برای زیارت بارگاه مقدس هاجر خاتون، از میان بازارچه پارچه فروشان با پارچه‌های رنگی زیبا در محله سرتپوله گذشتم و به در جلو ورودی هاجره خاتون رسیدم، بالای پله‌ها ایستادم به فضای سنتی و معماری زیبا و قدیمی که ترکیب زیبایی با حوض سفید رنگی که در وسط حیاط خود نمایی می‌کرد، نظرم را جلب کرد.

 از پله‌ها پایین آمدم و وارد حیاط شدم، اولین چیزی که نظرم را به خود جلب کرد معماری دیدنی ساختمان و مسجد بود که نشان از قدیمی بودن آن که به دوران قاجار باز می‌گردد داشت. به سمت در ورودی بارگاه امام زاده هاجر خاتون حرکت کردم و هنگام باز کردن در هوای گرم و عطر روحبخشی، حالم را دگرگون کرد.

با دیدن محیط تازه ساخت و بازسازی شده هاجر خاتون با دیوار‌های سفید، آجر بندی شده و پنجره‌های با نقوش هندسی فیروزه‌ای رنگ حیرت زده شدم.

 نوای زیبای تلاوت قرآن گوش را نوازش و قلب را پر از آرامش می‌کرد. به سمت ضریح مبارک هاجر خاتون قدم برداشتم از دور که چشمانم به ضریح افتاد سرم را به نشان احترام خم کردم و به خاتون سلام دادم.

 از میان زایران پیر و جوان گذشتم و دستم را به ضریح رساندم چند دقیقه‌ای چشمانم را بستم سرم را تکیه دادم به ضریح و مانند کودکی که مادرش را پیدا کرده باشد آرامش، حاکم قلب و جانم شد.

ناگهان به خود آمدم دستی بر روی مچ دستم قرار گرفت، پیرزنی را دیدم که برای بلند شدن و آمدن کنار ضریح دستم را گرفته بود نگاهم به نگاهش گره خورد لبخند گرمی مهمانم کرد کمکش کردم و جای خود را به ایشان دادم و از دور نظاره گر راز و نیازش با خاتون شدم.

 به گوشه‌ای رفتم و به دیوار سنگی سرد تکیه دادم. نگاهم سمت زایرانی بود که عده‌ای از آن‌ها کنار ضریح نشسته مشغول عبادت و درد دل با بانو هاجرخاتون و عده‌ای دیگر هم در گوشه‌ای از حرم ذکر و نماز می‌خواندند.

با صدای بلند پیرزنی که رو به روی حرم نشسته و دستان خود را سمت ضریح بلند کرده و دعا می‌خواند، نگاهم برگشت، خانم‌های که آنجا بودند همراه او آمین می‌گفتند.

دختر جوانی از میان جمع بلند شد و چند بسته نقل نذری در میان جمعیت پخش کرد. کم کم بانگ اذان بلند شد و مردم سمت اقامه نماز رفتند.

در میان جمع دو کودک که مشغول بازی بودند و صدای خنده‌های شیرینشان فضا را پر کرده بود. نگاهم سمت دختر بچه‌ای رفت که به اشک‌های مادرش نگاه میکرد و برای اینکه گریه نکند مادرش را مخاطب حرف هایش قرار می‌داد و مظلومانه نگاهش می‌کرد.

بنای مسجد و بارگاه کنونی حضرت هاجر خاتون یادگار دوره قاجار می‌باشد. در کنار مقبره هاجر خاتون مسجدی قرار دارد که توسط ملا یعقوب ساخته شده است، مسجد و زیارتگاه هاجر خاتون توسط مرحوم عارف حاج شیخ شکر الله بازسازی و توسعه یافت.

مسجد و زیارتگاه هاجره خاتون یکی از مهم‌ترین مسجد‌های شهر سنندج می‌باشد و هرساله میعادگاه مردم با ایمان کردستان در ایام میلاد و یا عزارداری‌ها است.

 مرمت و بازسازی مقبره هاجر خاتون

مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان کردستان در گفت و گو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان اظهار کرد: مرمت و بازسازی مقبره هاجر خاتون از مصوبات سفر مقام معظم به کردستان است که مراحل عملیاتی آن در سال ۹۹ مجددا آغاز شد و به صورت ویژه در دستور کار قرار گرفت.

حجت الاسلام محمد کاروند افزود: مراحل بازسازی این مقبره شامل مرمت تربت خانه، شبستان و دارالقرآن این امامزاده است که پیشرفت فیزیکی آن به 80 درصد  رسیده است.

وی از صرف هزینه ۲ میلیارد تومانی برای بازسازی این مکان خبر داد و گفت: برای اتمام مراحل بازسازی حدود ۶ میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد و تلاش می‌شود کل مراحل آن تا سال آینده به اتمام برسد.

مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان کردستان با اشاره به اینکه برای مرمت و بازسازی این امامزاده، از کاشی کاران استان اصفهان بهره گرفته شده، تاکید کرد: مرمت و بازسازی مقبره هاجر خاتون، آمار بازدید کنندگان از این مکان مذهبی را بیش از پیش رشد داده است.

در این بازدید که برای تهیه گزارش رفته بودم، به خوبی درک کردم که هاجر خاتون منبع حال خوب و آرامش قلب مردمان دین دار و با ایمان کردستان است و هر ساله میزبان صد‌ها هزار زائر از داخل و خارج کشور است.

گزارش از معصومه پهلوان