در همهی کشور های جهان جاهایی وجود دارند که از آنها با لفظ تسخیر شده نام برده میشود. جاهایی که محل رفت و آمد ارواح خبیث و یا شکارگاه اشباح ناخوشایند هستند.
دراینجا ما فهرستی از ترسناکترین اماکن موجود روی کره زمین را در اختیار شما قرار میدهیم که مطمئنا هرگز تمایل نخواهید داشت از نزدیک آنها را ببینید.
زندانهای مخوف، قتلگاه انسانهای بیگناه، مکانهایی که شاهد خودکشیهای بسیار بودهاند، بیمارستانهای روانی و… پس از آنکه این مکانها بـه زور بسته شده، ترک شده یا تعطیل شدند تبدیل بـه متروکههایی گشتند که شاهد انواع تجربیات ناخوشایند از جمله مشاهده ارواح، خودکشی، مرگهای مرموز، اشباح شیطانی و حملات ناشی از ترس بودند. بدین جهت بازدید از آنها ممنوع شد!
با ما در مرور این فهرست ترسناک همراه شوید تا شما را نیز در ترس مستولی بر این مکانها شریک کنیم!
۱- بیمارستان روانی بایبری «Byberry»، فیلادلفیا
اگر تنها یک بیمارستان روانی بـه دلیل روشهای درمانی اش بـه شهرت رسیده باشد همین بیمارستان واقع در فیلادلفیا اسـت. این بیمارستان در ۱۹۰۷ تاسیس شد و عمدتا با آدمکشان دیوانهای که اقدام بـه جنایت کرده بودند سرو کار داشت.
در سال ۱۹۶۰ ظرفیت بیمارستان بـه حدود ۷۰۰۰ بیمار رسیده بود. در سال ۱۹۹۰ و بـه دنبال وضعیت نامناسب امکانات و عدم تامین نیازهای بیماران و نیز بـه دلیل رفتار غیر انسانی که با آنان صورت میگرفت این بیمارستان بـه موجب قانون تعطیل شد. در سال ۲۰۰۶ و بـه دنبال گسترش اخباری مبنی بر رویت ارواح شیطانی دراین ناحیه این ساختمان تخریب شد.
بسیاری از این شایعات و تجربیات روحی پس از این واقعه متوقف شد، اما البته این بیمارستان در زمان فعالیتش بیشتر تسخیر شده بود. کارکنان بیمارستان بیماران را مورد آزار و اذیت قرار داده و با بیماران زن رفتاری غیر انسانی داشتند. بیماران یکدیگر را بـه قتل رسانده و اعضاء بدن خود را قطع میکردند. اجساد بسیاری از آنها مدتها پس از مرگشان پیدا میشد.
۲- شهر جهنمی «Hell Town»، اوهایو
در شمالیترین نقطه اوهایو میتوانید ترسناکترین ناحیه این منطقه بـه نام شهر جهنمی را بیابید. در طول دهه ۱۹۷۰ دولت ساکنین این شهر را بـه دلیل طرحی برای ساخت پارک ملی دراین ناحیه اخراج کرد و بـه دنبال آن این شهر متروکه شد، هر چند که این طرح هیچگاه جامه عمل بـه خود نگرفت.
بر طبق نظر کارشناسان ساخت جاده استنفورد که منتهی بـه پارک میشد متوقف شده و بعدها بـه نام پایان دنیا نامیده شد. جالب اسـت اینطور نیست؟ اگر شما در پیمودن این مسیر اصرار داشته باشید سر راهتان با ارواحی در دل جنگل که همچون شیطان پرستان رژه میروند مواجه میشوید شاید هم دیوانهای فراری بـه تورتان خورد.
ممکن اسـت با مارهای غولآسای تغییر شکل یافته و غیر طبیعی رودررو شوید که نتیجه قرصهای شیمیایی هستند که دراین ناحیه مورد آزمایش قرار گرفتند. اگر درصدد برآیید این منطقه را ترک کنید سر از آرامستان بوستون در میآورید و درختان رقصانی که بر فراز گورها در انتظار شما هستند!
۳- صومعه لوچیو، ایتالیا
در ایتالیا گفته میشود این صومعه توسط راهبانی که در آن زندگی میکردند ساخته شد. اما تاریخ بـه ما چیزی کاملا متفاوت میگوید. در سال ۱۶۸۴ تعدادی از دخترانی که دراین ناحیه زندگی میکردند توسط ارواح شیطانی اغوا میشدند و برای ملاقات با راهبان رهسپار صومعه میشدند.
