یوسف سلمانخواه، نویسنده کتاب «کارزار انتخابات؛ راهبرد، راهنما و راهکار» درباره سازوکار برپایی مناظرات انتخاباتی در رسانه ملی گفت: مفهوم مناظره در ذات خود تازش و یورش را به همراه دارد. مجادله، مباحثه و نزاع با یکدیگر و سوال و جواب دادن از معنای مناظره نشات میگیرد. آستانه تحریک نامزدهای انتخاباتی در مناظرههای انتخاباتی بسیار پایین است. الماس پنج گانه مدیریت مناظره شامل: خودسازماندهی، خودتنظیمگری، خوداخلاقمحوری (خودنزاکتی)، خودپاسداری از منافع ملی و خود کنترلی باید از سوی نامزدهای انتخاباتی رعایت شود. در واقع الماس مدیریت مناظره، منشور اخلاقی مناظره است.
سلمانخواه ادامه داد: اقناعسازی و متقاعدسازی علمی، آماری و تجزیه و تحلیل منطقی و اخلاقی شاید برای مجریان مناظره آرمانی باشد، اما اگر صحنه مناظره خوب مدیریت نشود، با کوچکترین جرقه به شعلهای بزرگ و آتش سوزی اخلاقی سیاسی تبدیل خواهد شد. در ادوار گذشته شاهد مناظرههایی از سوی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بودهایم، که به یک گفتمان و سبک پیروزمندانه تبدیل شده است؛ به طوری که این سبک تهاجمی یا یورشی در مناظره انتخابات ریاست جمهوری اخیر نیز کاملاً مشهود بوده و در مناظره انتخاباتی پیشرو نیز دور از انتظار نیست.
نویسنده کتاب «کارزار انتخابات؛ راهبرد، راهنما و راهکار» با بیان اینکه ناگفته نماند چالشیسازی مناظرهها برای رای جویی بیشتر است نه صرفاً برای تخریب شخصیت توضیح داد: چرا که در این روش از همه وسیلهها برای جذب طرفداران مردد به کار برده میشود. تبلیغ سیاه و خاکستری در ذات مناظرهها نهفته است، چون میلیونها نفر آمادهاند قضاوت کنند و تصمیمم بگیرند. انتقال پیام و موجسازی از طریق مناظره و پشتیبانی گسترده و حرفهای از طریق شبکههای اجتماعی و طرفداران سرسخت برای اثرگذاری جامعه، راهبرد اصلی نامزدهای انتخاباتی است.
به گفته وی، البته استمرار این سبک تهاجی از سوی نامزدهای انتخاباتی بیانگر این است که در چند دوره رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری این سبک توانسته بر رای دهندگان اثرگذار باشد و نتیجه مثبت داده است. در واقع مردم نامزد مهاجم را پسندیده و با رای خود او را پیروز انتخابات کردند. البته مناظرههای گذشته نشان داده استفاده از تکنیک نامزدهای پوششی برای مصون ماندن نامزد اصلی از حملات و انتقادات و ضربههای افکار عمومی بوده و در واقع این افراد بیشتر نقش تخریبچی را بازی میکنند و سرانجام به نفع نامزد اصلی کنار میروند.
او افزود: این گونه نیست که فقط در کشور ما مناظرهها به بد اخلاقیها و بعضاً به سرگرمی تبدیل میشود. در انتخابات اخیر آمریکا هم مناظره بین بایدن و ترامپ به یک سرگرمی رسانهای تبدیل شد که آن را با کشتیکج مقایسه کردند.
این نویسنده اشکالات اساسی مبارزات انتخاباتی در ایران را زمان بسیار کوتاه تبلیغات دانست و بیان کرد: چه در رقابتهای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی و چه در کارزار ریاست جمهوری این کوتاهی زمان موجب میشود که ارسال پیام، شعار و برنامههای نامزد انتخاباتی سراسیمه و به سرعت انجام شود. راهبرد تهاجمی (یورشی) به عملکردها و تصمیمات گذشته به ویژه مباحث مالی و پولی و سیاسی و اجتماعی رقیب انتخاباتی میانبری برای غلبه بر زمان است و مستقیماً اعتبار و ناکارآمدی مدیریتی نامزد طرف مقابل را نشانه میرود.
به گفته وی، مناظره ساختار گریز، اما هدایتپذیر است. همه نامزدهای انتخاباتی قبل از مناظره الزامات مناظره را پذیرفتهاند و به عنوان یک برنامه اخلاقی و نزاکتی آن را باور دارند. پس چطور میشود در این دورههایی که مناظره برگزار شد شاهد بد اخلاقیهای مستمر بودیم. به نظر میرسد تکنیک دره عمیق در مناظرها بیشتر نمود دارد و هدف این است نتیجه اقدامات گذشته را به درهی عمیقی پر از مشکلات و چالش.ها تشبیه کنند، که هر چه تلاش شود پر نمیشود. تکنیک ترس از آینده نیز در این مناظرهها بیشتر به افکار عمومی القا شده است و هدف آن مشارکت بیشتر و پیروزی در انتخابات است. در فرصت کوتاه منتهی به انتخابات امکان تغییر ساختار مناظره فراهم نیست. شاید بتوان در محتوا رویکرد برنامهمحوری، ارائه مشکلات و راهحلها در پیش گرفت. البته اگر نامزدهای پوششی صبر استراتژیک داشته باشند.
خبرنگار: نفیسه خلیلی