امروزه آیینهای چهارشنبه سوری در هیاهوی ترقهها در شهرها رنگ باخته و همه آن نیک سرشتیها خود را به مواد محترقه غیر استانداردی داده که بلای جان فرزندان ایران زمین شده است.
بیشتربخوانید
شب آخرین سه شنبه سال که از ایران باستان به نام چهارشنبه سوری شهره است و در گذشته نمادهایی از نیکی، همدلی و زیبایی همراه داشت، امروز با ترقهها و صدای انفجارهای ممتد و پس از آن صدای آژیر ماشینهای آمبولانس وآتش نشانی که برای نجات مصدومان و خاموش کردن آتش به محل حوادث میشتابند، به شبهای وحشت بسیاری از مردم بدل شده است.
داستان این ترقه بازیها آنچنان رعب آور است که بسیاری از مردم، ظهر سهشنبه آخر سال کارهای خود را از وحشت محصور شدن در صحنههایی شبیه صحنههای جنگ تعطیل میکنند. با نزدیک شدن به شب بسیاری از مردمان خود را در خانهها محبوس میکنند و کسانی هم که برحسب ضرورت رهگذر خیابان شوند، تصور میکنند وارد میدان جنگ شده نه خیابان و تلاش میکنند تا هر چه زودتر خود را به مکانی امن برسانند.
چند سال قبل گذرم در شب چهارشنبه سوری به شهرداری رشت رسید؛ جایی که پیاده راهی در مرکز شهر رشت و در کنار بازار بنا شده تا عدهای با باز کردن غرفههای موقت خود در این محل، درآمدی کسب کنند و مردم نیز ضمن خریدهای خود، ساعتی در این محل از تکاپوی و پویایی زندگی حظی برده و لحظاتی را در این پیاده را که همچون پارک به نیمکتها و مکانهایی برای نشستن مجهز شده، میآسایند.
در آنشب چهارشنبه سوری آثاری از غرفههای موقت و تکاپوی مردمان در شهرداری رشت نبود، تاریکی به روشنایی چراغهای میدان هم سیطره یافته بود، صدای ترقه از همه جای میدان به گوش میرسید و گاهی دودی مشاهده میشد و بوی گوگرد ناشی از انفجار مواد محترقه فضا را آکنده بود، اما از مردم عادی در این مکان خبری نبود، تنها کودکان، نوجوانها و جوانانی را میتوانستی ببینی که با شیطنت کودکانه از آتش افروزی خود به ظاهر خوشحال بودند، از خوشحالی آنان لبخندی بر لبانم نقش بست، اما به ناگاه نگرانی مرا فرا گرفت که آیا شادی آنان دوامی خواهد داشت.
این ترقه و آتش بازیهای پرخطر منحصر به میدان شهرداری رشت نبود در هر گوشهای صداهای انفجار کوچک و بزرگ ناشی از پرتاب ترقهها به طور پیوسته به گوش میرسید.
کاشکی این شیطنتها و آتش بازی ها، شادی فرزندان ایران زمین را در سلامت به همراه داشت؛ بدون اینکه گزند و آسیبی به آنان و دیگران برسد همانند گذشته وگذشتگان.
آیینهای چهارشنبه سوری که همواره نمادی برای پیشوازی از بهار بود در هیاهوی ترقهها در شهرها رنگ باخته و همه آن زیباییهای سنت به جای مانده از نیاکان، جایگاه خود را به مواد محترقه غیراستانداردی داده که بلای جان فرزندان این مرز و بوم شده است.
بر اساس آمار اعلام شده، سال گذشته رفتارهای پر خطر در شبی که میتوانست مایه سرور و شادی باشد، ۶۹ مصدوم در استان گیلان بر جا گذاشت که از این تعداد ۴۷ نفر مرد و ۲۲ نفر زن بودند.
بیشترین نواحی آسیب به دست و چشم بوده که آسیبهای این نواحی شامل سوختگی، خراشیدگی و بریدگی بوده است.
بیشترین رده سنی مصدومان حوادث چهارشنبه سوری سال گذشته (سال۱۴۰۰) در گیلان گروه سنی ۱۰ تا ۲۰ سال بودند که تعداد ۱۹ نفر رده سنی ۱۰ تا ۲۰ سال و ۱۴ نفر در رده سنی بالای ۵۰ سال دچار بیشترین آسیب شده اند.
براساس این آمار؛ ترقه و فشفشه بیشترین آسیب رسانهای حوادث چهارشنبه سال گذشته در گیلان بوده است این در حالی است که چهارشنبه سوری اصیل در ایران و بویژه گیلان با آیینهای بسیار زیبایی همراه است.
چهارشنبه سوری یکی از جشنهای باستانی ایرانیان است که هر ساله در روزهای پایانی سال "شب چهارشنبه آخر سال" انجام میشود و نگاهی به شماری از این آیینها خالی از لطف نیست.