این دختران این توانایی را داشتند که راهبان را تسخیر کرده و آنها را بـه شیاطین تبدیل کنند همان راهبانی که بعدها این صومعه را بنیان نهادند. بعدها این مکان بـه جایی برای انجام تشریفات شیطان پرستان، پرستش شیطان، قربانی کردن کودکان و رفتارهای وحشیانه تبدیل شد. در ۱۷۸۴ و با گذشت صد سال از ساخت این مکان و در پی ارسال اخباری از این وقایع بـه رم این صومعه تعطیل شد.
امروزه مهی مرموز در اطراف برجهای این صومعه پیچ و تاب میخورد. حتی زمانی که شرایط آب و هوایی دلیلی بر ایجاد آن ندارند باز هم این مه قابل رویت اسـت!
۴- پارک تفریحی تاکاکانونوما «Takakanonuma»، توکیو، ژاپن
باید این حقیقت را تصدیق کنیم که هر مکانی که متروک میشود بـه صحنهای مناسب برای ساخت فیلمهای ترسناک تبدیل میشود. درست مثل وضعیتی که این پارک تفریحی در کشور ژاپن بدان دچار شده اسـت. این پارک که در سال ۱۹۷۳ ساخته شد خیلی زود و تنها دوسال پس از آغاز فعالیتش تعطیل گشت.
گرچه هیچ دلیل رسمی برای تعطیلی آن ذکر نشد، ولی بـه نظر میرسد این مسئله بیارتباط با مرگهای مشکوکی رخ داده دراین مکان نبود. در ۱۹۸۶ سازندگان آن یکبار دیگر شانس خود را آزموده و درهای آن را بروی عموم باز کردند، ولی این امید تنها یک سال دوام آورده و پارک بار دیگر و این بار برای همیشه تعطیل شد. اگر امروز نگاهی بـه آن بیاندازیم میبینیم که این تجلی سرگرمی و شادی اکنون توسط درختان و گیاهانی احاطه شده که همگی در حال تغذیه از آن و بـه مصرف رساندنش هستند.
این سرگذشت ناخوشایند مکانهایی اسـت که ناگهانی ترک میشوند و هیچ تصمیمی برای جایگزینی یا تعمیر آنها وجود ندارد. اما چیزهای بدتر از این هم اسـت. اینجا مکانی اسـت که بدون ارائه هیچ توضیح رسمی تعطیل شد پس نام و نشانی از آن روی هیچ نقشهای وجود ندارد. اگر روزی گذرتان بـه این مکان افتاد معلوم نیست چه اتفاقاتی در انتظارتان خواهد بود؟!
۵- هامبرستون و لانوریا «Humberstone, Lanoria»، شیلی
هامبرستون و لانوریا دو شهر معدنی در کشور شیلی هستند که اکنون متروکه شدهاند. بـه دنبال رونق صنایع و اکتشافات معدنی دراین کشور این دو شهر در سال ۱۸۷۲ و با هم تاسیس شدند. اما پس از کسادی بزرگ اقتصادی و از رونق افتادن این صنایع معدنی در ۱۹۵۸ این شهرها نیز بـه تعطیلی کشیده شده و دو سال بعد تنها متروکههایی ملالآور از آن دو باقی مانده بود.
بنا بر باور عموم زمانی که این دو شهر هنوز در اوج رونق و شکوفایی بودند با کارگرانی که در معادن فعالیت میکردند همچون بردگان رفتار میشد. اما امروز این شهر بـه قلمرو اشباح و ارواح تبدیل شده که شب هنگام در آن قدم میزنند و بـه دنبال آن صدای ناله کودکان در آن بـه گوش میرسد.
در کنار اینها باید بـه عکسهای برداشته شده از این دو شهر نیز اشاره کرد که حاوی اشکالی مبهم و محو هستند. حتی ساکنان شهر های مجاور از ورود بـه این دو شهر اجتناب میکنند.
۶- درختان خاموش، ژاپن
این مکان عموما بـه نام آئوکیگاهارا ««Aokigahara نامیده میشود که بـه معنای دریای سیاهی از درختان میباشد. این منطقه ۳۵ کیلومتری در شمال غرب پایه کوه فوجی در کشور ژاپن قرار گرفته اسـت.
