رسول چگینی طی یادداشتی اختصاصی در خصوص استجابت دعا در زیر قُبّه امام حسین (ع) نوشت: یکی از فضایلی که در روایات برای امام حسین (علیه السلام) برشمرده شده است، استجابت دعا در زیر قُبّه سیدالشهدا (علیه السلام) است. در منابع حدیثی، روایات متعددی ناظر به این معنا وجود دارد مانند:
۱- پیامبر (صلی الله علیه وآله): «حق زائر امام حسین (ع) بر خدا این است که او را عذاب نکند، دعا در زیر قبه او مستجاب است، و شفا در تربت او قرار داده شده…» (خزاز رازی، علی بن محمد، کفایهْ الاثر فی النصّ علی الأئمهْ الإثنی عشر، ص ۱۶ – ۱۷، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق).
۲- در یکی از زیارات امام حسین (علیه السلام) آمده است: «… السلام علی من الإجابة تحت قبته…». سلام بر آنکه استجابت دعا در زیر قبّه او است. (ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزارالکبیر، ص ۴۹۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۹ ق)
۳- روایت شده است: «خداوند در عوض شهادت امام حسین (ع) چهار خصلت عطا کرده است: شفا را در تربتش نهاد، اجابت دعا را زیر قبّهاش قرار داد، ائمه بعدی از نسل او هستند، مدت زمانی را که زائرین آن حضرت برای زیارت میگذرانند، جزو عمرشان به حساب نمیآورد» (ابن فهد حلی، احمد، عدهْ الداعی و نجاح الساعی، ص ۵۷، بیروت، دار الکتب الإسلامی، ۱۴۰۷ ق).
پرسشی که در این زمینه وجود دارد اینکه اگر منظور از این قبّه، همان گنبد باشد، آیا در زمان معصومان چنین گنبدی وجود داشته است؟!
در پاسخ به این پرسش باید گفت که قبه به معنای گنبد است و این روایات بیانگر وجود گنبدی بر روی قبر امام حسین (علیه السلام) هستند. البته روایت نخست که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل شده، یکی از پیشگوییهای حضرت است که پیش از شهادت امام حسین (علیه السلام) بیان شده است؛ بنابراین، عدم وجود قبه در آن زمان، خدشهای به این روایت وارد نمیسازد؛ بلکه بیانگر پدیدآمدن این رویداد در آیندهای نزدیک است.
اما روایات دوم و سوم مربوط به اهل بیت (علیهم السلام) پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) است؛ روایت دوم از ناحیه مقدسه صادر شده است که گوینده آن امام زمان (علیه السلام) است و صدور آن به نیمه دوم قرن سوم باز میگردد و روایت سوم بدون ذکر نام امام است که به نظر میرسد قائل آن امام صادق (علیه السلام) باشد؛ در ادامه به شواهد آن اشاره میشود. در نتیجه، روایات مربوط به وجود قبه بر روی قبر امام حسین (علیه السلام)، عمدتاً مربوط به نیمه نخست قرن دوم هجری است.
اکنون باید به سراغ گزارشات تاریخی رفت و زمان ساخت قبّه بر روی قبر امام حسین (علیه السلام) را به دست آورد.
اولین گزارشات پیرامون قبر امام حسین (علیه السلام)، مربوط به قبیله بنی اسد است که به تدفین پیکرهای مطهر شهدای کربلا پرداختند. امام سجاد (علیه السلام) به ماجرای دفن اجساد طاهر شهدا اشاره کردهاند که عصر عاشورا وقتی کارزار کربلا را مملو از پیکرهای پاک شهیدان دیدند، فریاد برآوردند به گونهای که نزدیک بود جان مبارک ایشان از بدن خارج شود، پس حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) خطاب به برادرزاده خویش فرمودند:
«خداوند از برخی مردمان میثاق گرفته که آنها این اعضای پراکنده را جمع میکنند و آنها را دفن میکنند و برای این سرزمین، قبر سید الشهدا را علامتی قرار میدهند که اثر آن هیچگاه از بین نمیرود و گذشت روزگار نشان آن را ناپدید نمیکند و ائمه کفر و پیروان گمراهی تلاش میکنند که آن را از بین ببرند و نابود کنند، اما تلاش آنها اثری جز آشکار شدن و بالاتر رفتن درجه آن نمیشود.» (ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص ۲۶۲.)
