مستندمسابقه «بومگرد» بر پایه سه سرفصل مهم گردشگری با محوریت بومگردی و در نظر گرفتن اقتضائات فرهنگی هر منطقه، اشتغال و کسب و کار روستایی با در نظر گرفتن ظرفیتهای مغفول و در نهایت ارزش بخشی به سنتها و آداب و رسوم هر منطقه و هویتبخشی به هر بوم و قومیت تولید شده است. این برنامه به تهیهکنندگی سید جمال عودسیمین، کارگردانی تورج کلانتری و امیر منیری و اجرای سوسن پرور، محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که روزهای زوج ساعت ۲۰ روی آنتن شبکه یک میرود.
منیری تهیه کننده برنامه در پاسخ به این که تاکنون دستاورد و بازخورد مستندمسابقه «بومگرد» چگونه بوده است، گفت: فصل اول «بومگرد» از شبکه مستند پخش شد و در کنداکتور زمان مناسبی هم برای آن در نظر گرفته نشده بود. فصل دوم، اما بهترین رئالیتی شو نوروزی سال گذشته شد. فصل سوم نیز همین که آنتن شبکه اول را در زمان مناسب در اختیار دارد نشان میدهد مخاطب این برنامه را به نسبت برنامههای دیگری که در زمینه گردشگری ساخته میشود بیشتر پسندیده است.
وی ادامه داد: بازخورد خوبی هم از شبکههای اجتماعی گرفتهایم و این یک جمله برای ما بسیار تکراری است که میگویند سالها بود تلویزیون نمیدیدند و با دیدن یک قسمت از «بومگرد» ترغیب شدند تا این برنامه را از صدا و سیما شاهد باشند. این نگاه جدید به سفر که هم فان است و هم رقابتی است برای مخاطب دارای جذاب است. اطلاعاتی که در برنامه «بومگرد» مطرح میشود دست اول هستند که حتی در گوگل چیزی درباره آنها وجود ندارد.
امیر منیری در این باره توضیح داد: یکسری اطلاعات هستند که به مرور زمان در حال فراموشیاند و نیاز است تا میراث فرهنگی هر استان آنها را مکتوب کند. برای هر فصل «بومگرد» من به همراه تورج کلانتری ماهها روی مقصد مورد نظر کار کردیم تا ببینیم مثلا در سمنان چه روستا و شهرهایی برای برگزاری مسابقه مناسب است و ظرفیتهای شان چیست. به عنوان مثال در روستای لاسجرد، پژوهشگری مقالهای نوشته است، اما متاسفانه از آن حمایت نشده. این مقاله درباره شویندههای سنتی است که در گذشته به عنوان مواد شوینده لباس مورد استفاده قرار میگرفت. یکی از آنها گیاهی به نام اُشنان بود که از بسیاری درباره آن سوال کردیم و در نهایت تنها یک پیرمرد میدانست منظور از آن گیاه چیست و کجا رشد میکند.
این کارگردان با ابراز تاسف از عدم توجه به میراث گذشتگان بیان کرد: شاید اگر این نسل تمام شود نام این گیاه باقی بماند؛ اما دیگر کسی نمیداند آن گیاه چگونه است، کجا رشد میکند و چه کاربردی دارد. یا در تحقیقات متوجه شدیم سنگ شفافی وجود دارد که با چربی مغز گوسفند قاطی میکردند و به عنوان سنگ روشور مورد استفاده قرار میگرفت. همان پیرمرد میدانست آن سنگ در کجای بیابان پیدا میشود. برای چنین مواردی نه دیگر کتابی نوشته شده و نه کسی اطلاعات کامل درباره آنها دارد و فقط میشود از طریق تحقیقات میدانی به آنها رسید.
کارگردان «بومگرد» همچنین گفت: متاسفانه از این دست موارد بسیار است. در بسیاری از نقاط سمنان به جز سنگسر لباسشان را فراموش کردهاند. در تحقیقات حدس زدیم و قطع و یقینی وجود نداشت که خانمها لباس گلدار ریز میپوشیدند و آقایان کلاه نمدی به سر میگذاشتند. حتی موسیقی سمنانی فراموش شده. این موارد نکاتی است که میتوانست به سادگی حفظ شود؛ اما میبینیم از بین رفتهاند.
