اقبال واحدی یکی از مجریان باسابقه تلویزیون که اجرای برنامههای بسیاری از جمله برنامههای مناسبتی و مذهبی را در این سالها برعهده داشته، در خصوص حال و هوای روزی که خبر رحلت امام را شنید، بیان میکند: خاطرم هست در آن زمان به دلیل اینکه کار تصویر انجام میدادم در آن فضا بودم. یعنی صبح زود که آقای حیاتی این خبر را اعلام کرد، ما به سرعت خودمان را برای گزارش آماده کردیم و در آن چند روز مدام در دل مردم بودیم. چه در مصلی و چه در بهشت زهرا در کنار مردم و مشغول فیلمبرداری بودیم. وی ادامه میدهد: به نظر من امام اندیشهها و نظراتی داشت که بسیار با ارزش و مهم است و باید در عمل به آنها توجه کرد. یعنی مسئولان باید فیلمهای امام را ببینند یا صحیفه نور را بخوانند و به آن عمل کنند. چون به صورت یک دکترین جمهوری اسلامی است. چون تکرار کردن و گفتن فایدهای ندارد. مثل این است که خیلیها میگویند ما در خانه قرآن داریم. اما وقتی لای قرآن را باز نکنی یا به گفتههایش عمل نکنی فایدهای ندارد. اگر به گفتههای امام هم توجه و عمل شود، خیلی از مسائل در جامعه حل خواهد شد.
مشکل از سرمایهگذاری است
علی مهام، تهیهکننده تلویزیون در خصوص خاطره خود از شنیدن خبر ارتحال امامخمینی (ره) میگوید: من در آن زمان شهرستان بودم و دیدم کنار اتاقم صدای گریه میآید. همیشه این لحظه در ذهنم مانده است. صدا را شنیدم و احساس کردم برادرم که جبهه میرفت، متوجه شده اتفاقی برای دوستانش افتادهاست. پرس و جو کردم و گفت امام فوت شدهاست. از این طریق متوجه خبر ارتحال امام شدم. آن زمان سوم دبیرستان بودم. انگار که پدرمان را از دست دادیم. حس پدرانه نسبت به امام داشتیم و فکر میکردیم پدرمان فوت شدهاست. وی در خصوص ساخت آثار مربوط به زندگی و دیدگاههای امام عنوان میکند: شاید نتوان به صورت دقیق همه آنچه را که امام گفته بود، به تصویر کشاند. باید با یک نگاه و فرم جدید و به صورت غیرمستقیم به تصویر کشاند تا جوانان امروز را جذب کنیم. در زمان امام، مشکلات حالا را نداشتیم. به خاطرم هست در زمان امام ۲۰۰ نوع شیطانپرستی آمده بود، اما به دلیل فضای معنوی آن زمان، نتوانستند خیلی پیش بروند. مهام در خصوص دلیل کمتر ساختن محتوا در این حوزه میگوید: ساخته نشدن کار در این حوزه به کم بودن سرمایهگذاری برمیگردد. تاکنون کارهایی که ساختهشده از سوی کارگردانهایی بوده که معتقد به انقلاب هستند. باید بیشتر در این حوزه سرمایهگذاری صورت گیرد.
امام (ره) فقط یک رهبر سیاسی نبود
محمدرضا ورزی یکی از کارگردانهایی است که سریالهای تاریخی بسیاری ساخته است. از جمله «معمای شاه» که در بخشی از آن درباره امام خمینی و تفکراتش و اقداماتی که انجام داد و مبارزاتی که داشت، سکانسهای خوب و تاثیرگذاری را طراحی و کارگردانی کرد. وی درباره حال و هوای روزهای رحلت امام میگوید: یادم میآید زمانی که این اتفاق افتاد، من سوم دبیرستان بودم و امتحان داشتم. در آشپزخانه همراه مرحوم پدرم نشسته بودیم و صبحانه میخوردیم تا برای امتحان مدرسه آماده شوم که در اخبار صبح، این خبر اعلام شد. آقای حیاتی هم این خبر را اعلام کرد و همه شوکه شدیم. چون امام برای همه مردم ایران فقط یک رهبر سیاسی نبود. بلکه زندگی بود. چون معنویتش بیشتر غالب بود. حتی مخالفان امام هم از این خبر شوکه شدند و برایشان ناخوشایند بود. خاطرم هست پیراهن مشکیام نیاز به ترمیم داشت و نمیتوانستم آن را بپوشم؛ بنابراین از دوستم پیراهن مشکی گرفتم. سکوت عجیبی در شهر حاکم شده بود و آدمها از این خبر شوکه و گیج شده بودند. لحظات به خصوصی بود. بعد هم در مصلی حضور پیدا کردم و با امام وداع کردم.
