بعضی شعرها فقط یک شعر نیستند بلکه خاطره مشترک یک یا چند نسل هستند؛ از همین رو، شاید کمتر کسی را بتوان پیدا کرد که دوران درس و مدرسهاش را در دهه شصت و هفتاد گذرانده باشد اما شعر خاطرهانگیز «دو کاج» را به یاد نیاورد.
شعر «دو کاج» از سرودههای ماندگار «محمد جواد محبت» شاعر و معلم کرمانشاهی، که در سال ۱۳۶۳ وارد کتاب فارسی چهارم دبستان شد، به نوعی خاطره مشترک تمام دهه شصتیها و دهه هفتادیهاست؛ خاطرهای که به آنها آموخت چگونه در تنگناهای زندگی باید راه و رسم رفاقت را بجا آورد.
البته، استاد محمدجواد محبت در سالهای اخیر نسخه جدیدی از شعر «دو کاج» را با نام «کاجستان» سرود که پایان خوب و خوشی به همراه داشت اما هیچوقت نتوانست "بیتفاوتی کاج سنگدل" را از ذهن کودکانِ دهه شصت پاک کند.
خالق «دو کاج» در حالی روز سهشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ در آستانه ۸۰ سالگی چشم از جهان فروبست که خاطرهای که او از خود برای کودکان این سرزمین به جا گذاشت تا سالیان سال ماندگار خواهد بود.
بازخوانی شعر «دو کاج» توسط کودکان دههنودی
دقیق تو خاطرم هست که توی کلاس چهارم معلمون به بچه ها گفت این شعر رو رو خونی کنند و من و یکی دیگه از همکلاسی ها که بهتر از بفیه روخونی کردیم تشویقمون کرد و نمایش نامه اش رو اجرا کردیم. شعر رو حفظ کردیم و توی سالن مدرسه اجرا کردیم. من شدم کاج مغرور و اونجا که کاج تکیه میکنه، هم کلاسیم کمی تپل بود و سنگین... نتونستم وزنش رو تحمل کنم و هردو افتادیم...
روحت شاد محمد جواد...
تنها شعری بود که حفظش کردم
وخدا روحت راشاد کند محبت بامحبت