یک کارشناس و دکترای زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه چهارشنبهسوری یکی از جشنهای ایرانی است که در غروبِ سهشنبه شبِ پیش از آخرین چهارشنبه ماه اسفند برگزار میشود، گفت: برافروختن و پریدن از روی آتش مشخصه اصلی چهارشنبه سوری است.
بر اساس آمار اعلام شده، سال گذشته رفتارهای پر خطر در شبی که میتوانست مایه سرور و شادی باشد، ۶۹ مصدوم در استان گیلان بر جا گذاشت که از این تعداد ۴۷ نفر مرد و ۲۲ نفر زن بودند.
بیشترین نواحی آسیب به دست و چشم بوده که آسیبهای این نواحی شامل سوختگی-خراشیدگی و بریدگی بوده است.
بیشترین رده سنی مصدومان حوادث چهارشنبه سوری سال گذشته (سال۱۴۰۰) در گیلان گروه سنی ۱۰ تا ۲۰ سال بودند که تعداد ۱۹ نفر رده سنی ۱۰ تا ۲۰ سال و ۱۴ نفر در رده سنی بالای ۵۰ سال دچار بیشترین آسیب شده اند.
براساس این آمار؛ ترقه و فشفشه بیشترین آسیب رسانهای حوادث چهارشنبه سال گذشته در گیلان بوده است.
چهارشنبه سوری یکی از جشنهای باستانی ایرانیان است که به اعتقاد شیوا روحی فر یک کارشناس و دکترای زبان و ادبیات فارسی، برافروختن و پریدن از روی آتش مشخصه اصلی چهارشنبه سوری است.
او افزود: نخستین جشن از مجموعه جشنها و مناسبتهای نوروزی است که با برافروختن آتش و برخی رفتارهای نمادین دیگر، بهصورت جمعی در فضای باز درون و بیرون از خانه برگزار میشود.
وی ادامه داد: واژه «سور» در ترکیب «چهارشنبهسوری» را بهمعنای «جشن»، ونیز «سور» به شکلی دیگر از «سُرخ» است (مانند گل سوری بهمعنای گل قرمز) و آن را نشانهای از سرخبودن آتش، یا سرخی و سلامتی فرد میدانند.
روحی فر گفت: گونه تلفظ چارشمبه-سُرخی در اصفهان و استفاده از سور بهجای سرخ در لهجه عمومی، این دیدگاه را قابل اعتمادتر میکند.
این کارشناس ادبیات فارسی افزود: بهگفتهٔ ابراهیم پورداوود چهارشنبهسوری ریشه در گاهنبارِ هَمَسْپَتْمَدَم زرتشتیان و نیز جشن نزول فروهرها دارد که شش روز پیش از فرارسیدن نوروز برگزار میشد.
وی تصریح کرد: آتش افروختن در این اواخر متداول شدهاست. در گذشته به جای آتش افروختن و پریدن از روی آن صبح روز چهارشنبه کودکان و جوانان از روی آب روان پریده و جمله «آتیل ماتیل چرشنبه بختیم آچیل چرشنبه» را میگفتند.
روحی فر اظهار داشت: ایرانیان در شب چهارشنبه سوری گاه سه کپه آتش (به نشانه سه پند بزرگ ایرانیان باستان: اندیشه نیک و کردار نیک و گفتار نیک یا هفت کپه آتش (به نشانه هفتامشاسپندان) فراهم میکنند.
وی ادامه داد: برخی پژوهشگران نظریههای خود را دارند که چهارشنبه سوری را برگرفته از گذر سیاوش از آتش میدانند که این نیز ارتباطی را میان این ۲ گواه نمیکند و درواقع گذر سیاوش از آتش یک آزمون میترایی با نام " وَرَنگه varangh " برای اثبات حقانیت طرفین مدعی پیمان بوده است که نام این آزمون ایزدی که سیاوش انجام دارد نیز آتش بوده است.
روحی فر افزود: این گونه آتش آفروزی و پرش از روی آتش و ... در آیین زرتشتیان ایرانیان باستان بی احترامی به آتش بود و به هیچ روی جایز نبوده است.
وی اظهار داشت: در شاهنامه فردوسی نیز هیچ اشارهای به جشن چهارشنبه سوری و این نام نمیبینیم به جز یک مورد که در گزارش پادشاهی هرمزد به بزم چهارشنبهای اشاره میشود که باز چیزی از آن در نمیآید و در این گزارش فردوسی بزم را از بامدادان در خود چهارشنبه یادکرده و اشارهای به نام چهارشنبه سوری و آداب امروزی آن نمیکند:
ستاره شمر گفت بهرام را
که در "چارشنبه" مزن کام را
بشد چارشنبه هم از بامداد
بدان باغ که امروز باشیم شاد
ز جیحون همی آتش افروختند
زمین و هوا را همی سوختند
این کارشناس تصریح کرد: در مورد آتش روشن کردن قبل نوروز و برخی رسومات که به چهارشنبه سوری ربط داده میشود، چوب زنی و آجیل خوری و رقص دور آتش و خاکستر جمع کنی و از این دست، جملگی مربوط به جشنهای پیش از نوروزی زرتشتیان، چون جشنی با نام "هیرُمبا" است که امروزه نیز در میان زرتشتیان یزد و اردکان هم انجام میشود.
