ایران سه استان شمالی دارد که بزرگترینش، بزرگترین تامین کننده برنج در کشور است، مازندران سالانه ۲۱۵ هزار هکتار از زمین هایش را برای تامین برنجهای این مملکت هدیه میکند.
داستان رویش دانههای برنج همیشه این موقعها با بسم الله شالیکار و ساخت خزانه در گوشهای از شالیزار شروع میشود، کشاورز میکارد تا بفروشد و خرج زن و زندگی کند، اما هنوز داغ تصمیمات عجیب سال گذشته و عدم خرید بخش قابل توجهی از برنجهای سفید مازندران بر دلش مانده است.
دیگران کاشتند و ما خوردیم
رسم ایرانیان همواره این بوده است که عید نوروز فصل نو شدن و دوری از کهنه هاست، اما برای شالیکار مازندرانی یعنی آستین را بالا بزند راهی شالیزار شود تا شالی را برای نشا آماده کند و در این بین گل و لایهای زمین کشاورزی بوسهای به دست و پایش بزند که حقیقتا هم باید بوسید دست شالیکاری که زحمت میکشد و ۴۲ درصد از برنج کشور را تامین میکند.
شاید در دیگر نقاط کشور زمینهای کشاورزی فرسنگها از شهر فاصله دارد، اما اینجا مازندران است جایی که حتی در دل سنگهای کنار خیابانش هم سبزه میروید چه برسد به شالی.
برای دیدن شالیزارهای مازندران نیاز نیست به روستاهای اطراف شهر بروید کافی است وقتی از قائمشهر به سمت بابل حرکت میکنید و به میدان زنده یاد هادی نوروزی رسیدید فرمان خودرو را به سمت راست بچرخانید و وارد بزرگراه شهید یاسینی شوید تا در سمت چپ خود تالاب نیلوفر آبی را مشاهده کنید و در سمت راست زمینهای شالیزاری که چشم آدمی را از تمام ناملایمات و کثیفیها شست و شو میدهد.
رفتن به شالیزار آداب خاص خودش را دارد اول اینکه نباید با کفش وارد شوی و دوم انکه همیشه از لب مرز بروی، زیرا نباید به شالی آسیبی وارد شود. همینطور که این نکات را مرور میکنم خودم را در بین انبوهی از کشتزارهایی که صد متر با جاده فاصله دارد و پیرزن و پیرمردهایی که با لباس گلی مشغول نشا هستند میبینم.
سلام و احوال پرسی میکنم و با همان زبان مازندرانی میگویند: " ته حواس دواشه تیل دله نشویی" یعنی حواست باشد درون گل و لای فرو نروی، خستگی را از عرق رو پیشانی و خطوط چین و چروکی دست هایشان که با گل در هم آمیخته شده است میتوان مشاهده کرد.
از پیرمرد سالخوردهای که بقیه او را مش رضا خطاب میکردند میپرسم امسال چه نوع برنجی قرار است بکارد؟ دوباره با لهجه مازندرانی میگوید:" پارسال شیرودی بکاشتمه، چون پرمحصول بیه فروش اذیت بیمه امسال دواره طارم هاشمی کارمبی تا خدا چی بخواهه" ترجمه اش این است که سال پیش برنج پرمحصول شیرودی کاشتم، اما چون خریدار خوبی نداشت، قرار است طارم هاشمی بکارم.
مش رضا عالمی دارد برای خودش از آن هاست که دلت میخواهد یک روز کامل بنشینی و غرق صحبت هایش شوی تا تاریخ را نه از روی کتاب بلکه حاضر و آماده تجسم کنی، وقتی از رنجهای کاشت برنج در سالهای گذشته میگوید انگار تو هم رنج او را میکشی و اگر از ساخت ویلا و تغییر اراضی کشاورزی به مسکونی گلایه میکند تو هم دلگیر میشوی که چرا در زمینهایی که تا همین چند سال پیش برنج میرویید الان ساختمان سبز شده است.
از مش رضا مساحت زمین کشاورزی اش را میپرسم میگوید: من و خواهر هایم با هم کشت میکنیم من خودم ۴ "خویز" بیشتر ندارم، اما شالیزار هایمان تقریبا ۱.۵ هکتار است. خویز در ادبیات مازندرانی معادل ۱۰۰۰ متر مربع است.
نمیخواهم مزاحم کارشان شوم، اما سوالی ته دلم مانده که نمیتوانم نپرسم، سوالی که به عنوان یک جوان ۲۳ ساله هر روز با آن سرو کار دارم، زیرا ترس از زندگی و معیشت بدجور به دل بسیاری از هم نسلهایم افتاده است، با اکراه از او سوال میکنم: راستی مش رضا برنج امسال کیلویی چند؟ و او که تا زانو در گل مانده نگاهی به من میکند و میگوید: "ندومبه وچه هچی معلوم نیه" که یعنی نمیدانم، اطلاعی ندارم.
