خوشا به حال زائرانی که امسال به خانه خدا مشرف شده اند. چون با موانعی روبرو نیستند که سال گذشته اطراف کعبه چیده بودند و زائران میتوانند خود را به مستجار برسانند و حجر الاسود را لمس کنند. سال گذشته در اطراف خانه خدا تا شعاع دو متری به بهانه کرونا موانع پلاستیکی گذاشته بودند و دست زائران به حجر الاسود نمیرسید تا آن را استلام (لمس) و با خدا و رسولش بیعت کنند؛ اگرچه از دور هم این بیعت مقبول درگاه الهی است.
حجی بی سابقه در سال ۱۴۰۱
حاج آقای ابوطالب هم که پارسال در هتل میخواست درباره مکانهای مسجدالحرام صحبت کند، اینگونه آغاز به سخن کرد که حج امسال در تاریخ سابقه نداشته است. چون ورود به مطاف ممنوع و معلوم نیست اجازه بدهند که زائران در طبقات اول و دوم طواف کنند و به دعا و نیایش بپردازند.
فیلمی مستند از زیارت زائران در سال ۱۳۴۵ که آن زمان هم خانمها حق ورود به حرم بقیع نداشتند
او که زائران را به مطالعه سفرنامههای حج ارجاع میداد، گفت در سالهای گذشته شش ماه قبل از آغاز سفر حج اعلام میکردند تا زائران خود را آماده کنند، ولی امسال یک ماه قبل از سفر خبردار شدیم. همین مساله باعث شد تا مدیران کاروان ها، بخشی از مسائل آموزشی را در ایران و قسمتهایی را هم در مکه بیان کنند.
پس از هفت سال که در روزهای اخیر شاهد رفت و آمدهای دیپلماسی برای احیای روابط بین ایران و عربستان هستیم، زمزمههایی به گوش میرسد که سخت گیریهای گذشته در جوار حرم رسول خدا (ص) در حرم بقیع نسبت به سالهای گذشته کمتر شده و برخی زائران هم از مهربانتر شدن ماموران سعودی در مکه تعریف میکنند. گویا درِ بقیع کم کم باز میشود. البته هنوز خانمها اجازه ورود به بقیع را ندارند.
ابوطالب از سختیهای آوردن لپ تاپ در سال گذشته گفت که چگونه توانسته با سلام و صلوات یک دستگاه لپ تاپ با خود بیاورد و با همین یک دستگاه به هتلهای ایرانیان سر میزند و برای آنها کلاس میگذارد تا آن مطالبی را یاد بگیرند که به دلیل همین مشکلات نتوانسته بودند در ایران از زبان روحانی یا مدیر کاروان بشنوند. این روحانی خوش بیان این را هم گفت که سازمان حج و زیارت و بعثه مقام معظم رهبری نرم افزارهای آموزشی را در اختیار روحانیون قرار داده بود، ولی بدون لپ تاپ امکان آموزش به زائران وجود نداشت.
نکته جالب مطالب ابوطالب این بود که میگفت صحبت هایش بر اساس روایات است، ولی این را هم گفت که گاهی روایات درباره یک موضوع دو بیان دارد. مثل جای ملتزم در مسجدالحرام در روایت نقل شده که هر دو روایت هم درست است و شاید رمز و راز آن این بوده که خواسته اند هر دو جا را زیارت کنیم.
حرم امن الهی
ابوطالب سخنان خود را با این سوال شروع کرد که حرم کجاست و پس از شنیدن نظرات برخی زائران، حدود حرم را مشخص کرد و گفت حرم و مکه دقیقا منطبق بر هم نیستند. یعنی مکانهایی ممکن است جزو حرم باشد، ولی جزو شهر مکه نباشد و جاهایی هم مکه هست، ولی جزو حرم نیست. مثلا منا و مشعر در مکه نیست، ولی داخل حرم است.
مردمی که از قدیم در مکه زندگی میکردند، نسبت به حفظ و حراست از حدود حرم اهتمام داشتند و همیشه با تابلوهایی آن را مشخص کرده اند. البته زمانی که کاروان خوش بیان وارد حرم میشد، تاریکی شب بود و تابلویی ندیدیم که حریم حرم را مشخص کرده باشد، ولی ابوطالب تصویری را نشان داد که روی آن نوشته بود ابتدای حرم و پشت آن هم نوشته بود نقطه پایانی حرم که این تابلو را کسانی میدیدند که میخواستند از مکه خارج شوند.
ربنا تقبل منا
این کارشناس مذهبی، به قول اهالی هنر یک فلش بک یا بهتر بگویم یک بازگشتی به گذشته داشت و گفت وقتی حضرت آدم و حوا به زمین آمدند، طبق روایات در مسجد الحرام یکدیگر را دیدند. کعبه را حضرت آدم بنا نهاد، ولی بر اثر حوادث طبیعی به ویژه سیل، تمام آن خراب شد تا این که خدا به حضرت ابراهیم علی نبینا و علیه السلام دستورداد تا دوباره این خانه را بنا کند. وی آیه ۱۲۷ سوره بقره را قرائت کرد و گفت: دعای حضرت ابراهیم و اسماعیل هنگام ساخت خانه خدا این بود که ربنا تقبل منا و حضرت ابراهیم در کنار خانه خدا برای نسلش دعا کرد.
