تاریخ خونبار فلسطین روزها و شبهای دهشتناک فراوانی به خود دیده، اما برخی وقایع چنان تلخ و جانکاه است که با گذشت دهههای متمادی هم یادآوری آن وقایع هم دردناک و غم انگیز است. یکی از این وقایع، جنایت وحشیانه کشتار فلسطینیها در روستای دیریاسین است که هفتاد و شش سال پیش در چنین ایامی به وقوع پیوست و خاطرات تلخی را برجا گذاشت. کشتار دیر یاسین در تاریخ ۹ آوریل سال ۱۹۴۸ به وقوع پیوست و ۲۵۰ الی ۳۶۰ شهروند فلسطینی به شکل بیرحمانهای قتل عام شدند.
در این حادثه دو جمعیت صهیونیستی «ارگون» و «اشترن» با این تصور که اهالی روستای ۷۵۰ نفری دیر یاسین از ترس جانشان در برابر حمله آنها پا به فرار خواهند گذاشت تا این جمعیتها به راحتی بتوانند آنرا به مصادره خود درآورند، به این روستای واقع در غرب شهر اشغالی قدس حمل کردند. روستای دیر یاسین در فاصله یک کیلومتری غرب شهر قدس واقع شده است و در اطراف آن روستاهای «القسطل»، «لفتا»، «قالونیا»، «عین کارم» و الماحله واقع شده است؛ و در شمال، شرق و جنوب آن سه شهرک صهیونیستی وجود دارد. بر اساس اظهارات اهالی نجات یافته این روستا، این حمله از حوالی ساعت ۳ بامداد آغاز شده بود و عناصر صهیونیستی با تیراندازی غیرمنتظره اهالی این روستا مواجه شده بودند و ۴ نفر از این یهودیان به هلاکت رسیده و ۳۲ نفر دیگر زخمی شده بودند. پس از آن، این گروهها از فرماندهان سازمان صهیونیستی «هاگانا» در قدس کمک خواسته بودند و آنها با ارسال نیروهای کمکی به این دو جمعیت کمک کردند که افراد زخمی شده را به عقب انتقال داده و با مسلسلهای سنگین به سمت اهالی این روستا تیراندازی کنند و به صغیر و کبیر و زن و مرد رحم نکنند.
«پاتریک مرسیون» نویسنده معروف فرانسوی درباره این جنایت مینویسد: «مهاجمان قبلا چنین جنگهایی را تجربه نکرده بودند و ترجیح میدادند که به جای حمله به روستایی که اهالی آن از خودشان دفاع میکنند، به وسط بازارهای شلوغ بمب و نارنجک پرتاب کنند و از همین رو، در جریان این درگیری شدید نتوانستند کاری از پیش ببرند.» این عناصر تروریستی از حمایت نیروهای «بالماخ» هم برخوردار بودند و از طریق یکی از اردوگاههای واقع در نزدیکی قدس، اقدام به گلوله باران دیریاسین با گلولههای خمپاره کردند تا کار گروهکهای تروریستی مهاجم راحت شود. مرسیون در تشریح ادامه این جنایت مینویسد که «روستای دیر یاسین نزدیکیهای ظهر تقریبا از وجود اهالی آن که در برابر مهاجمان مقاومت میکردند، خالی شده بود و نیروهای ارگون و اشترن تصمیم گرفتند از شیوه جدیدی که به خوبی با آن آشنا بودند، استفاده کنند و آن استفاده از دینامیت بود و بدین ترتیب، توانستند با منفجر کردند تک تک منازل این روستا، آنرا تحت سیطره خود درآورند.»
بر اساس روایتهای شاهدان عینی، مهاجمان یهودی، دهها نفر از اهالی دیریاسین را به سینه دیوارها چسبانده و به سمت آنها تیراندازی کردند و حتی به ریختن خون آنها هم بسنده نکردند، بلکه تعدادی از اهالی را که زنده مانده بودند، با خودروها به خیابانهای برخی محلههای قدس که قبلا به سیطره آنها درآمده بود، بردند و در آنجا شعارهای نژادپرستانهای علیه آنها سر داده شد. جنایت دیریاسین تاثیر زیادی در مهاجرت فلسطینیان به مناطق دیگر فلسطین یا کشورهای همسایه عربی داشت و رعب و وحشت زیادی در میان شهروندان فلسطینی ایجاد کرد و شاید هم جرقه اصلی شکل گیری جنگ عربی ـ اسرائیلی در سال ۱۹۴۸ بود. روستای دیر یاسین در فاصله یک کیلومتری غرب شهر قدس واقع شده است و در اطراف آن روستاهای «القسطل»، «لفتا»، «قالونیا»، «عین کارم» و الماحله واقع شده است؛ و در شمال، شرق و جنوب آن سه شهرک صهیونیستی وجود دارد.
کشتار دیریاسین به روایت شاهدان
«مائیر باعیل» فرمانده یگانهای ویژه «هاگانا» به روزنامه یدیعوت آحارانوت گفت: بعد از اینکه نیروهای بالماخ روستا را ترک کردند نیروهای آرگون و شترون کشتار را شروع کردند مردان و زنان و کودکانی بدون تردید کشته شدند که در در کنار دیوارها و گوشه منازل افتاده بودند.
«جاک دینی رینیه» نماینده سازمان صلیب سرخ بین المللی در قدس میگوید: زنانی از اعضای گروههای صهیونیستی را دیدم که دو روز بعد از کشتار از روستا خارج میشدند و چاقوهایی آغشته به خون را با خود در دست داشتند. دختری به من نزدیک شد و چاقویی که هنوز خون از آن چکه میکرد در دست داشت. آشکار بود که او عضو گروه پاکسازی است که مسئول کشتن افراد زخمی بود.
«رابرت مکات» کنسول آمریکا در گزارش خود برای وزارت خارجه آمریکا میگوید: دست و پای کودکان قطع و دندههای آنها شکسته میشد. شارون مرتکب کشتاری شد که از کشتار هیتلر هم فجیعتر است.
«حلیمه عید» شهروند فلسطینی نجات یافته از کشتار دیر یاسین میگوید: تروریستها یک عروس را به همراه داماد و ۳۰ نفر دیگر از منازل خود خارج و آنها را گلوله باران کردند. یک سرباز را دیدم که صالحه خواهر باردارم که در ماه هفتم بارداری بود را گرفت و اسلحه خود را بر روی گردنش گذاشت و شلیک کرد، خواهرم بر زمین افتاد، سپس این سرباز با چاقوی خود شکم خواهرم را پاره کرد و جنین او را بیرون آورد و جنین را سر برید.
محمد عارف سمور از شهروندان نجات یافته از این کشتار میگوید: نیروهای صهیونیست یک کودک ۶ ساله را گرفتند، مادر کودک به سمت او رفت و کودکش را در آغوش کشید در همین حین صهیونیستها با چاقو به این کودک زدند، مادر این کودک تا آخر عمر در حالت دیوانگی زندگی کرد. «صافیه عطیه» شهروند فلسطینی هم میگوید: به چشم خودم موارد زیادی از تجاوز به زنان را دیدم آنها گوشوارهها را از گوش ما میکشیدند.
منبع: همشهری آنلاین