با مش رضا و خواهرانش خداحافظی میکنم و از مرزهای شالیزار با همان پای گلی راهی جاده میشوم و به این فکر میکنم که قرار است چه شود و امسال خدا عاقبت چه کسی را ختم بخیر میکند کشاورز، دلال یا مردم؟
یک آینده نگری هوشمند
امسال اوضاع کشت برنج در مازندران متفاوت است، بعد از ۹ سال که معمولا نشا اولیه در غرب مازندران انجام میشد حالا اولین نشا سهم مناطق شرقی و مرکزی این استان شده است علتش شاید ترس از خشکسالی قریب الوقوع تابستان است که باعث شده شالیکار شرق مازندران که هر سال آن را تجربه میکنند برنج را این موقع نشا کند تا اوایل تیر محصول به بار آید و از گزند غول گرم تابستان مصون بماند.
این را مدیرکل سازمان جهاد کشاورزی مازندران میگوید، حسن عنایتی کلیجی که با آغاز فصل نشا برنج به یکی از روستاهای حومه ساری رفته بود با بیان اینکه بر اساس پیش بینی هواشناسی امسال شاهد کاهش ۳۰ درصدی بارندگی در استان خواهیم بود افزود: تغییر تقویم زراعی برنج از جمله راهکارهای موثر مدیریت آب زراعی است.
او میگوید: مدیریت مصرف آب کشاورزی امسال در دستور کار شالیکاران مازندرانی قرار گرفت تا دچار بحران کم آبی و خسارت احتمالی در این بخش نشوند.
عنایتی گفت: با توجه به اینکه در سال جاری با کاهش شدید بارندگی و افت منابع آبی و کاهش حجم آبگیری سدها و آببندانها بویژه در شرق استان روبرو بودیم پیشبینی احتمال تنش آبی و خشکسالی در سطح ۸۰ هزار هکتار اراضی شالیزاری دور از انتظار نیست و با هماهنگی مرکز تحقیقات، آموزش کشاورزی و منابع طبیعی کشت جایگزین در نظر گرفته شد.
عنایتی میگوید سالانه ۲۱۵ هزار هکتار شالیزار در استان زیر کشت اول برنج میرود گفت: ۳۰۰ هزار هکتار از شالیزارهای استان با احتساب کشت مجدد و رتون در سال زراعی ۱۴۰۲ زیر کشت برنج خواهد رفت.
مدیرکل جهاد کشاورزی مازندران گریزی نیز به برداشت سال گذشته یک میلیون و ۳۰۰ هزار تن شلتوک از شالیزارهای مازندران زد و افزود: متاسفانه بخشی از برنج پارسال هنوز در انبارها دپو شده است و شالیکاران نیاز دارند با اطمینان خاطر برنج تولید کند.
او ادامه داد: سال گذشته با پیگیریهای سازمان جهاد کشاورزی مازندران و با پایین آمدن قیمت کودهای پایه و مصرف متعادل و شرایط آب و هوایی مناسب، افزایش عملکرد ۲۰ تا ۲۵ درصد تولید شلتوک را شاهد بودیم.
همه این آمار و ارقام آنجایی نمود پیدا میکنند که بدانیم که از سال گذشته ۳۰۰ هزار تن برنج در انبار شالیکوبیها جا خوش کرده است و کشاورزان در حالی دل به کار داده اند که هنوز نتوانسته اند محصولات سال گذشته خود را کامل بفروشند.
حکایت این بازار بی سامان
دو سال قبل وقتی قیمت هر کیلو برنج طارم در بازار ۱۲۰ هزار تومان اعلام شد همه با خود این سوال را مطرح کردند که دلالان چگونه برنجی که از کشاورز ۳۰ تا ۳۲ هزار تومان خریداری کرده بودند را به این قیمت گزاف فروختند؟ همین تجربه باعث شد تا پارسال برنجکاران در فروش محصولشان محتاط عمل کنند و با خود بگویند وقتی نظارتی در این عرصه وجود ندارد و دلال میتواند تا این حد تعیین کننده باشد و سود ببرد پس چرا ما سود اصلی را نبریم و قیمت گذاری نکنیم؟ شاید همین مساله و نبود پشتیبانی کافی از سوی دولت موجب عدم خرید ۳۰۰ هزار تنی برنج شمال توسط خریداران شد تا برنجهای طارم کیلویی ۸۰ هزار تومان هم خریداری نداشته باشد و روی دست کشاورز در انبار شالیکوبیها باد کند.
