگی و عقیدتی در کشور‌های مختلف دارد و قدرت آن هر روز بیشتر از گذشته در منطقه ریشه می‌دواند و محور‌های دیگری را در برمی‌گیرد.

یورونیوز: طرح اسرائیل بلندپروازانه است
وبسایت خبری یورونیوز در این باره می‌نویسد: «عملیات بمباران حومه جنوبی بیروت و کشتن حسن نصرالله با نام رمز «نظم نوین» انجام شد و به نظر می‌رسد که دولت راست‌گرایای اسرائیل قصد دارد ساختار خاورمیانه را در راستای بقای خود تغییر دهد. اما چنین بلندپروازی تا چه حد عملی است؟ اسرائیل تا کجا می‌تواند منطقه را برای تضمین بقای خود دستخوش تغییر کند؟»

این رسانه غربی می‌افزاید: «طرح بلندپروازانه اسرائیل برای دستیابی به چنین تغییری در توازن قدرت منطقه بر مبنای نابودی «محور مقاومت»، ائتلاف شبه‌نظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی است. اسرائیل در حال حاضر به حماس و حزب‌الله، دو گروه اصلی این ائتلاف شبه‌نظامی ضربات سهمگینی وارد کرده است و آن‌طور که می‌نماید با برخورداری از حمایت آمریکا قصد دارد این ضربات را تشدید بخشد.»

همچنین در گزارش یورونیوز آمده است: «بااین‌حال اسرائیل به‌تن‌هایی قادر به تغییر سرنوشت منطقه نیست و به کمک قدرت منطقه‌ای دیگری نیاز دارد. عربستان سعودی گزینه اصلی است، اما شرط روشنی مبنی بر ایجاد مسیری روشن برای ایجاد یک کشور فلسطینی را در میان گذاشته است.»

هر چند که اسرائیل امروز با کمک آمریکا و کشور‌های غربی، چون انگلیس و آلمان و ... توانسته دوام بیاورد و بسیاری از کارشناسان مطرح می‌کنند که اگر این مساعدت‌ها نبود قطعاً رژیم صهیونیستی به‌شدت مضمحل می‌شد.

فاینیشیال تایمز: حمله زمینی به لبنان اسرائیل را در باتلاق قرار می‌دهد
فاینیشیال تایمز در این حوزه نوشت: «برای اسرائیل، تغییر موازنه قوا مستلزم معکوس کردن روایت ملی شکست و سردرگمی است که پس از ۷ اکتبر آغاز شد. حمله حماس تحقیر سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل بود. شهرت تل‌آویو به دلیل اینکه همیشه یک قدم جلوتر از دشمنانش قرار داشت، بخش مهمی از استراتژی بازدارندگی آن بود. این شهرت در یک روز در سال گذشته، زمانی که اسرائیل به طور کامل توسط حماس فریب‌خورده بود، از بین رفت.»
این رسانه می‌افزاید: «جنگ بعدی در غزه نتوانست غرور اسرائیل یا امنیت آن را بازگرداند. علی‌رغم عملیاتی که منجر به کشته شدن غیرنظامیان گسترده شد، اسرائیل نتوانسته است همه گروگان‌های خود را آزاد کند. اسرائیل همچنین در حال شکست در نبرد برای افکار عمومی بین‌المللی است و در جلسات دادگاه بین‌المللی به نسل‌کشی متهم شده است.»

این رسانه انگلیسی درباره شرایط رژیم صهیونیستی در قبال لبنان می‌نویسد: «درحالی‌که در شرایط کنونی به‌وضوح فرصت‌هایی برای اسرائیل وجود دارد، خطرات زیادی نیز وجود دارد. حزب‌الله آسیب خورده است، اما ممکن است همچنان بتواند آنچه از زرادخانه موشک‌هایش باقی‌مانده است را مستقر کند و شهر‌های بزرگ اسرائیل را مکرراً هدف قرار دهد. اگر اسرائیل به تهدیدات خود مبنی بر حمله زمینی به لبنان عمل کند، ممکن است خود را در یک درگیری شبیه باتلاق قرار دهد که سال‌ها ادامه دارد - در زمانی که نیروهایش از قبل در غزه در حال جنگ هستند. در دراز مدت، مرگ و ویرانی در لبنان ناشی از حملات هوایی اسرائیل احتمالاً نسل جدیدی از سربازان حزب‌الله را ایجاد خواهد کرد. تصور می‌شود حدود ۶۰ درصد از مبارزان حماس یتیم درگیری‌های قبلی هستند.»