این قبر مطهر از زمان شهادت امام حسین (علیه السلام) به زیارتگاه عاشقان و دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) تبدیل شد و مردم برای عزاداری و دعا و زیارت به آنجا میآمدند. حضور جابر بن عبدالله انصاری در اربعین شهادت امام حسین (علیه السلام) در آنجا، از اولین گزارشهایی است که بر آشکار بودن قبر سید الشهدا (علیه السلام) و زیارت آنجا توسط مردم دلالت دارد (مفید، محمد بن محمد، مسار الشیعه، ص ۴۶، نجف، دار المفید، بیتا). البته گزارشات دیگری نیز وجود دارد که بر این نکته تأکید میکنند: علی بن اسباط (زنده در ۲۳۰ ق)، از راویان موثق شیعه و از اصحاب امام رضا و امام جواد (علیهما السلام) نقل میکند که وقتی خبر شهادت امام حسین (علیه السلام) به مناطق اطراف رسید، زنان قبایل برای زیارت قبر حضرت و برآوردن شدن حاجت خود (فرزند خواستن) به آنجا میآمدند و حاجت روا میشدند (عدهای از علما، اصول ستة عشر، ص ۳۴۰، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۳ ق).
گزارشهایی که بر زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) چهار سال بعد از حادثه کربلا اشاره دارند، بر شناخته شده و محل مراجعه بودن تربت سید الشهدا (علیه السلام) دلالت دارند؛ برای نمونه در منابع تاریخی نقل شده است که چهار سال بعد از حادثه کربلا، در سال ۶۵ قمری، توّابین، به فرماندهی سلیمان بن صُرَد خُزاعی، پیش از رفتن به سوی شام، از کوفه عازم کربلا شدند و بر سر قبر امام حسین (علیه السلام) حاضر شده و یک شبانه روز در آنجا به سوگواری و گریه و نماز پرداختند. گفته شده که ازدحام توابین در گرداگرد آن قبر مطهر، بیشتر از ازدحام پیرامون حجر الاسود بوده است (طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج ۵ ص ۵۹۰، مصر، دار المعارف، الثانیه، ۱۳۸۷ ق).
مختار بن ابوعبیده ثقفی نیز اندکی پیش از قیامش در کوفه، (حوالی سال ۶۶ قمری)، زمانی که از مکه به کوفه میآمد، ابتدا به قادسیه و از آنجا به کربلا بر سرِ قبر امام حسین (علیه السلام) رفت و آن را زیارت کرد. وی، خطاب به امام (علیه السلام) گفت: «لباسم را از تنم در نخواهم آورد، مگر آنکه از کسی که تو را کشت و با تو جنگید، انتقام بگیرم، یا آنکه کشته گردم» و آن گاه با قبر، وداع کرد (خوارزمی، موفق بن احمد، ج ۲ ص ۲۱۴، انوار الهدی، دوم، ۱۳۸۱ ش).
بنابراین، فهمیده میشود قبر مطهر امام حسین (علیه السلام)، نزد مسلمانان و به ویژه شیعیان کاملاً شناخته شده بود و برای عزاداری و زیارت به آنجا مراجعه میکردند.
اما نسبت به ساخت بنا و گنبد بر روی قبر امام حسین (علیه السلام) باید گفت که منابع تاریخی اطلاعات زیادی در این رابطه از خود بروز نمیدهند. صدالبته بالاگرفتن منازعات سیاسی و اجتماعی پس از حکومت یزید بن معاویه و سیاست به حاشیه راندن اهل بیت (علیهم السلام) و فشارهای فراوان علیه شیعیان توسط بنی امیه، ثبت رویدادهای امامتی و شیعی در منابع تاریخی را با سختی مواجه ساخت. بر این اساس، غیر از گزارشات تاریخی، باید به سراغ قرائن و شواهد موجود در روایات دینی رفت تا پیشینه ساخت بنا بر روی قبر مطهر ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) را به دست آورد.
آنچه که از روایات به دست میآید آنکه قبر امام حسین (علیه السلام) در زمان امام صادق (علیه السلام)، با عنوان حائر و دارای قبّه شناخته میشده است. حائر در لغت به معنای سرگردان و متحیر است. به مکان گودی که وسط آن صاف و اطرافش بلند باشد و آبِ جمع شده در آن راه خروج نداشته باشد نیز حائر میگویند (زبیدی، تاج العروس، ج ۶ ص ۳۲۱؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۴ ص ۲۲۳؛ فراهیدی، العین، ج ۳ ص ۲۸۹). روایات زیادی از این عنوان برای اشاره به قبر امام حسین (علیه السلام) استفاده کردهاند.