بـه دلیل تراکم بالای درختان این ناحیه قدم زدن در آن حتی درنور روز هم مثل راه رفتن در شبی تاریک میباشد. علاوه بر این بـه دلیل فقدان جریان هوا در آن هیچ جانور زندهای نیز دراین جنگل زندگی نمیکند.
اما این تمام ماجرا نیست، برطبق گزارشات اینجا پس از پل گلدن گیت دومین رتبه از نظر میزان خودکشی در جهان را از آن خود کرده اسـت! فقط تصور کنید تعداد ارواحی را که دراین فضای خاموش و تاریک پرسه میزنند.
سالانه در حدود ۱۰۰ نفر آخرین نفسهای خود را دراین فضای مبهم و عجیب میکشند. شاید در حالی که مسئولان در حال جمع آوری اجساد گروهی هستند در گوشهای دیگر تعدادی از آنها بدون هیچ نشانی در حال پوسیدن باشند.
حتی اعلانهایی در اطراف نصب شده تا مردم را تشویق کرده تا از خودکشی صرفنظر کنند. حال تصور کنید که اگر حتی یک درصد این اجساد هم مثل ساداکو «شخصیت فیلم ژاپنی حلقه» باشند دراین سکوت ابدی چه در انتظار شماست؟!
۷- جزیره عروسکها، کشور کشور مکزیک
اگر شما از عروسکها میترسید پیشنهاد میکنم از خواندن ادامه این مطلب برای سلامت خودتان هم که شده اجتناب کنید.
در ناحیه کوچکی از کشور کشور مکزیک جزیرهای مصنوعی و دیدنی وجود دارد که متعلق بـه دن جولیان سانتانا بررا «Don Julian Santana Barrera» و خانوادهاش میباشد. پس از اینکه جسد دختر کوچکی شناور در کانالی در همان نزدیکی کشف شد، دن جولیان شروع بـه جمع آوری عروسک کرد. او بخشهایی از آنها را دور انداخته و سپس عروسکها را از درختان آویزان میکرد.
هدف او از این کار دورنگهداشتن اشباح و ارواح شیطانی بود، حداقل این چیزی اسـت که تاریخ بـه ما میگوید. در سال ۲۰۰۱ دن جولیان در سنین پیری درگذشت، اما جزیره مخوف و عروسکهای رهاشدهاش باقی ماندند.
اما علت مرگ دن چه بود؟ جسد او توسط برادرزادهاش شناور در همان کانالی پیدا شد که مدتها قبل پیکر بیجان دختر بچه را از آن بیرون آورده بودند! مدتها پس از این واقعه توریستهایی که از این ناحیه بازدید میکنند مدعی هستند که زمزمه عروسکها را میشنوند که از آنها میخواهند هر چه سریعتر آنجا را ترک کنند. عروسک موقرمز معروفی را میشناسم که مطمئنا این مکان را بسیار دوست خواهد داشت؟!
۸- موزه کشتار دسته جمعی تول اسلنگ «Toul Sleng»، کامبوج
اول از همهی ی باید گفت اینجا مکانی اسـت که در زمان حکومت خمرهای سرخ قتل عامی گسترده در آن صورت گرفته اسـت. دوم اینکه اکنون اینجا بـه حال خود رها شده و بـه عنوان جاذبه گردشگری از آن نام برده میشود. پس بـه همین دلیل جای تعجب نیست که ارواح هم دراین مکان رفت و آمد میکنند البته نه فقط امروز بلکه تا ابد اینجا مکان مورد علاقه آنهاست.
برطبق اسناد تاریخی این مکان در ابتدا بـه عنوان دبیرستان تاسیس شد سپس بـه زندان امنیتی تغییر کاربری داد. جایی که در آن بـه شکنجه و قتل عام زندانیان مبادرت میشد که اغلب آنها سربازان سابق و یا مسئولان دولتی رژیم سابق بـه شمار میآمدند، البته دولت جدید خانوادههای این قربانیان را نیز از قلم نمیانداخت.
امروز ارواح ۱۷٫۰۰۰ نفر که دراین مکان کشته شدند درسالنها و راهروهای آن گشت و گذار میکنند. فریاد کمک خواهی آنها در راهروها طنین انداز شده و از سوی بازدید کنندگان شنیده میشود. همچنین در طول شب اشباح زیادی دراین مکان رویت شدهاند.
۹- خانه مرموز وینچستر، سن خوزه
بـه عنوان یک کودک دوست داشتیم گاهی دوستانمان را با تصور خانهای تسخیر شده اذیت کنیم، اما این خانه حقیقتا تسخیر شده اسـت. این خانه مرموز در ناحیه سن خوزه قرار داشته و بـه سارا وینچستر تعلق دارد.
