سریالهای جاسوسی و امنیتی، از محبوبترین گونههای دراماتیک در میان آثار سینمایی و تلویزیونی هستند. این آثار بهطور ذاتی هم بار دراماتیک بالایی دارند و از گونههای محبوب و مورد پسند ند و هم از شاخصههای راهبردی و ایدئولوژیک برخوردارند. محوریت تقابل نیروهای امنیتی با عناصر نفوذی و خرابکار باعث شده اینگونه آثار همیشه دارای تم معمایی و اکشن و روایتی همراه با تعقیب و گریز باشند که این ویژگیها مورد پسند مخاطب است. سریال «محرمانه» با در آمیختگی این گونه با موضوع تلاش دانشمندان ایرانی برای تولید واکسن کرونا و توطئه مغرضانه دشمن برای ایجاد اختلال و جلوگیری از دستیابی ایران به موفقیتی بزرگ این شبها روی آنتن شبکه سه سیما رفته است.
مجموعه تلویزیونی «محرمانه» به کارگردانی محمود معظمیکه در ۲۴ قسمت به تهیهکنندگی سید رامین موسوی ساخته شده، تصویری از یک سریال جاسوسی را به نمایش گذاشتهاست که خود به خود دارای جنبههای وطندوستانه، سیاسی و راهبردی است. آنچه در وهله اول در این سریال به چشم میخورد انتخاب هنرمندان متفاوتی است که هم از قشر جوان و هم میانسال همه کنار هم بهدرستی چیده شدهاند تا اثر شایستهای برای مخاطبان به نمایش گذاشته شود. این سریال با حضور لاله اسکندری، نسیم ادبی، آرش آصفی، احسان امانی، رضا توکلی، سولماز حصاری، علیرضا خمسه، الهام طهوری، پویان گنجی، فاطمه گودرزی، فریبا متخصص، مجید مظفری، ایرج نوذری، علیرام نورایی، رحیم نوروزی، زهیر یاری و... ساخته شدهاست. «محرمانه» علاوه بر پر بازیگربودن، در لوکیشنهای زیادی هم مقابل دوربین رفته است.
محمود معظمی، کارگردان این سریال که ساخت آثاری چون «تکیه بر باد»، «فاخته»، «شیوع»، «بوی باران»، «تمامرخ» و... را در کارنامه خود دارد، جزو کارگردانانی است که خود را به گونه خاصی محدود نکرده و به موضوعات مختلفی در تلویزیون پرداختهاست. او که پیش از «محرمانه» گونه جاسوسی - امنیتی را در سریال «تمامرخ» تجربه کردهبود در این سریال هم سراغ پژوهشگر داروساز ایرانی رفته که پایش به موضوعات جاسوسی باز میشود.
وی که مهمترین دغدغه هر کارگردان را غافلگیرکردن مخاطب و جذب او برای دیدن یک اثر نمایشی میداند براین باور است که طی این سالها که سریالهای زیادی ساخته، هیچوقت صرف سرگرمسازی اثری را تولید نکرده، بلکه به هدف متعالی آن اثر بیشتر توجه کرده و سعیاش بر این بوده که قصههای عمیق و تاثیرگذاری را انتخاب کند تا مخاطب را با خودش همراه سازد و چشم او را به پیرامون خودش بازتر کند. البته معظمی فراموش نکرده که قصه رمزآلود و پیچیدهاش را در کنار قصهای عاشقانه پیش ببرد و همه چیز را جورچینوار به هم متصل کند. در این سریال مانند سریال «تمام رخ» مخاطب شاهد دو خط کلی داستانی است. یکی قصههای خانوادگی که در دل آن مفاهیم و پیامهای اخلاقی جانمایی شده و وجه دوم، موضوعات امنیتی و راهبردی است که از ماجرای ترور دانشمندان نخبه ایرانی شروع شده و به تحریم دارویی، مافیای دارو و طرح نفوذ و سنگ اندازی در مسیر تولید واکسن داخلی میپردازد.