درباره سبب حائر نامیده شدن حرم حسینی و رواج این واژه، چند قول مطرح شده است، از همه مشهورتر آن است که پس از فرمان متوکل عباسی (حک: ۲۳۲۲۴۷ ق) مبنی بر ویران کردن بنای روی قبر و آب بستن به قبر، آب نزدیک قبر ایستاد و آن را فرا نگرفت (حارَ الماء) و ازاینرو، این مکان به حائر شهرت یافت (عاملی، محمد بن مکی، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۱۹ ق). ولی برخی این وجه را نپذیرفتهاند؛ زیرا روایاتی از امام صادق (علیه السلام) (م ۱۴۸ ق) وجود دارد که حضرت پیش از زمان متوکل، از نام حائر برای این مکان استفاده کردهاند (ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص ۸۶؛ همچنین: ص ۱۳۱، ۱۳۲، ۱۳۳، ۱۸۷). شیعیان نیز در آن دوره این نام را به کار میبردند (ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص ۱۱۵)؛ بنابراین، فلسفه این نامگذاری به دلیل دیگری باز میگردد. با استناد به قرائن دیگر، میتوان این احتمال را تقویت کرد که علت نامگذاری محل قبر امام حسین (علیه السلام) به حائر، ویژگی جغرافیایی آن نقطه بوده که به صورت گودال وجود داشته است. بیان شد که حائر در لغت به معنای منطقه گودی است که آب در آنجا جمع میشود؛ بنابراین، تناسب زیادی میان معنای لغوی و ویژگی طبیعی محل قبر امام حسین (علیه السلام) وجود دارد.
از برخی عباراتی که در مقاتل ذکر شدهاند، میتوان به شاخصه گودال بودن محل شهادت امام حسین (علیه السلام) پی برد. عمر بن سعد در واپسین لحظات حیات سید الشهدا (علیه السلام)، به خولی بن یزید اصبحی دستور داد که برای به شهادت رساندن امام (علیه السلام)، نزد پیکر حضرت پایین برود؛ وقتی او نتوانست این جنایت را انجام دهد، سنان بن انس پایین رفت (ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص ۱۲۶، تهران، جهان، ۱۳۴۸ ش). عبارت «انزل الیه» دلالت بر محل گودی دارد که پیکر پاک سید الشهدا (علیه السلام) در آنجا قرار داشت.
برخی روایات به این ویژگی ظاهری محل قبر امام حسین (علیه السلام) نیز اشاره دارند. امام صادق (علیه السلام)، سخنی از امام حسین (علیه السلام) نقل کردهاند که ایشان محل قبر خویش را با عنوان «المَوعِدُ حُفرَتیِ وَ بُقعَتیِ الَّتی اُستَشهَدُ فِیهَا و هِی کربَلَاء (ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص ۶۶): محل دیدار من حفره و موضعی است که در آن به شهادت میرسم و آن کربلاست.» روایت دیگری که گفتوگوی امام با اُم سلمه را نشان میدهد نیز بر وجود این گودال اشاره دارد: «وَ اللهِ یا أُمِّ إِنِّی لَأَعرِفُ الیَومَ الَّذِی أُقتَلُ فِیهِ وَالسَّاعَهَ الَّتِی أُحمَلُ فِیهَا وَالحُفرَهَ الَّتِی أُدفَنُ فِیهَا (خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبری، ص ۲۰۳، بیروت، البلاغ، ۱۴۱۹ ق): قسم به خداای مادر من میشناسم روز و ساعتی را که در آن به قتل میرسم و حفرهای که در آن دفن میشوم.» اگرچه ممکن است این روایات ناظر به گودی قبر باشد، اما میتوان به عنوان شاهدی بر وجود گودال در محل قبر امام حسین (علیه السلام) نیز مورد استناد قرار گیرد.
