قصه نفت در ایران از آنجا شروع شد که انگلیسیها به دنبال رویای پیدا کردن نفت در دوره مظفرالدین شاه راهی خاورمیانه و ایران شدند. میشود اینطور گفت که ویلیام ناکس دارسی، تاجر انگلیسی، برای کشف این طلای سیاه از جورج برنارد رینولدز که تجربیاتی در زمینه حفاری نفت در مناطق نفتخیز سوماترا داشت، کمک گرفت و مقدمات حفاری در منطقه نفتی مسجدسلیمان را فراهم کرد. چند سالی این گروه برای کشف نفت وقت گذاشتند، اما بینتیجه بود تا اینکه وقتی با ناامیدی داشتند بساط اکتشافاتشان را جمع میکردند، به نفت میرسند؛ و این شروع ماجرای نفت در ایران و به دنبال آن، باز شدن پای نفت به تهران است.
احتمالاً بشود گفت ما حالا آخرین نسلی هستیم که پیتهای نفت ۱۰ لیتری و ۲۰ لیتری را گوشه انباریها یا حیاطهای قدیمی دیدهایم و چیزی از مغازه نفتفروشی و نفتفروش دورهگرد را در خاطر داریم. اما نباید فراموش کرد که یکی از مشاغل مهم و منسوخشده تهران قدیم نفتفروشی بود.
تا همین چند دهه پیش که خبری از لولهکشی گاز نبود زمستانها گوشه هر خانهای یک بخاری نفتی جا خوش کرده بود که با احتیاط نفت را با پیت داخل آن میریختند و با پیدا شدن شعله آتش، بوی نفت کل خانه را پر میکرد.
علاوه بر بخاری بیشتر آبگرمکنها هم با نفت روشن میشدند. به همین دلیل نفت پرکاربرد بود و مردم به دو طریق نفت مورد نیازشان را تهیه میکردند. شیوه اول خرید از نفتفروشان دورهگردی بود که با گاریهای دستی و پیتهای حلبی پر راهی کوچهها میشدند و فریاد میزدند: «نفت ... نفتی اومده...» و اهل خانه هم سریع پیت به دست خودشان را به نفتفروش دورهگرد میرساندند و متناسب با نیازشان نفت میخریدند. روش دوم هم خرید از نفتفروشیهای ثابت در هر محله بود. این مغازهها به نسبت سایر اصناف در زمستان شلوغتر بود و صفهای طولانی جلو آنها تشکیل میشد؛ چیزی که امروزه بعید به نظر میرسد.
منبع: همشهری آنلاین