رژیم صهیونیستی چه ابزار و ظرفیت‌هایی برای نظم‌سازی در خاورمیانه دارد؟
با این اوصاف چند نکته حیاتی در خصوص آینده خاورمیانه و بازیگرانی که نقش اصلی را در نظم نوین آن ایفا می‌کنند، مطرح است. اسرائیل اگرچه ضرباتی به حزب‌الله لبنان وارد کرد و بعد از عملیات پیجر‌ها و حذف برخی فرماندهان و در نهایت ترور سید حسن نصرالله اقداماتی انجام داد، اما موضوع مهم این است که این حملات تا چه میزان به حزب‌الله ضربه زده و تا چه حد شرایط را برای رژیم صهیونیستی تغییر داد. 

اصل غافلگیری یکی از تغییراتی بود که در این حملات بوجود آمد. در جنگ ۳۳ روزه این صهیونیست‌ها بودند که غافلگیر شدند، اما در چند هفته اخیر این شرایط را با پاتک‌زدن به‌طرف مقابل تغییر دادند. اما در حوزه میدانی هنوز شمال سرزمین‌های اشغالی زیر باران موشک‌های لبنان قرار دارد. 

این رژیم گویا قصد داشته به طور زمینی وارد لبنان شود که با مقاومت نیرو‌های حزب‌الله پس‌زده شده و تلفاتی نیز در این حیطه داده است. بسیاری مطرح می‌کنند که پیشروی زمینی در لبنان، تل‌آویو را زمین‌گیر خواهد کرد و از لفظ باتلاق دراین‌خصوص استفاده کرده‌اند که قطعاً به تلفات‌گیری از صهیونیست‌ها منجر خواهد شد؛ چه اینکه این رژیم در غزه و در مواجهه با حماس در شرایط بن‌بست قرار گرفته است.

 اگرچه اسرائیل سعی کرده از این ترور‌ها برای خود دستاوردی بسازد، اما کارشناسان بر این باورند که تا زمان برقراری آتش موشک‌های حزب‌الله و رسیدن به اهداف از جمله عقب راندن حزب‌الله تا شمال رودخانه لیطانی نمی‌توان از دستاوردی برای صهیونیست‌ها سخن گفت؛ چه برسد به اینکه بخواهد نظم نوینی در خاورمیانه رقم بزند.

در میدان عامل سوم و قدرتمند دیگری همچون ایران بازهم کنش تأثیرگذار دیگری انجام داده است. اسرائیل با خلائی که به اسم برقراری صلح و آتش‌بس در غزه با همکاری آمریکایی‌ها پس از ترور «شهید هنیه» ایجاد شده بود و از واکنش ایران جلوگیری کرد، چند عملیات را انجام داد، اما این خلأ حالا دیگر با حمله موشکی نتیجه‌بخش ایران در عملیات «وعده صادق ۲» پر شده است. کارشناسان از این عملیات به‌عنوان یک روند یاد می‌کنند که نشان داد تمامی اهداف نظامی و استراتژیک تل‌آویو تحت سیطره موشک‌های ایران قرار دارد. 

اگرچه سید حسن نصرالله شخصیتی کاریزماتیک در صدر مقاومت لبنان بود، اما اینکه گفته شود با شهادت وی تشکیلات و سازماندهی حزب‌الله از بین می‌رود محاسبه خامی است که بیشتر به یک خیال‌پردازی سیاسی می‌ماند تا واقعیتی در صحنه. عملیات موشکی سپاه در وعده صادق ۲، اما معادلات را به نفع محور مقاومت دوباره بازسازی کرد.

اسرائیل به‌عنوان یک بیگانه در خاورمیانه سعی کرده یک دولت ملت مصنوعی بسازد که خصوصاً بعد از عملیات ۷ اکتبر حماس به طور کل این تصویرسازی فروریخت و با جنایاتی که رژیم صهیونیستی رقم زد حالا بیشتر در میان افکار عمومی جهان و منطقه منفور شده است. 

رژیم‌های منطقه نیز در حال حاضر درک و دریافت دیگری دارند و اگرچه وابسته به سیاست‌های آمریکا برای بقا و مشروعیت خود هستند، اما بعد از تحولات بهار عربی به‌خوبی دریافته‌اند در عین این وابستگی نباید با مردم بازی کنند که قطعاً کشور‌های غربی در مواقع بحران به داد آنها در خصوص سقوط حکومت‌شان نمی‌رسد. 

ازاین‌رو اگرچه رژیم صهیونیستی طی محاسباتی خام از نظام‌سازی در منطقه که آمریکایی‌ها هم از پس آن برنیامده‌اند، سخن می‌گوید، اما در واقعیت هیچ یک از ظرفیت‌های پیش‌رونده این امر را در اختیار ندارد.

منبع: فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.