مرزها معیارهایی را برای رفتار قابل قبول اطرافیان شما تعیین و مشخص میکنند چه زمانی خط قرمزها زیر پا گذاشته شده، در چه صورت تحقیر شدهاید، آیا به شما بیاحترامی شده یا از شما سوءاستفاده کردهاند. زمانی که مرزهای شما نامشخص یا نادرست هستند، انواع چیزهای ناخواسته را وارد میکنید. نقض مرزها شامل موارد زیر است:
· استفاده از وسایل دیگری بدون اجازه
· خیانت به اعتماد و رازدار نبودن
· درخواست از دیگری در عوض درخواست او از ما
· رفتار با دیگری به شیوهای حمایتی یا تحقیرآمیز
· مدیریت ارتباط با دیگران برای منافع شخصی خود
· استفاده از زبان تهاجمی (یا منفعلتهاجمی)
· آزار جسمی و روحی
با اینکه مرزهای روانی ساختارهای ذهنی هستند، اما بهاندازه حصارهای فیزیکی واقعیاند. مرزها بهعنوان اولین خط دفاع شخصی شما عمل میکنند. زمانی که در تعیین حد و مرز شکست میخوریم یا افراد را مسئول میدانیم، احساس میکنیم که از ما سوءاستفاده شده و درنتیجه بدرفتاری میکنیم. وقتی به دیگران اجازه میدهید که مرزهایتان را زیر پا بگذارند، قدرت شخصی خود را از دست میدهید و از نظر ذهنی، جسمی و عاطفی تخلیهتان میکند و استرستان افزایش مییابد. ممکن است از مرزهای مشکلدار رنج ببرید اگر:
· احساس میکنید روی پوسته تخم مرغ راه میروید.
· کارهایی را انجام میدهید که واقعاً نمیخواهید انجام دهید.
· ممکن است از طرف نزدیکانتان احساس بیاحترامی کنید.
· برایتان چالشبرانگیز است که از خودتان صحبت و احساسات و افکار و نیازهایتان را بیان کنید.
· خود را موظف میدانید از دیگران مراقبت کنید؛ حتی به قیمت مراقبتنکردن از خودتان.
· ترجیح میدهید خود را از دیگران جدا کنید؛ زیرا حساس هستید و از قضاوتشدن میترسید.
· احساس گناه زیادی میکنید و معتقدید که اولویتدادن به خود بر دیگران اشتباه است.
بیشتربخوانید
احساسات خود را حس کنید
احساسات ناخوشایند به کمکتان میآید تا بفهمید مرزهایتان کجا هستند و چه زمانی نقض شدهاند. احساسات ناخوشایند شما را با این سؤالات روبهرو میکند:
· چه مشکلی پیش میآید؟
· چه چیزی باید محافظت شود؟
· چه چیزی باید بازسازی شود؟
پاسخ به این سؤالات راهی فوری و شرافتمندانه برای کار با احساساتتان میدهد. آنها به اقداماتی اشاره میکنند تا بتوانید مرزها و حس خود را بازیابی کنید. هنگامی که مرزهای شما نقض شده، مهم است احساسات خود را درک کرده و آنها را پردازش کنید. اگر سرکوبشان کنید، ممکن است به خودتان اجازه دهید که مرزتان را دستکاری کنید و سوءاستفاده یا قربانی شوید. «احساسات منفی» حاوی اطلاعات قدرتمندی برای شما و همچنین انرژی محافظ است. اگر بهاندازه کافی آنها را درک و دریافت نکنید یا به آنها توجه نکنید، همچنان باید برای تعیین مرزها و محافظت از خود تلاش کنید.
قاطعیت را تمرین کنید
تمرین قاطعیت عنصری مهم در تعیین مرز است. قاطعیت توانایی ابراز احساسات و افکار بهطور آشکار و دفاع مستقیم از حقوق خود در عین احترام به حقوق دیگران است. این موضوع درباره مراقبت از نیازها و خواستههای خود و درنظرگرفتن نیازها و خواستههای دیگران است. بهعبارتی، توانایی برعهدهگرفتن مسئولیت بدون کنترل است. قاطعیت فضای متعادل بین تسلیم و پرخاشگری است.
قاطعیت قدرتبخش است. این موضوع خود را در ارتباطات و رفتار سالم نشان میدهد. موقعیت شما را با فردی که میخواهید باشید هماهنگ میکند. مهارتهای جرئتورزی بهویژه در موقعیتهای خشمگین و زمانهای درگیری مؤثر است. هنگامی که قاطعیت را بهزیبایی به کار میگیرید، نهتنها به خود، بلکه به افرادی که با آنها در تعامل هستید نیز قدرت میدهید و این باعث ایجاد یک محیط بُردبُرد میشود.
· ارتباط باز، مستقیم و صادقانه را هدف بگیرید.
· گوش کنید تا دیدگاه دیگران را درک کنید.
· برای خود و حقوق خود و همچنین حقوق دیگران ارزش قائل باشید.
· بپذیرید که نمیتوانید دیگران را کنترل کنید.
· مرزهای خود و دیگران را بشناسید و از آنها محافظت کنید.
· احساسات و نیازهای خود را محترمانه بیان کنید.
· با آرامش ارتباط برقرار کنید و به زبان بدن خود توجه کنید.
ما انسانها اساساً اجتماعی هستیم؛ اما رفتار مناسب در پاسخ به خشم و بدرفتاری دیگران، اغلب مستلزم برقراری ارتباط مؤثر است. ارتباط بدون خشونت (NVC)، روش مارشال روزنبرگ بود؛ روشی قدرتمند برای برقراری ارتباط با دیگران به روشهایی است که ارزشهای شما را حفظ میکند و به بهترین نتیجه ممکن برای همه افراد درگیر منجر میشود. NVC مظهر ارتباط قاطعانه است.
NVC بر درک رابطه بین احساسات و نیازهای اصلی استوار است. وقتی نیازهای ما برآورده میشود، مردم احساس خوبی دارند. وقتی نیازهای ما برآورده نمیشود، احساس بدی میکنیم؛ یعنی احساسات ناخوشایندی را تجربه میکنیم. روزنبرگ سه اصل کلیدی را برای ارتباط بدون خشونت بیان میکند:
· همه انسانها نیازهای جهانی یکسانی دارند.
· هر کاری که انجام میدهیم یا میگوییم، تلاشی است برای برآوردن نیازها.
· نیازهای همه مهم است
اگر گزینه چهارمی بخواهیم اضافه کنیم، میشود:
· همه ما با توجه به تواناییها، منابع و موقعیتی که در دست داریم، بهترین کار را انجام میدهیم.
وقتی به خود اجازه میدهیم احساساتمان را احساس و پردازش کنیم، نیازهایمان را درک کنیم و آنها را قاطعانه بیان کنیم، مرزهای سالمی را تعیین میکنیم. ما از خود محافظت میکنیم؛ درحالیکه با احترام و شفقت، به دیگران نزدیک میشویم. افراد با مرزهای سالم با دیگران ارتباط برقرار میکنند و در عین حال فضای انتخاب، توسعه مستقل، مشارکت، تعیین سرنوشت، حریم خصوصی و بلوغ را ارتقا میدهند. ایجاد شرایط مرزی سالم تضمین میکند که روابط ما متقابلاً قابل اعتماد، حمایتکننده و مراقبتکننده هستند؛ حتی زمانی که با چالشهایی مواجه میشویم.
منبع: تبیان