از دلتنگی سالهای گذشته اش برایمان میگوید از اربعینهایی که دلش هوای حرم و کربلا را میکرد، اما محدودیتهای جسمی اجازه این کار را به او نمیداد: «چون قطع نخاع بودم، مسیر طولانی موجب زخم بستر و مشکلات زیادی برایممیشد»
نگاهی به پاهای بیجانش میکند و ادامه میدهد: «"پا" ندارم، اما دستهایم را نذر خدمت به زائران کردهام».
وقتی تصمیم گرفت به زائران حسینی خدمت کند روی تواناییهایش متمرکز شد و دید در زمینه تعمیر ویلچر و وسایل توانبخشی مهارت خاصی دارد: «مهارتم در زمینه تعمیر ویلچر و وسایل توانبخشی بود از آنجا که سالمندان زیادی مسیر پیاده روی را با ویلچر طی میکردند و این وسایل قطعا نیاز به تعمیر داشت تصمیم گرفتم در همین بخش مشغول شوم. مطلع شدم که بهزیستی موکب خدمات دهی دارد، به مددکاران بهزیستی مراجعه و به آنها آمادگیام را برای حضور در مرز مهران و تعمیر ویلچر زائران اعلام کردم و از اوایل دهه ۹۰همزمان با پیاده روی اربعین در مهران تاکنون همه ساله حضور یافتهام.»
دمای هوا چیزی حدود ۴۵ درجه است. اما این شرایط سخت آب و هوایی در مهران هم نمیتواند «ولی» را از قول و قراری که با امام حسین بسته باز دارد. با این که به خاطر گرما عرق از سرو کلهاش راه گرفته میگوید: «تنها نگرانیام زخم بستر است به خاطر همین در ساعاتی که زائر نمیآید روی تخت استراحت میکند.»
حضور معنادار این معلول ضایعه نخاعی در مهران با وجود وضعیت جسمی و خادمی زائران با گرمای بالای ۴۵ درجهای مهران جلوهای زیبا هم از خدمت و هم شوق، شور و شعور حسینی را خلق میکند. کسی که ۳۲سال پیش بر اثر حادثه رانندگی و قطع نخاع ویلچر نشین شد، ولی اراده و میز بانی اش از زائران او را به قابی ماندگار در مهران تبدیل کرده است.
منبع: همشهری آنلاین