البته این محدوده که با عنوان حائر شناخته میشده است، بعدها دارای بنایی گردید که برای حضور در کنار قبر مطهر، باید از در ورودی آن داخل میشدند. گزارشاتی که حضور در کنار قبر امام حسین (علیه السلام) را با واژه «دخل الحائر» مطرح میکنند، گویای وجود این بنا هستند؛ زیرا داخل شدن در محوطهای، مستلزم وجود در برای آن محوطه است، و وجود در، دستکم وجود بنایی چهاردیواری را اثبات میکند. برای نمونه بیان شده است که وقتی مصعب بن زبیر، هنگام عزیمت به جنگ با عبد الملک بن مروان، در سال ۷۱ یا ۷۲ قمری، داخل حائر مربوط به قبر اباعبدالله (علیه السلام) شد:
«فَلَمّا بَلَغَ الحَائرَ دَخَلَ، فَوَقَفَ عَلی قَبرِ أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام» (عدهای از علما، الاصول الستة عشر، ص ۳۳۹)؛ و قتی به حائر رسید، وارد شد و کنار قبر حسین علیه السلام ایستاد.
روایاتی نیز از امام صادق (علیه السلام) وجود دارد که حضرت هنگام آموزش زیارتنامه امام حسین (علیه السلام) به مُفَضَّل بن عمر، اینگونه سفارش کردند که: «ای مفضل هنگامی که نزد قبر حسین بن علی رفتی پس نزد در ورودی بایست و این کلمات را بگو…» (ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص ۲۰۶).
در برخی از این نقلها، از زبان امام صادق (علیه السلام)، به وجود حائر (حرم) و باب (درگاه) و قبّه (گنبد) (ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص ۲۸۹) اشاره شده است. حتی در احادیثی، حضرت از «الباب الذی یَلِی المَشرِقَ (دری که سَمت مشرق است)» (ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص ۲۲۸)، «الباب الذی عِندَ رِجلِ عَلیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام (دری که نزد پای علی اکبر است)» (طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، ج ۲ ص ۷۲۲، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ ق)، و نیز «خارِج القُبَّهِ (خارج از گنبد)» (ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، ص ۴۲۹، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۹ ق) سخن به میان آوردهاند. همه اینها، حکایت از آن دارد که پیش از سال ۱۴۸ هجری - که سال رحلت امام صادق (علیه السلام) است -، بر مزار امام حسین (علیه السلام)، بنایی شامل دیوار و در وگنبد وجود داشته است. صدالبته در روایت نخست که حضرت به مفضل آموزش دادند، شاهدی بر وجود این بنا پیش از سال ۱۲۸ قمری است؛ زیرا راوی این روایت، جابر جعفی است و او در سال ۱۲۸ قمری از دنیا رفته است؛ بنابراین، وجود این بنا بر روی قبر امام حسین (علیه السلام) در زمان بنی امیه (حک: ۴۱-۱۳۲ ق) قابل اثبات است. گزارشات دیگر نیز بر صحت این برداشت حکم میکنند. در روایتی که حسین بن ابی حمزه از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) نقل کرده، میگوید:
«در سالهای آخر بنی امیه قصد قبر امام حسین (ع) کردم، پس به غاضریه رسیدم و زمانی که مردم در خواب بودند، غسل کردم و رو به سوی قبر رفتم تا به باب حائر رسیدم، مردی زیبا رو و خوشبو با لباسی بسیار سفید به سوی من آمد و گفت: برگرد، تو نمیتوانی به آنجا بروی. پس من به سوی فرات بازگشتم، پس نیمه شد دوباره غسل کردم و به سوی قبر رفتم و وقتی به باب حائر رسیدم، همان مرد دوباره آمد و گفت برگرد تو نمیتوانی به آنجا بروی، پس من منصرف شدم و آخر شب دوباره غسل کردم و به سوی قبر رفتم، پس وقتی به باب حایر رسیدم همان مرد خارج شد و گفت تو نمیتوانی به آنجا بروی، گفتم چرا نمیتوانم به نزد فرزند رسول خدا (ص) و سید جوانان اهل بهشت بروم، در حالی که از کوفه آمدهام و این شب جمعه بود و میترسم در اینجا صبح کنم و طرفداران بنی امیه مرا به قتل برسانند، آن مرد گفت برگرد، تو نمیتوانی به آنجا بروی، گفتم چرا نمیتوانم، گفت: همانا موسی بن عمران برای زیارت قبر حسین (ع) اجازه گرفته و خداوند به او اجازه داده و او همراه با هفتاد هزار فرشته به اینجا آمده، تو بازگرد هر زمانی که حضرت موسی و فرشتگان به آسمان رفتند، به اینجا بیا، پس من بازگشتم و به کنار فرات رفتم تا وقتی که فجر آشکار کرد غسل کردم و نزد قبر رفتم پس هیچ کسی را آنجا ندیدم، پس نماز صبح را آنجا خواندم و به سمت کوفه خارج شدم.» (ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج ۲ ص ۵۶۸، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۹ ق).