او با اشاره به این که میراث فرهنگی باید در این زمینه پیشقدم شود، افزود: برخی از استانها دچار این معضلات شدهاند که نه خود مردم و نه میراث فرهنگی آن شهر آگاه است که باید این میراث را جمع آوری و مکتوب کند. در این برنامه سعی شده این نکات تا حدودی ارزش گذاری شود. سعی کردیم در همان منطقه یکی دو نسل این اطلاعات را جلو بیاندازیم تا فراموش نشود. برای این کارها تیم تحقیقاتی خاصی وجود ندارد و من و آقای کلانتری هر دو هم با این روند تحقیقات میدانی را به مرور پیش میبریم.
امیر منیری درباره اتفاقات واقعی در «بومگرد» مثل واکنش زن و شوهرها و دعواهای آنها هم توضیح داد: هم من و هم تورج کلانتری از دنیای مستند وارد برنامه سازی شدهایم؛ دفترمان نزدیک به ۲۰۰ مستند تولید کرده بود که به «بومگرد» رسیدیم. دنیای مستند به این صورت است که در روند کار دست زیادی برده نمیشود. برخی رئالیتی شوها را همه متوجه میشوند ساختگی است؛ اما در اینجا برخوردها باهم به گونهایست که مخاطب گریه یک نفر بعد از دعوا را باور میکند این اتفاق واقعا افتاده و دعوا کردهاند. هم دعوا داریم، هم قهر. هم آشتی داریم و هم خوشحالی. حسی که مخاطب از برنامه میگیرد مثبت است و سعی میشود هم احساسات و عواطف را درگیر کند و هم آن محبت و همدلی زنده شود. همهاش به این دلیل است که خانوادهها چند هفته با هم زندگی میکنند و ند و وارد چالش میشوند.
او ادامه داد: زن و شوهرها با وجود آنکه ممکن است سالها با هم ازدواج کرده باشند یا تازه داماد و عروس باشند؛ اما شناخت تازهای در آن چالش از هم پیدا میکنند. همین شناخت ممکن است باعث دعوا و درگیری هم شود. چون چالش و مسابقه است این موارد پیش میآید و اگر مسابقه نبود ممکن بود این اتفاقات هم رخ ندهد. برای همین شرکت کنندهها آنچه در درونشان است را راحتتر جلوی دوربین نشان میدهند.
منیری همچنین با اشاره به که تلاش این است تا همه چه پشت دوربین و چه مقابل آن مثل یک خانواده باشند، گفت: گاهی بدون آنکه ما به سوسن پرور گفته باشیم خودش به سراغ خانوادهها رفته تا در بین آنها مانند یک دوست، میانجگری کند. هیچ کدام از این اتفاقات از قبل کارگردانی نشده است که مثلا بگوییم اینجا بخند، اینجا گریه کن، اینجا دعوا کن… ما به عنوان کارگردان با توجه به پیش تولیدی که داشتیم سعی کردیم آن موقعیت را به وجود آوریم. مثلا حدس زدیم اگر اینجا به آنها فشار بیاوریم یا فشار مسابقه را بالا ببریم احتمالا آن تنش شکل خواهد گرفت. تلاش شده تا در هر فصل هم خنده داشته باشیم هم گریه.
منیری درباره پاسخ به این که مهمترین چالشهایی ساخت «بومگرد» چیست، جواب داد: ساخت برنامههایی مثل «بومگرد» راحت نیست. در حال حاضر یک نگاه اجمالی به برنامه شبکههای مختلف بیاندازید میبینید که غالب برنامهها به سمت استودیویی شدن رفته اند. این موضوع باعث راحتی عوامل پشت صحنه میشود. این سختی را باید به جان خرید و طبیعتا هزینههای بالایی هم دارد. هرچند تصور بر این است استودیو زدن هزینهبرتر است.
او در پایان گفت: حتی فردی که نامش را نمیآورم یک بار به من گفت شما نشان دادید وسط بیایان با ۴ تا الاغ هم میشود برنامه سازی کرد! منظورشان این بود که «بومگرد» را خیلی ساده و دم دستی ساختهایم. اما واقعا اینطور نیست. اگر اینقدر ساده بود که همه میرفتند وسط بیابان مسابقه برگزار میکردند. اجرای مسابقه با خانوادههایی که هیچ کدام تجربه مقابل دوربین را ندارند و بازیگر نیستند آسان نیست.