افراطی شدن جوانان یک خطر فزاینده در ایالات متحده قلمداد میشود و برنامههای یادگیری اجتماعی و عاطفی (SEL) برای مقابله با آن وجود دارند. این تکنیکها میتواند مهارتهای ذهنی برای مقاومت در برابر افراطیگری را به جوانان بیاموزد.
جوانان به شکل فزایندهای در معرض خطر رادیکال شدن به سمت ایدئولوژیهای افراطی قرار دارند. ظهور رسانههای اجتماعی اجازه داده پیامهای افراطی و اطلاعات غلط به سطوح بی سابقهای از دسترسی به ذهن جوانان برسند. این خطر با سطوح بالاتری از عواملی مانند نابرابری اقتصادی و قطبی سازی سیاسی تقویت میشود.
بهترین دادههایی که ما در اختیار داریم واقعیت این خطر را بازتاب میدهد: جرایم ناشی از نفرت، تیراندازی در مدارس، و تهدیدات غیر قانونی همگی با عادی سازی انبوه دیدگاههای نفرت انگیز، افراطی و توطئه آمیز از طریق سیستم سیاسی در حال افزایش هستند.
مدارس در موقعیتی منحصر به فرد برای کمک به تاب آوری در برابر رادیکالیسم قرار دارند. بسیاری از مدارس در حال حاضر برنامههایی را اجرا میکنند که به طور غیرمستقیم مهارتهای تاب آوری را از طریق یادگیری اجتماعی و عاطفی توسعه میدهند. برای نشان دادن این موضوع ما به درک درستی از ذهنیتهای افراطی نیاز داریم.
چرا جوانان باورهای رادیکال و افراطی دارند؟
در سالیان اخیر تحقیقات پیرامون رادیکال شدن، گامهای مهمی در درک افراط گرایان برداشته است. کلید این امر همان چیزی است که "ساختارهای تفکر" نامیده میشود.
ساختارهای تفکر به جای این که مربوط به این باشد که فرد به چه چیزی فکر میکند به روشهایی که ما اطلاعات را پردازش و سازماندهی میکنیم مربوط میشوند. باورهای افراطی با سطوح پایین تری از پیچیدگی شناختی مانند تمایل به دیدن جهان از نظر سیاه و سفید بودن و سطوح پایینتر پیچیدگی یکپارچه که توانایی فرد برای آشتی دادن دیدگاههای متضاد است مرتبط میباشد.
باورهای افراطی هم چنین با ناتوانی در به روز رسانی دیدگاهها به دنبال شواهد متناقض و ترجیح تفکر شهودی (و واکنشی عاطفی) به جای تفکر تحلیلی مرتبط است.
در حالی که مشخص نیست که آیا این عوامل علل مستقیم افراط گرایی هستند یا خیر نکته مهم آن است که افراط گرایان صرفنظر از ایدئولوژی شان تمایل دارند ساختارهای فکری خاصی در کنار خود باورها داشته باشند. ایجاد و حفظ عادات فکری سالم راهی مستقیم برای ایجاد تاب آوری در برابر پیامهای ایدئولوژیک افراطی است.
برای افرادی که با برنامههای یادگیری اجتماعی و عاطفی آشنایی دارند جای تعجبی ندارد که آن برنامه ظرفیت ایجاد ساختارهای مثبت تفکر را دارد. همکاری برای یادگیری آکادمیک، اجتماعی و عاطفی (CASEL) پنج شایستگی کانونی برنامههای یادگیری اجتماعی و عاطفی را شناسایی کرده است: خودآگاهی، آگاهی اجتماعی، خود مدیریتی، مهارتهای ارتباطی و تصمیم گیری مسئولانه.
هر یک از این عوامل به شیوههایی که افراد فکر میکنند میپردازند. با توسعه آگاهی اجتماعی و مهارتهای ارتباطی و شناسایی دیدگاههای مختلف، آشتی دادن دیدگاهها آسانتر میشود و تمایل به باورهای رادیکال را کاهش میدهد.
برنامههای یادگیری اجتماعی و عاطفی کارآمد است. برای مثال، در مطالعهای صورت گرفته مشخص شد که مدارس امریکا پس از دو سال اجرای برنامههای یادگیری اجتماعی و عاطفی شاهد کاهش کوتاه مدت و بلند مدت پدیده قلدری کردن دانش آموزان برای یکدیگر بودند.
تکنیکهای یادگیری اجتماعی و عاطفی میتوانند عادات ذهنی را که تفکر افراطی را تشویق میکنند روشن سازند. این تکنیکها خشونت مدرسه را محدود میکنند و دانشآموزان را قادر میسازد تا از ذهن خود در برابر انگیزههای خشونت آمیز محافظت کنند. ما میتوانیم از همان تکنیکهایی استفاده کنیم که مدارس برای مقابله با قلدری از آن استفاده کرده اند و آن تکنیکها را در مورد افراط گرایی ایدئولوژیک نیز به کار ببریم.
پر کردن شکاف
معلمان برای شناسایی انواع مختلف لفاظیهای افراطی آنلاین به آموزشهای جدیدی نیاز دارند تا نمونههای مرتبطی داشته باشند. معلمان باید با الگوبرداری از ساختارهای تفکر مثبت تقویت شوند.
هم چنین، برنامهای آموزش اجتماعی و عاطفی باید به سواد آنلاین بپردازند. از آنجایی که اینترنت جایی است که اکثر پیامهای ایدئولوژیک در آنجا مطرح میشود دانشآموزان باید بدانند که چگونه شایستگیهای برنامهها را بررسی کنند. روانشناسان اجتماعی در حال توسعه ابزارهای تعاملی جدیدی هستند که میتواند به صورت آنلاین مفید باشد.
تمام مراحل فوق به تلاش قابل توجهی نیاز دارد. با این وجود، افزایش خطر افراط گرایی جوانان و پیامدهای آن ارزش رسیدگی به آن را بیش از حد میسازد.
منبع: فرارو