کمی دورتر ازخانه کعبه که رسید انگار تمام شادیهای عالم بر قلبش نازل شد، همراه با دردی شدید که خبر ازنورسیدهای میداد.
فاطمه بنت اسد درتاریک و روشن یکی از روزهای ماه رجب به دیوار خانه کعبه تکیه داده وبا شرایط عجیبی که برایش پیش آمده بود به خداوند؛ پناه آورده بودوناگهان دیوارشکافت ونیرویی فاطمه را به درون خانه برد.
بعد از سه روز باز مجددا دیوار کعبه بازشد و فاطمه با طفل نورسیده اش ازمهمانی خدا مراجعت کرد وهمگان با چشم خود ابهت مردی که دنیا را تکان داد، حس کردند که حتی خدایش خانه سراسر نور وپاکی خودش را زادگاه او قرارداده بود!
آری علی بن ابیطالب درسیزدهمین روز از رجب المبارک سال ۳۰ عام الفیل (درست ۲۳ سال قبل ازهجرت پیامبر اسلام) در خانه کعبه به دنیا آمد، پسری که برای پدرش وپیامبراسلام وحتی برای دین خداوند خوش قدم بود؛ چرا که بعدها دین اسلام را با یاری خودش جهانی کرد وماندگار.
علی فرزند ابیطالب بود مردی که همه قریش احترامش را داشتند، درتجارت و درمراوده با مردم روزگار مردی نیک بود ومادرش فاطمه بنت اسد نیکوزنی بود که نظیرش در آن روزگار کمتر بود.
وانسان کامل این گونه بود که پا به عرصه هستی گذاشت و رشد کرد تا مردی به غایت شد وسپس پدر فرزندان فاطمه و امام اول مسلمین جهان؛ بماندکه برای این امامت چه مصایبی از طرف دشمنان نصیبش شد واو به عشق معبودی که محمد به او شناسانده بود همه آن سختیها را تحمل کرد.
اسم «علی» دلالت بر علوّ و والایی دارد. شکل وصفی آن معنای متعالی میدهد، این اسم در عربی کهن هیچگاه با حرف تعریف «ال» به کار نرفتهاست تا بشود از آن به عنوان اسم خاص و نه صفت، یاد کرد به نقل از ابن شهرآشوب این اسم در آثار عربی پیشین وجود نداشتهاست، و از این جهت بی همتا بهشمار میآید.
همچنین روایات زیادی اسم علی را که معنای علو و برتری دارد، را به برتری علی در دانش، بزرگواری، تقوا، شجاعت، مهربانی مرتبط میدانند.
وصی، ولی، فاروق (جدا کننده حق ازباطل) صدیق اکبر و یعسوبالدین (رهبر دین) از دیگر القاب علی میباشند، همچنین در اذان شیعیان از او به عنوان حجت الله و ولیّ الله نام برده میشود.
اما به اذعان مفسران شیعه، علی بزرگترین حامی پیامبر درمعرفی اسلام به جهانیان است، واگر نبود وجود با برکت علی بن ابیطالب شاید دین اسلام هیچ گاه از گستره عربستان آن زمان بیرون نمیرفت!
علی (ع) در همه غزوات پیامبر اسلام (ص) به جز جنگ تبوک شرکت داشت. در غزوه تبوک پیامبر (ص) علی (ع) را به جانشینی خود در مدینه گماشت. امام علی (ع) در غزوه بدر، تعداد زیادی از مشرکان را به هلاکت رساند، در غزوه احد از جان پیامبر (ص) محافظت کرد، در غزوه خندق با کشتن عمر بن عبدود جنگ را خاتمه داد و در غزوه خیبر، با کندن درِ بزرگ قلعه خیبر، جنگ را به سرانجام رساندو همین واقعه در خیبر را نشان از ایمان بالای او میدانند.
مقام والای امامت مقامی است که ابراهیم علیه السلام در سن پیری و بعد از آزمایشهای بسیارالهی به آن رسید، اما علی بن ابیطالب تنها کسی است که بدون آنکه این مقام را طلب کند از سوی خداوند به این مقام برگزیده شد و آیه سوم سوره مائده دلالت بر این مساله دارد که امامت تکمیل کننده دین اسلام است و این مساله درواقعه غدیرخم توسط پیامبر به عنوان ماموریتی الهی اعلام شد.
دربحث فضائل علی حرف وسخن بسیار است و نمیتوان مکتب ادبی اسلامی پیدا کرد که ازوجنات وخصوصیات وویژگیهای علی بن ابیطالب درمیان آثارش نباشد، از شاعران شوریده سری، چون حافظ و شهریار تا دیگرانی که به عشق علی قلم به دست شدند.
ایرانیان و قاطبه شیعیان جهان و مسیحیان عالم، جرج جرداق را از دیرباز میشناسند و به درستی وی را «عاشق امام علی (ع)» دانسته و چنین میخوانند.