امام، مظهری ازآمال مردم ایران بود
عبدالرسول گلبن از نویسندگان قدیمی درباره روز رحلت امام میگوید: باید بگویم امام در نزد ما و هم نسلهای ما چه جایگاهی داشت و در چشم و دل ما چه تصویری از امام وجود داشت که فقدانشان برای ما تکاندهنده بود. برای ما امام، اسلام مجسم و مظهری از تمام آرزوها و آمال مردم ایران بود. مردمی که سالیان سال حرمان کشیده بودند. در آن دوران ما هر چه درباره امامان، پیامبران و رهبران بزرگ شنیده بودیم و صفات عالی که در آنها وجود داشت، همه آنها را در وجود امام متجلی میدیدیم. یعنی امام برای ما هم فقید بود و هم عالم به زمان و از همه مهمتر مبارز و شجاع بود. امام با تمام وجود به دنبال اجرای احکام خدا بود. امام عاشق مردم بود. یعنی رابطهای که با مردم داشت، رابطه یک روحانی نیست که بر بالای منبر نشسته باشد و از بالای منبر به مردم نگاه کند. امام تجلی تمام آرمانهای اسلامی و انقلابی آن دوران بود. درک این نگاه از طرف نسل امروز کار بسیار مهم، اما مشکلی است. البته شاید بتوان با زبان نمایش کارهایی در این زمینه انجام داد.
ابعاد جهانی رحلت امام خمینی
منصور براهیمی، نویسنده سریالهایی، چون قصههای تبیان و از نویسندگان مجموعه تاریخی «آتش و باد» که این روزها روی آنتن شبکه سه است، درباره حال و هوای زمانی که خبر ارتحال امام خمینی را شنید میگوید: اتفاقا خوب آن روزها را یادم هست. چون برای اجرای یک تئاتر آماده میشدیم که این اتفاق افتاد. اما آنچه که برایم عجیب بود، ابعاد جهانی این اتفاق بود. بعد از این اتفاق فهمیدم امام چه ابعاد جهانی دارد که ما تا آن زمان بیاطلاع بودیم. ایشان فراتر از یک رهبر سیاسی بودند. اتفاقا بعدها با آقای راعی روی کودتای ۲۸ مرداد برای یک سریال کار میکردیم که هنوز به نتیجه نرسیده است. وقتی برای فیلمنامه این سریال تحقیق و پژوهش میکردم به موردی برخوردم که برایم جالب بود. اینکه مراسم خاکسپاری امام به گونهای برگزار شد که یک اتفاق بینظیر در جهان محسوب میشود. فکر میکنم زمانی که پیکر امام را برای خاکسپاری میبردند، تهران چهرهای پیدا کرده بود که هیچ وقت تکرار نشد و در طول تاریخ هم پیدا نخواهد کرد. وی درباره تبیین نظرات امام در آثار نمایشی عنوان میکند: این مبحث بسیار مهم و بحثبرانگیز است. نمیتوانیم خیلی به تبیین نظرات ایشان بپردازیم. چون به قدری نظرات جامع و منحصر به فردی داشتند که ما باید ظرفیتهایمان را گسترده کنیم تا این شخصیت را بفهمیم. ما برای این ابعاد کوچک هستیم.