وی ادامه داد: همچنین زرتشتیان را رسم بر آن است که در سحرگاه نوروز آتش را به پشت بام هایشان برده و به استقبال فروهرها و فَروَشیها میروند.
چهارشنبه سوری یکی از جشنهای سنتی ایرانی است که در غروب آخرین سهشنبه سال خورشیدی و پیش از فرارسیدن نوروز برگزار میشود و شامل رسوم مختلفی همچون آتشافروزی و آتشبازی تا خوردن آجیل مشکلگشا، دورهمیهای خانوادگی، قاشقزنی میشود ضمن آنکه این رسوم در هر منطقه به شکلی خاص با آدابی ویژه انجام میشود که چه بسیار به فراموشی سپرده شدهاند.
یکی از فعالان بخش آیینها و سنتهای محلی گیلان گفت: مردم گیلان عقیده داشتند که در شب چهارشنبه سوری باید از چهل گیاهی که داخل سبزیجاتشان بوده، غذای مخصوص محلی آن شب را بپزند.
لیلا بردبار که خود مدیریت یکی از اقامتگاههای بوم گردی گیلان را برعهده دارد، افزود: غذاهای گرمی که به مناسبت چهارشنبه سوری درست میکردند خوراکهایی همچون ترش تره، سیر قلیه، سیرابیج، چو واش تره، ترش واش تره، مرغ ترش، کوکو سبزی، سبزی پلو، باقالی پلو، گیجاواش و بالاخره حلواهای محلی بوده که در آن از سبزی نعناع استفاده میشده و خرشه و هلی چو و آش نمونههایی از آن بوده که برای پذیرایی مهمانان از آنها استفاده میکردند.
وی ادامه داد: گیلانیها اعتقاد داشتند که چهارشنبه خاتون میآید و خوراکهایی که با سبزی درست کردند را میبیند و، چون باور داشتند که چهارشنبه خاتون طره سبزی بهار (سبزی نو رسته) را با خودش میآورد به همین دلیل غذاهای سبز درست میکردند.
وی اظهار داشت: در گذشته مقداری از هر نوع غذا داخل ظرفی در کنار چاه منزلشان میگذاشتند، چون اعتقاد داشتند، نیمه شب چهارشنبه خاتون میآید و برکت میآورد از این رو اگر صبح از غذای شان کم شده بود اعتقاد داشتند که چهارشنبه خاتون آمده و به روزیشان برکت داده است.
بردبار به دیگر آیینهای نیک چهارشنبه سوری در گیلان اشاره کرد و گفت: همچنین شب چهارشنبه سوری همه جا را گردگیری میکردند، چون معتقد بودند که چهارشنبه خاتون میآید و به خانههای تمیز برکت میدهد و به خانههایی که نظافت نشده باشند، سر نمیزند.
وی تصریح کرد: مردم گیلان، شب چهارشنبه سوری از روی آتش میپریدند ومیگفتند کسی که اولین نفر باید از روی آتش بپرد باید بزرگ خاندان باشد و بعد تمام بلاها از بقیه اعضای خانواده دور میشود.
بردبار اظهار داشت: اگر بزرگ خاندان به علت کسالتی نتواند از رختخواب بلند شود، اسفند برایش دود میکردند تا زودتر خوب شود و عقیده داشتند ظرف سفالی ترک خورده را باید بشکنند یا ظرف سفالی باید شکسته شود تا نحسی و بدیمنی دور شود.
اما این روزها اثری آن همه آیین و زیبایی کمتر اثری میتوان یافت وجایش را صداها و حوادث وحشتناک گرفته است. آیینهایی که باید با احیا شوند تا دوباره جایگزین این زشتیها شوند.
آیین چهارشنبه سوری اگر همچون گذشته برگزار شود، نه تنها ترسناک نخواهند بود بلکه جشنی برای پیشوازی برای نوروز و بهار است که البته میتواند با همدلی وهمراهی مسئولان با فرزندان ایران در این جشن و فراهم کردن تمهیداتی برای برگزاری آن همچون نورافشانی و برنامه ریزی برای انجام بیخطر این مراسم صورت گیردو این آیین در این روزهایی که نیاز مبرم به ایجاد نشاط و امید آفرینی احساس میشود، انجام گیرد که این مهم میتواند به کاهش بسیاری از حوادث نیز کمک کند.
منبع: ایرنا