امروز سالروز شهادت امام محمدتقی علیه السلام است. امام جواد (ع) در سال ۲۰۲ هجری قمری در حالی که هفت سال و اندی داشت به امامت رسید. امامت از نظر شیعه به معنی جانشینی پیامبر (ص) و داشتن علم، شایستگیها و مسئولیتهای رهبری اوست. شیعیان از دو راه امامان خود را شناخته و آنان را از بین مدعیان دروغین امامت تشخیص میدادند. اول، توجه به معرفی پیامبر و امامان پیشین و دیگری توجه به ویژگیهای فردی و فضائل و کمالات متعالی و برتر امام. از آنجا که امامت امام جواد (ع) ویژگیهای خاصی داشت و آن حضرت در دوران خردسالی عهده دار امامت میگشت و این مسئله پیامدهای گوناگونی را در پی داشت؛ پیشوایان معصوم به ویژه امام هشتم (ع) سعی میکردند زمینه را برای پذیرش امامت آن حضرت آماده سازند.
به مناسبت شهادت آن امام همام و برای واکاوی شرایط عصر امام نهم با حجت الاسلام رضا غلامی قائم مقام بنیاد هدایت به گفتگو پرداختیم که حاصل آن در ادامه تقدیم مخاطبان میشود:
دوران امامت امام جواد مربوط به دوره خلافت کدام خلیفه عباسی بود؟
عصر امام جواد همزمان با دو خلیفه عباسی مأمون و معتصم است بر همین اساس یک شرایط ویژهای در این دوران به وجود آمد چرا که مأمون علاقه خاصی به علوم و ایجاد بیت الحکمه داشت در این دوران مناظرات گسترده علمی که از زمان امامت امام رضا آغاز شده بود در دوران امامت امام جواد به اوج خود رسید.
با توجه به گستردگی علمی آیا فرقهها نیز گسترش پیدا کردند؟ نام برخی از آن فرقهها را ذکر کنید؟
بله. در این دوران شاهد گسترش فرقههایی، چون معتزله، غالبان، زندیقان و اهل حدیث هستیم برای همین وظیفه امام جواد که جوانترین امام محسوب میشوند بسیار دشوار است. چرا که در این دوران امام علاوه بر اینکه باید مساله امامت خویش را نزد شیعیان تثبیت و اعتماد آنان را جلب میکرد باید با مکاتب فکری آن زمان نیز به مبارزه میپرداخت.
با توجه به شرایط ویژه دوران امامت حضرت چرا این دوره را دوره شکوفایی علم نام نهادند؟
در این دوره علاوه بر شرایط ویژهای که به وجود آمده بود بغداد نیز پایتخت جهان اسلام محسوب میشد به گونهای که این شهر مرکز علم و دانش بوده و دانشمندان و اندیشمندان از اقصی نقاط سرزمینهای اسلامی و حتی جهان در این شهر گرد هم آمده بودند.
یکی از موضوعات مهم کلامی که در عصر امام جواد برای شیعیان به وجود آمد مربوط به امامت بود اینکه آیا امکان دارد امامی پیش از بلوغ به امامت برسد یا نه؟ لطفاً در این زمینه توضیح دهید.
بعد از شهادت امام رضا علیه السلام این مسأله یک نوع اضطراب را در دل شیعیان به وجود آورد و این اضطراب سبب شد برخی از شیعیان به دنبال عبدالله بن موسی برادر امام رضا بروند، تلقی آنان این بود که امام ایشان است. این اضطراب شیعیان را با مناظرات و مباحثات و گفتگوهای فراوانی سوق داد تا جایی که شیعیان وقتی در یک جلسهای گرد هم جمع شده بودند در آن جلسه مسأله جانشینی را مطرح کردند و یونس بن عبدالرحمان که یکی از شیعیان قابل اعتماد امام رضا بود گفت تا زمانی که فرزند حضرت بخواهد بزرگ شود تکلیف ما چیست و ما باید چه کنیم؟ همان لحظه یکی از شیعیان حاضر در جلسه که ریان بن شبیب نام داشت به اعتراض بلند شد و گفت تو خودت را مؤمن به امام جواد تلقی میکنی در حالی که در باطن به امامت ایشان تردید داری اگر امامت از جانب خداوند است حتی طفل یک روزه هم امام است و اگر از سوی خدا نباشد هزار سال هم عمر داشته باشد همانند دیگر مردم است و جایگاه امامت برای آن متصور نیست.
این بحثها و جدلها درباره امامت امام جواد در بیش از بلوغ به جایی رسید که در ایام حج هشتاد نفر از علمای شیعه از بغداد و دیگر شهرها گردهم آمدند و به سوی مدینه حرکت کردند تا نسبت به مسأله امامت حجیت پیدا کنند اول نزد عبدالله بن موسی برادر امام رضا رفتند و سوالاتی را از ایشان پرسیدند و وقتی سوالات را پرسیدند و جواب قانع کنندهای را پیدا نکردند از آنجا به محضر امام جواد رسیدند و سوالات خود را از امام جواد پرسیدند و وقتی پاسخهای محکم و اساسی و قوی امام را شنیدند خوشحال شدند و به امامت ایشان ایمان آوردند و باور کردند که مساله امامت لدنی است و این علم و جایگاه و منصب و امامت اختصاص به امام جواد دارد.