خانهای ویکتوریایی با ۱۶۰ اتاق که درست مثل یک مارپیچ ساخته شده و دارای راهروهای طولانی و اتاقها و مسیرهای مخفی زیادی اسـت. این خانم در طول زندگیش از رفاهی کامل برخوردار بود هرچند همهی ی چیز پس از آنکه همسر و دو دختر کوچکش را در پی یک بیماری از دست داد تغییر کرد.
بـه دنبال این وقایع سارا دچار افسردگی شدیدی شده و هرگز از این وضعیت بـه طور کامل بهبود نیافت. بنابر نظر طرفداران ارتباط با ارواح، ثروت این خانواده توسط ارواح گذشتگان تسخیر شده اسـت، ارواحی که برای تجارت و پیشرفت این خاندان و بـه ضرب گلولههای خارج شده از تفنگهای ساخت آنان از پای درآمده بودند. بـه همین دلیل سارا وینچستر این خانه را ساخت تا منزلگاهی برای این ارواح ناراضی فراهم کند؛ و نتیجه تلاش او همین چیزی اسـت که میبینید.
۱۰- دادلی تاون «Dudley Town»، کانکتیکات
اینجا منطقهای ممنوعه اسـت، اما بسیاری از ماجراجویان بـه دلیل داستانهایی در مورد اشباحی که در جنگلهای این منطقه پرسه میزنند بـه این ناحیه وارد میشوند. بر طبق شایعات این نقطه بواسطه نجیبزادهای انگلیسی و یکی از نیاکان برادران دادلی از ساکنین این شهر، نفرین شده اسـت.
در انگلستان ادموند دادلی بـه دلیل توطئه علیه شاه هنری هفتم تبعید و مورد نفرین قرار گرفت. بعدها این نفرین همراه خانواده او بـه نیوانگلند آمده و راهش را بـه این شهر نیز باز کرد.
بسیاری میگویند پس از آنکه این خانواده در شهر مستقر شدند حوادثی مرموز همچون قتلها، خودکشی، بلایای طبیعی، تصادفات مرگبار و ناپدید شدن افراد دراین ناحیه رخ دادند.
منبع : تالاب
حقیقت رو گفتی وجدا دمت گرم ولی به اون ناشناسه میگم:اره شاید واس توداشتن ۲تکه وسیله خ ب بشه نعمت
اماواس من که میدونم وطنم بادروازه تمدن بزرگ نهایت۵سال فاصله داشت این چیزا نکبت هستش نه نعمت
بیاد بزرگمردوطندوست مردعصا و پیپ و ارکیده
روحش شاد و راهش پررهرو(M,h,z)
قیافش شبیه مردگان قبرستانه
شهری در جنوب ایران؛
مملو از رودخانه های پر از آب؛ یکهو وسط سال میگن آب نیست؛ آب قطع میشه برای چند روز
... وقتی آب وصل میشه، شیرکاکائو تحویل میگیریم؛ دور تا دور شهر رو چاه های نفت گرفته بعد یه عده ی زیادی از مردم
برای روشن کردن منقل کباب نفت ندارن و از کاغذ استفاده میکنن؛ مردم از بارون های اسیدی و آلوده اینجا
راهی بیمارستان هایی می شوند که برای نگهداری پرندگان هم مناسب نیستند؛
یه قدرت عجیبی هم در شهر وجود داره! اینکه اگر یه گردشگر قصد تفریح داشته باشه بهش میگیم برو جاده ساحلی؛
اگر قصد مطالعه داشته باشه میگیم برو جاده ساحلی؛ اگر مهمان بیاد از شهرستان میبریمش جاده ساحلی؛اگر دلش گرفته میبریمش جاده ساحلی؛
کلا جایی جز جاده ساحلی نداریم!
آمار سرطان رکورد بالایی داره اخه کسی کاری به روغن سوخته های ماهیتابه های فلافل فروشی اینجا نداره!
سنگ کلیه رو با دست اندازها و ناهمواری های جاده های اینجا دفع میکنیم؛ خودم از بیکاری گاهی شبیه به
زامبی ها میشموسط خیابون؛ اینا بخش ترسناک ماجرا بود؛ اما قسمت خوبش اینه مردم اهواز
خیلی مهربون هستند خیلی با وفا هستند خیلی مهمان نوازند؛