نمیتوانستیم رحلت امام را باور کنیم
دهه ۷۰ در سریالی به نام «آفتاب و زمین» به زندگی امام و خانوادهاش هنرمندانه پرداخته شده بود. جواد شمقدری کارگردان این سریال درباره فعالیتهایی که در آن دوران برای امام انجام داد بیان میکند: به دلیل فعالیتهایی که در سینمای مستند انجام میدادم، فرصتی برایم پیش آمد که دوربین به دست بگیرم و تا چهلم امام صحنههای مختلف را فیلمبرداری کردم. البته چند گروه بودیم. اما چند ماه بعد تقدیر الهی باعث شد قرعه به نام من بیفتد و فیلم رحلت امام را ساختم. یعنی با قاب و نماهایی که گرفته بودیم فیلم «آفتاب و عشق» را که مستند سینمایی بود برای اولین سالگرد امام ساختم.
وی ادامه میدهد: کار بسیار ویژهای بود. چون برای اولین بار روضه را با بیس موسیقی ترکیب کردیم. در آن زمان سینماها تعطیل شد. اما این فیلم در سینماها به نمایش درآمد. این مستند ادای دین به این شخصیت بود. گرچه قدم کوچکی بود. وی که سریال آفتاب و زمین را برای تلویزیون با محوریت زندگی خانواده امام ساخته است در این باره میگوید: این سریال را تحت تاثیر همان مستند ساختیم و فرصتی پیش آمد در صدمین سالگرد تولد امام آن را بسازیم. معتقدم نسبت به تفکر و اندیشههای امام کوتاهی شده و باید در این زمینه کار کرد.
مهران رجبی، بازیگر سریالهایی، چون خوشنام، ۸۷ متر، آزادی مشروط، معراجیها، گذر از رنجها و شوق پرواز ، ارادتش به امام خمینی میگوید و درباره حال و هوای آن روزها و اعلام خبر رحلت ایشان به جامجم بیان میکند: روزی که این اتفاق افتاد دانشجو بودم و در اتوبوسی که از کرج به سمت تهران میآمد، بودم و میخواستم به کلاس بروم که این خبر اعلام شد و همه آدمهایی که در آن اتوبوس بودند گریه کردند. یعنی تا انتهای اتوبوس صدای هقهق گریه شنیده میشد. خیلی حس و حال عجیب و بدی در فضا حاکم بود. وی در ادامه عنوان میکند: به هر حال ما رهبر مسلمانان جهان را از دست داده بودیم و به همین دلیل فکر میکنم همه مسلمانان دنیا از این خبر ناراحت و متاثر شدند. امام خمینی سوابق بسیار درخشانی در زندگی و عرفان و رهبری داشتند و به همین دلیل وقتی از دنیا رفتند همه متاثر شدند. همه جهان هم دیدند که چه مراسم تشییع و بزرگداشتی برای ایشان گرفته شد.
انعکاس اندیشههای امام در آثار نمایشی
ماشاا... شاهمرادیزاده را بیشتر با آثار دفاع مقدس که بازی کرده میشناسیم. وی درباره روزهای رحلت امام و خاطراتی که از آن روزها دارد میگوید: من آن زمان مشهد زندگی میکردم و به اتفاق خیلی از مردم مشهد تا سحر در جوار حرم امام رضا (ع) برای امام دعا میکردیم. همان موقع یک نفر از طرف حاج احمدآقا آمد و گفت که حال امام خوب شده است و میتوانید به خانههایتان برگردید. ما هم به خانه برگشتیم. بعد از چند ساعت استراحت، متوجه شدم تلویزیون قرآن پخش میکند. فهمیدم اتفاق بدی افتاده است. بعد که فهمیدم امام به رحمت خدا رفته است، حالم بد شد.
او ادامه میدهد:مادرم میدانست من با شنیدن این خبر بههم میریزم. به همین دلیل سعی میکرد حال من را جا بیاورد. چون نفسم بند آمده بود. مادرم تلاش میکرد مرا آرام کند. فکر میکنم باید درباره امام و زندگی و تفکرات و اندیشههای ایشان سریالهای بسیاری ساخته شود. چون اندیشههای ارزشمندی داشتند که بسیار تاثیرگذار بود.
منبع : جام جم