حسن تقیزاده رئیس اتحادیه برنج فروشان بابل در همین رابطه میگوید: پارسال کمتر از ۳۰ درصد برنج تولید شده از شهرهای شمالی از استان خارج شده است که این میزان در سالهای گذشته ۵۰ تا ۶۰ درصد برنج تولیدی بود.
از تقی زاده علت این مساله را جویا میشوم که میگوید: به طور کلی کشاورزان تمایل دارند ۵۰ درصد تولیدات خود را برای امرار معاش بفروشند، اما سال گذشته خریدار کم بود و تعداد خریداران از شهرستانها اندک شده بود.
اوبا بیان اینکه امسال برنج طارم کیلویی ۹۰ هزار تومان خریدار ندارد، گفت: سال گذشته کشاورزان تمایلی برای فروش محصول خود نداشتند و برنج را به امید افزایش نرخ نگه داشتند، اما امسال شرایط معکوس شده و کشاورزان میخواهند محصول خود را عرضه کنند، اما خریداری وجود ندارد.
رئیس اتحادیه برنج فروشان بابل علت تمایل مردم برای خرید برنجهای خارجی به جای ایرانی را قیمت آن میداند و میگوید: مصرف کننده اول از همه به جیب خودش نگاه میکند و وقتی توانایی خرید برنج طارم کیلویی ۸۰ تا ۹۰ هزار تومان را ندارد رو به سمت برنجهای خارجی میآورد که این مساله به ضرر کشاورز و به سود وارد کننده است و سوال مهم اینجاست چه کسی از این بازار نابسامان راضی است و میخواهد با گران کردن برنج ایرانی، محصول خارجی را با قیمتی بالاتر راهی بازار کند و از خلا بوجود آمده بهره برداری کند؟
از تقی زاده در رابطه با پیش بینی قیمت برنج امسال نیز سوال میپرسم که میگوید تا تکلیف این ۳۰۰ هزار تن برنج مانده در کشاورز مشخص نشود و شالیکار اطمینان خاطر کافی نداشته باشد هیچ چیزی قابل تصور نیست و الان نمیتوان پیش بینی درستی از شرایط داشت، اما امیدواریم که با حمایت دولت آینده خوبی را شاهد باشیم.
صحبتهای رئیس اتحادیه برنج فروشان بابل در حالی است که شالیکاران مازندرانی مثل هر سال دست به کار شده اند و حالا نیاز به انگیزهای دارند تا اتفاقات سال گذشته تکرار نشود و دولت از آنها حمایت کند تا هم کشاورز سود کند هم مصرف کننده و هم دولت.
قیمت خودرو را دریابید، چرا خودرو در پارسال فروردین ماشین پارس سال قیمت خورده بود بازار 240 ولی امسال قیمتش هست 700 میلیون
آخه بیش از سه برابر مگه چه اتفاقی افتاده در کشور
خریداران واقعی هم برنج مازندران را تهیه کنند ثبات نسبی در بازار صورت بگیرد.
بعد که برنج ایرانی رو به پایان بود، دولت درهای واردات را زمان برداشت بعدی باز کند.
مقصر اصلی دولت است و تمام!
قیمت برنج خیلی بالا رفته خارج از توان خریده مردم عادیه کسی که داره قطعا برنج ایرانی میخره و کسی که نداره هندی سال قبل هر روز مینالیدن خریدار برنج نیست ولی وقتی میرفتی پیش کشاورز میگفت من ندارم دلالم هر قیمتی میخاست تعیین میکرد از اون ور تو خبرا برنج درجه یک 80 تومن بود میرفتی شمال 120 تومن
خود کشاورز میخاد که خراب بشه وگرنه کی تو ایران برنج ایرانی دوست نداره
نه مثل پارسال که کمبود اب داشتیم
بعد بقیه کارهاش شده ۲۰ میلیون
۱هکتار نشا میشه ۶ میلیون توسط دستگاه نشا
شما چیو دیدی؟
خیار از ۱۰ تومان شده ۳۰
پیاز از ۱۰ شده ۳۰
اهن از از ۱۰ شده ۳۵
برنج از ۶۰ تومان پارسال شده ۹۰ تومان
بعد شما میگی در امد میلیاردی
نتیجه اش این است که انبارهای شالیکوبیها و برنج فروشان مملو از برنج سال گذشته است !!
اجحاف به مردم و مصرف کنندگان نتیجه خوبی برای تولیدکننده ندارد!!
بعد میفهمی برنج کار چه زحمتی داره میکشه در شالیزار.
این کار دلالان بوده که به یک باره ۳ برابر کردند!
وگرنه کشاورزان به حق خودشان راضی بودند!