محمد بن ابی طالب حسینی (م قرن ۱۰ ق) نیز بر وجود مسجدی بر روی قبر سیدالشهدا (علیه السلام) در زمان بنی امیه تصریح میکند و میگوید آنها تلاش زیادی برای مخفی کردن و از بین بردن آثار این قبر مطهر کردند (حسینی موسوی، محمد بن أبی طالب، تسلیة المُجالس و زینة المَجالس، ج ۲ ص ۴۷۴، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۸ ق). بنابراین، وجود بنایی که دارای گنبد و در بوده، بر روی قبر سیدالشهدا (علیه السلام) در نیمه نخست قرن دوم قابل اثبات است و روایاتی که وعده استجابت دعا در زیر قبه امام حسین علیه السلام را بیان کردهاند، کاملاً صحیح و مطابق با واقع است.
البته همچنان این ابهام باقی میماند که چه کسی یا گروهی اولین مرتبه این بنا را بر روی قبر امام حسین (علیه السلام) ساختهاند؟
طبق گفته برخی منابع، مختار ثقفی اولین نفری بود که اقدام به ساخت گنبد بر روی قبر مطهر امام حسین (علیه السلام) کرد. او در روزگار حکومتش در کوفه بنایی بر روی قبر امام حسین (علیه السلام) ساخت که گنبدی آجری آن را دربر میگرفت. این نخستین گنبدی است که در تاریخ اسلام در سال ۶۶ قمری ساخته شده است. وی مسجدی را نیز در کنار قبر بنا کرد که نخستین بنای شهر کربلای فعلی بوده است. مختار ثقفی هم چنین روستای کوچکی را پیرامون قبر ایجاد کرد که متشکل از مجموعهای از خانههای ابتدایی بود که از گل و ساقه و شاخه درخت خرما ساخته شده بودند. این تنهها و شاخهها از مناطق نزدیک قبر به ویژه از نینوا و غاضریه که دارای باغهای خرما و میوه بودند جمع آوری میشدند (الصدر، حسن، نزهة أهل الحرمین فی عمارة المشهدین، ص ۲۳، قم، مکتبة مرعشی نجفی، ۱۳۸۸ ش؛ الکلیدار، عبدالحسین، بغیه النبلا فی تاریخ کربلا، ص ۱۶، و صص ۹۹، ۱۹۲ و ۱۹۳، بغداد، مطبعة الرشاد، بیتا؛ انصاری، رئوف محمدجمیل، عمارة کربلاء، ص ۹۵، دمشق، مؤسسة الصالحانی، ۲۰۰۵ م). با توجه به اینکه یکی از اهداف قیام مختار، خونخواهی سیدالشهدا (علیه السلام) بود و او نیز قبل از قیام، با حضور بر سر قبر امام حسین (علیه السلام)، بر این هدف خود تأکید کرد، بعید به نظر نمیرسد که بتوان او را به عنوان اولین کسی که بنایی بر قبر امام حسین (علیه السلام) ساخت، نام برد.
این بنای زیارتی که شامل دیوار و در و گنبد بوده، مورد توجه شیعیان قرار گرفت و سفارشات متعددی که از اهل بیت (علیهم السلام) برای زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) وجود داشت، آنجا را به عنوان ملجأ و پناهگاه شیعیان معرفی کرد. البته سالها بعد در زمان بنی عباس، به جهت حضور زیاد شیعیان برای زیارت مرقد مطهر امام حسین (علیه السلام)، هارون عباسی (حک:۱۷۰۱۹۳ ق) عدهای را روانه کرد تا مرقد امام را ویران سازند. فرستادگان هارون مسجدی را که بر مرقد امام بنا شده و همچنین مسجدی را که بر مرقد حضرت ابوالفضل (علیه السلام) برپا شده بود، ویران کردند. هارون همچنین از آنان خواسته بود درخت سدری را که در کنار مرقد امام (علیه السلام) روییده بود، قطع کنند و جای قبر را نیز با خاک یکسان سازند و آنان نیز چنین کردند (آل طعمه، سلمانهادی، کربلا و حرمهای مطهر، ص ۹۳، تهران، مشعر، بیتا). به همین علت است که در شمال غربی صحن را بعدها (باب السدره) نامیده بودند.
منبع: مهر
صل الله علیک یا اباالفضل عباس علیه السلام