از مناظرات حضرت چه مواردی نقل شده است؟
مناظراتی که امام جواد انجام میدادند به نفع جریان تشیع و زمینه تبلیغ امامت این امام جوان بود. عصر امام جواد دوران گسترش اسلام بود بر همین اساس در مناظرات علمی اهداف بسیاری دنبال میشد. برای مثال برخی از شیعیان به دلیل علاقهای که داشتند و جایگاه علمی امام را دیده بودند دوست داشتند این مناظرات را ترتیب بدهد تا مقام امامت را به دیگران نشان دهند برخی از آن مناظرات نیز سیاسی بود و افراد به دنبال راستی آزمایی امامت حضرت بودند و بعضی دیگر به دنبال تحقیر کردن و بیرون راند امام جواد از مناظرات بودند تا این نوجوانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده را تحقیر کنند. آنان تصورشان این بود در مناظرات علمی حضرت مغلوب خواهد شد و به این ترتیب تحقیر میشود و اساساً از میدان حذف خواهد شد، اما در یکی از همین مناظرات که یحیی بن اکثم خطاب در آن شرکت کرده بود خطاب به امام عرض کرد درباره شخصی که محرم بوده و در آن حال حیوانی را شکار کرده است، چه میگوئید؟ امام جواد فرمود: آیا این شخص، شکار را در حِلّ (خارج از محدوده حَرَم) کشته است یا در حرم؟ عالم به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا جاهل؟ عمداً کشته یا بخطا؟ آزاد بوده یا برده؟ صغیر بوده یا کبیر؟ برای اولین بار چنین کاری کرده یا برای چندمین بار؟ شکار او از پرندگان بوده یا غیر پرنده؟ از حیوانات کوچک بوده یا بزرگ؟ باز هم از انجام چنین کاری ابا ندارد یا از کرده خود پشیمان است؟ در شب شکار کرده یا در روز؟ در احرامِ عُمره بوده یا احرامِ حج؟!
یحیی بن اکثم از این همه فروع که امام برای این مساله مطرح نمود، متحیر شد و آثار ناتوانی و زبونی در چهره اش آشکار گردید و زبانش به لکنت افتاد به طوری که حضار مجلس ناتوانی او را در مقابل آن حضرت نیک دریافتند.
شیخ مفید میفرماید مأمون به شدت شیفته امام جواد بود به دلیل اینکه با آن سن کم دارای مقامات و کمالات علمی و حکمت و ادب و آداب بود از این رو بیش از اندازه به حضرت علاقه داشت و این علاقه به امام جواد طوری بود که جایگاه و مقام حضرت برابری با مشایخ آن عصر نمیکرد برای همین مامون پیشنهاد ازدواج دخترش با امام جواد را با حضرت مطرح کرد؛ این ازدواج اگر چه برخلاف نظر امام بود و با اکراه صورت گرفت، اما باعث معرفی تشیع و جایگاه شیعیان شد به گونهای که عباسیان از این ازدواج و وصلت احساس خطر کردند و به مأمون گفتند که میخواهی خلافت را از عباسیان به علویان انتقال دهی و این یکی از موضوعات مهم آن عصر بود.
سازمان وکالت چگونه تشکیلاتی بود؟
یکی از شاهکارهای امام جواد که از امامان گذشته شروع شده بود ایجاد یکتشکیلات سازمان یافته بود که سازمان وکالت نام داشت. حضرت برای گسترش فرهنگ تشیع و منسجمکردن شیعیان و پیوند دادن آنان به هم کارگزاران و وکلایی را در مناطق مختلف و قلمروی عباسیان تعیین و اعزام میکرد و مناطقی مانند اهواز، ری، تهران …؟ نظام و ساختار سازمان وکالت بسیار هوشمندانه بود. گاهی نیز حضرت از نفوذ شیعیانی که افراد مؤثری در دستگاه عباسی بودند در راستای تقویت جریان شیعی استفاده میکرد برای مثال افرادی را اجاره میداد تا در سیستم حکومتی به فعالیت مشغول باشند این حضور در دستگاه عباسی باعث تقویت جریان شیعی بود
یکی از کارهایی که امام جواد برای تقویت و گسترش جریان تشیع انجام داد تقویت کانونهای شیعی بود کانون شیعی در طوس به واسطه مرقد امام رضا صورت میگرفت و یکی دیگر از کانونهای شیعی شهر مقدس قم بود که بسیار مهم و تأثیرگذار بود.
منبع: مهر