فیلم تلاوت آیه ۱۲۶ سوره بقره توسط کریم منصوری
ساختمانی که حضرت ابراهیم علی نبینا و علیه السلام بنا کرد، بارها خراب شد، ولی ابوطالب گفت ابعاد خانه خدا همین ابعادی است که الان میبینیم، ولی ارتفاع آن تغییر کرده است. چون قبلا سه و نیم تا چهار متر بوده، اما ارتفاع آن را بعدها افزایش دادند.
قلب تپنده حرم
۴۰۰ سال پیش سیلی آمد و خانه خدا خراب شداو از کعبه و مسجد الحرام به عنوان قلب تپنده حرم یاد کرد و گفت ۴۰۰ سال پیش سیلی آمد و خانه خدا خراب شد؛ به گونهای که دو دیوار آن به صورت کامل ریخت و دو دیوار آن سست بود، ولی کسی جرات نمیکرد به حرمت کعبه دست بزند. علمای مکه جلسه تشکیل دادند و به این نتیجه رسیدند که چنین وضعیتی خطرناک است و باید کعبه را خراب کرده و از نو بسازند.
شهادت زین العابدین کاشانی در مکه
در آن ایام فقهای شیعه نیز در مکه زندگی میکردند و سید زین العابدین کاشانی یک مجتهد و فقیهی بود که آرزو داشت توفیق بازسازی خانه خدا نصیبش شود و نذر و نیاز کرد که توسل او جواب داد و این توفیق شامل حالش شد و هنگام بازسازی کعبه دعا کرد تا خدا همه شیعیان را تا روز قیامت در ثواب ساختن کعبه شریک او کند. البته دو سال بعد از این بازسازی زین العابدین را به جرم شیعه بودن به شهادت رساندند و در قبرستان ابوطالب دفن کردند.
خانه خدا ۱۴ متر ارتفاع دارد و بلندی درِ خانه خدا از سطح زمین دو متر است. بلندی حجر الاسود هم از سطح زمین یک متر و ۲۰ سانت است. در داخل آن دری به نام باب التوبه است که به پشت بام کعبه راه دارد. سقف کعبه هم، دو جداره است و سه ستون چوبی در داخل کعبه قرار دارد و وسایل شست و شوی کعبه در داخل یک صندوق سنگی در کنار ستون اول است.
ابوطالب با نشان دادن تصویری از نمای داخل کعبه درباره گلاب پاشها و پارچههای داخل خانه خدا توضیحاتی داد و گفت: سنگ نوشتههایی را داخل کعبه میبینید که مربوط به تاریخهای توسعه مسجد الحرام یا اقداماتی است که پادشاهان در طول تاریخ اسلام برای کعبه انجام داده اند و این اطلاعات را بر روی سنگ حکاکی میکردند و داخل کعبه میگذاشتند تا مورد تعرض کسی واقع نشود و به همین دلیل تاکنون باقی مانده است.
گاهی اطلاعاتی که ابوطالب در آن یک ساعت ارائه میداد، به قدری فشرده و سریع بود که برخی فرصت ویرایش این اطلاعات را نمیکردند و به همین دلیل از ابوطالب میخواستند که دوباره تکرار کند. دیوار داخل خانه خدا را از کف زمین در حدود سه و نیم متر سنگ پوشانده و بعد از آن یک پارچه سبز رنگ به دیوارهای کعبه آویخته اند و سقف نیز اینگونه است. جنس این پرده و نوشتههای آن همانند پردهای است که به روی کعبه آویخته شده و فقط رنگش تفاوت دارد.
با خدا بیعت کنید
حجر الاسود در حکم دست خدا بر روی زمین است و هر کس آن را لمس کند، گویی با خدا بیعت کرده استنوبت به ارکان کعبه رسید که حضرت ابراهیم علی نبینا و علیه السلام، هنگام ساخت کعبه دو رکن اساسی قرار داد؛ یکی رکن یمانی و یکی هم حجر الاسود. اولین رکن، حجر الاسود است که این سنگ برای بیعت با خداست و در روایت آمده حجر الاسود در حکم دست خدا بر روی زمین است و هر کس آن را لمس کند، گویی با خدا بیعت کرده است. اگر به دقت به دور حجر الاسود نگاه کنیم، یک قاب نقرهای میبینیم که از این سنگ محافظت میکند.