وی دلیل انتخاب این گونه را جذابیت موضوعات معمایی، علمی و امنیتی و فرصت در اختیار داشتن فضای بیشتر برای رازآلود کردن قصه و گرهافکنیهای مکرر تا کشف حقیقت عنوان کرده است. ضمن اینکه ربط دادن این فضا به نجات قشرهای مختلف در بحران کرونا هم میتواند برای مخاطب جذاب باشد.
معظمی از قصهای ملموس به قلم مهدی حمزه و تهیهکنندگی سید رامین موسوی صحبت میکند و بر این باور است که تماشاگر مابازای واقعی آن را دیده، حس کرده و در واقع با آن زندگی کردهاست. او در کنار خط اصلی قصه که مرتبط با قضیه کروناست، قصههای خانوادگی هم روایت میکند که هر کدام جذابیتهای خاص خود را برای مخاطبان دارد. در واقع مخاطبان قصه «محرمانه» هم شاهد فضای خانوادگی هستند و هم از دنبال کردن فضای امنیتی و پزشکی لذت میبرند.
طراحی خانواده فرهمند در «محرمانه» به شکلی است که مشاغل هر فرد از خانواده به التهاب و کشش داستان کمک میکند. سینا با بازی زهیر یاری، پسر خانواده یکی از دانشجویان علومپزشکی و از افراد مؤثر در مرکز ساخت واکسن کرونای ایرانی است. نقش پدر این شخصیت را ایرج نوذری بازی میکند و فریبا متخصص هم ایفاگر نقش مادر اوست. سارا دختر خانواده دو بچه دارد و پرستار است. این شخصیت جزو نیروهای درمانی بهحساب میآید که در ایام کرونا بیش از همیشه، مسئولیتی سنگین بهعهده دارد. کامران (علیرضا جلالیتبار) همسر سارا خبرنگاری جسور است که میکوشد تا از پشت پرده باندهای مافیای دارو پرده بردارد. فیلمساز با هوشمندی با قرار دادن شخصیتهای داستان در مشاغل حساس و در ارتباط مستقیم با بحث کرونا تلاش دارد تصویری همه جانبه از این دوران به تصویر بکشد. لاله اسکندری، که یکی از نقشهای محوری زن در این قصه است.
او پیش از این هم با معظمی در سریال «شیوع» همکاری کردهاست. این بازیگر که با وجود نقشآفرینیهای بسیار بیشتر با شخصیت لیلا در سریال «خاک سرخ» در تلویزیون شناخته میشود نقش یک پزشک زیستشناس به نام لیلی حکیم آوا را بازی میکند که سفری به ایران دارد و به فضایی ورود میکند که همزمان با شروع گسترش ویروس کروناست. شخصیت لیلی پیچیده است و بنا به مشکلاتی که برایش پیش میآید، تن به کارهایی میدهد که ناچار میشود مسیر آمال، آرزوها و اهدافش را بابت خطری که تهدیدش میکند، زیر پا بگذارد و این دوگانگی در شخصیت لیلی که شخصیت فردی و اجتماعی او را زیر ذره بین میبرد برای مخاطب جذاب است. آرش آصفی، بازیگر نقش سعید از دانشجویان علومپزشکی هم شخصیتی مثبت و دوست سیناست که این دو برای کشف واکسن ویروس کرونا تلاش میکنند.
مخاطب با نگاهی به انبوه بازیگران حرفهای در این سریال منتظر خلق شخصیتهای خلاق و متفاوت و تاثیرگذار است، اما با گذشت ۱۸ قسمت از این سریال ۲۴ قسمتی متوجه میشود که بدون فیلمنامه منسجم نمیتوان این انتظار را برآورده کرد. در «محرمانه» برخی نقشها با بازیگرانش همخوانی ندارند. از عدم تناسب نقشهای زهیر یاری و لاله اسکندری با سنشان تا انتخابهای نادرستی مانند بازی بسیار تصنعی و ضعیف بهناز نادری برای نقش سارا که نتوانسته همراهی و همدلی مخاطب را در نقش پرستاری در مواجهه با اوضاع سخت کرونا برانگیزد. سولماز حصاری نیز که برای گرفتن اطلاعات محرمانه به پدر سعید نزدیک میشود پرداختی کلیشهای دارد.