برخی هم میگویند اگر کسی حجر الاسود را لمس کند، گویی با پیامبر اکرم (ص) بیعت کرده است. زائرانی که سال گذشته توفیق تشرف به مکه را داشتند، با حصارهایی روبرو بودند که آنان را از استلام حجر الاسود محروم کرد و اگر شما امسال در مکه هستید، به جای زائران سال قبل هم حجر الاسود را استلام کنید تا ما هم در بیعت با خدا و رسولش سهیم باشیم. آقای ابوطالب گفت شاید بهترین چیزی که بتوانیم به نزد حجر الاسود بگذاریم، ایمان به ولایت حضرت علی (ع) است.
یا امیرمومنان! الهی دورت بگردم
سخن از امیرمومنان به میان آمد که به یاد روایتی از رسول خدا (ص) افتادم که ازامام تعبیر به کعبه کردند که مردم باید به دور آن بگردند. در واقع شان امام این نیست که به سراغ مردم بیاید. اگر کعبه محترم است و به گرد آن میچرخیم، امام هم مثل کعبه است و باید با امام بیعت کنیم.
یا امیرمومنان! الهی دورت بگردم. دختر رسول خدا (ص) فرمود اگر میگذاشتند که حق بر مدار خود بچرخد و آن را برای اهلش باقی میگذاشتند و از خاندان محمد (ص) پیروی میکردند، هیچ گاه دو نفر پیدا نمیشد که درباره خدا به اختلاف بپردازند و این روش از گذشتگان برای آیندگان به ارث میرسید و آیندگان آن را به میراث میبردند که قائم ما (عج) که نهمین فرزند حسین (ع) است، قیام میکرد.
سیره امام صادق (ع) در استلام حجر الاسود
در برخی روایات آمده است حجر الاسود، در ابتدا سفید بود، ولی گناهان باعث سیاهی آن شده استبگذریم. در برخی روایات آمده است حجر الاسود، در ابتدا سفید بود، ولی گناهان باعث سیاهی آن شده است. دست کشیدن به حجر الاسود هم آدابی دارد. در برخی روایات آمده است که هر وقت امام صادق (ع) به طواف میآمدند و میدیدند که اطراف حجر الاسود شلوغ است، جلو نمیرفتند و از همان فاصله یک تکبیر میگفتند، ولی اگر شلوغ نبود، ابتدا استلام کرده و سپس تکبیر میگفتند و بعد صلوات میفرستادند. برخی هم میگویند سیره امام صادق (ع) این بود که پس از استلام میگفتند السلام علی رسول الله (ص).
گاهی به یاد صحبت بعضی از قدیمیها میافتادم که وقتی میخواستند خاطرات خود را بیان کنند، میگفتند سنگ حجر الاسود در حالی که حجر به معنای سنگ است و نیازی به گفتن واژه سنگ نیست؛ مثل طفلان مسلم که به معنی دو کودک حضرت مسلم است، ولی بعضی میگویند دو طفلان مسلم.
برخی زائران هنگام استلام حجر الاسود تصور میکنند به راهپیمایی ۲۲ بهمن آمده اند و بلند تکبیر میگوینداینجا راهپیمایی ۲۲ بهمن نیست
ابوطالب برای این که بگوید هنگام لمس کردن حجر الاسود، چگونه تکبیر بگوییم، گفت برخی زائران هنگام استلام تصور میکنند به راهپیمایی ۲۲ بهمن آمده اند و بلند تکبیر میگویند در حالی که اگر در دل هم تکبیر بگویید، قبول است.
فیلمی مستند از کعبه در سال ۱۳۴۵
وی به تکریم بانوان زائر هم اشارهای کرد و گفت در روایت آمده یکی از چیزهایی که از خانمها برداشته شده، استلام حجر الاسود است و از دور هم تکبیر بگویند و صلوات بفرستند، ثواب آن را میبرند، ولی برای آقایان شرط گذاشته اند. البته این نکته را هم گفت که استلام مستحب است، ولی اختلاط، حرام و نمیتوان برای انجام دادن یک کار مستحب، مرتکب حرام شد.
توجه مردان زائر به عفاف زنان
با این سخن ابوطالب به یاد طواف چند روز پیش از این جلسه افتادم که برخی زائران، چه از ایران و چه از سایر کشورها خود را سپر همسرانشان میکردند یا دست هایشان را به گونهای برای همسر یا مادر یا خواهرانشان حفاظ میکردند تا مبادا هنگام طواف، نامحرمی با آنان برخورد کند. زائران برخی کشورها با اندام درشت و قوی هیکل، مرا به یاد محافظان و به قول فرنگیها بادیگاردها میانداخت و خوشا به حال این بانوان که همراهانی دارند که همیشه محافظ و مراقب آنها هستند تا مبادا در این مکان مقدس، عفت آنان جریحه دار شود. گاهی این صحنهها را با وضعیت برخی دختران و زنان در کوچه و خیابانهای شهرمان مقایسه میکنم که پدران یا همسران یا برادران این افراد چگونه اجازه میدهند که ناموس شان با وضعیتی نامناسب ظاهر شوند و در معرض دید نامحرمان قرار گیرند.
منبع: ایرنا