کتاب پنج جلدی «امام علی (ع)؛ صدای عدالت انسانی» اثر ماندگار و جاودانه علمی و ادبی او بود که نیم قرن پیش به زیور طبع آراسته شد و تاکنون بیش از ۲ میلیون نسخه آن در سراسر جهان به فروش رفته است.
«علی و حقوق بشر»، «میان علی و انقلاب فرانسه»، «علی و سقراط»، «علی و زمانه او»، «علی و قومیت عرب» و بالاخره ضمیمه بزرگ این مجموعه با نام «شگفتیهای نهجالبلاغه» عناوین پنج جلد کتاب بینظیر و بیبدیل او پیرامون شخصیت فراانسانی و والای مولا الموحدین و سید المتقین حضرت علی بن ابیطالب (ع) بود.
اوج توجه مسیحیان به شخصیت و سیاست و میراث و رفتار شخصی امام علی (ع) به اواسط قرن بیستم بازمیگردد.
نخبگانشان عمیقاً شیفتۀ امام (ع) هستند؛ چه آنان که در خارج و در «مهجر» بودند و چه آنان که در وطن خود زندگی میکردند. از اواخر قرن نوزدهم، شاهد مهاجرت فزایندۀ مردم این منطقه به سوی دو بخش شمالی و جنوبی قاره امریکا هستیم که مهاجران مسیحیاش به مراتب بیشتر هستند.
اینان بیشترین سهم را در ایجاد «ادبیات مهجر» داشتند. این ادبیات ویژگیهای خاص خود را دارد و یکی از وجوهش توجه به میراث ادبی، انسانی و اخلاقی امام علی (ع) است. کمتر فرد بزرگی در میان آنان یافت میشود که دربارۀ حضرتش مطالبی نگفته باشد.
این شیفتگی، صمیمانه و واقعی است. شاید بهترین نمونهها، سلیمان کتانی در کتاب «الامام علی، نبراس و متراس» یا جورج جرداق در «روائع نهجالبلاغه» و یا روکس بن زائد العزیزی در «الامام علی، اسد الاسلام و قدیسه» باشند.
تعابیر آنان و خصوصاً کتانی بسیار نیرومند، جاندار، صمیمانه، تکاندهنده و در عین حال بسیار عمیق است.
نکته غم انگیز ماجرا این است که تمام کسانی که با علی خصومت داشتند درعین دشمنی او را ستوده اند، نمونه اش دشمن درجه یک او معاویه ابن ابوسفیان است.
ابن قتیبه چنین آورده که عبدالله بن ابی محجن وارد بر معاویه شد و گفت:ای امیرالمؤمنین من از نزد شخصی کند زبان، ترسو و بخیل به نزد تو آمده ام و او ابن ابی طالب باشد.
معاویه گفت: «خدای را در نظر بگیر، تو فهمیدی چه گفتی؟
اما این گفتی: او کُند زبان است. پس به خدا قسم اگر زبانهای همه مردم را در یک جا جمع و آنها همه را در یک زبان قرار دهند، زبان علی علیه السلام به تنهایی در برابر آن خودنمایی کند و پاسخ گو باشد.
و، اما این که گفتی: او ترسو باشد. پس مادرت به عزایت بنشیند، آیا دیدهای او با کسی مبارزه کند و وی را نکشد. و، اما این که گفتی: او بخیل است. پس به خدا قسم اگر او را دو انبار پر از طلا و کاه باشد، نخست انبار طلا را ببخشد و سپس انبار کاه را.
پس ابو محجن گفت: در این صورت چگونه به مقاتله و کشتار با وی برخاسته ای؟ معاویه پاسخ داد: به خاطر خون خواهی عثمان!
از مهم ترین مشخصات علی بن ابیطالب (ع) ، ویژگی علم آن حضرت است؛ یکی از علائم امامت علوم امام (ع) است.
اگر بخواهیم علم حضرت را دنبال کنیم همین کتاب نهج البلاغهای که در اختیار ما است کفایت میکند. در دورانی که امیرالمومنین در کنار وجود مقدس رسول اکرم زندگی میکردند سخنی جز به مقدار اندک از ایشان نقل نشده است؛ در آن دوران ایشان در بعضی از موارد به اصرار نبی اکرم سخنی را میفرمودند.
در بیست و پنج سال بعد از نبی اکرم که دوران خانه نشینی حضرت بود هم آنچه از حضرت نقل شده کم است؛ بنابراین پنج سال دوران حکومت حضرت میماند که در آن زمان هم سه جنگ بزرگ رخ داد، اما با این حال حضرت معارف را برای مردم به قدر امکان بیان کردند؛ و آنچه شما در نهج البلاغه میبینید غالبا برای این دوران پنج ساله است که آن هم بخشی کوچک از معارفی است که حضرت در این زمان بیان فرموده اند.
ادبا، متکلمین، فلاسفه، عرفا و... شرحهای متعددی بر این معارف نوشته اند که البته همه آنها هم معتقدند که عمق کلام حضرت به خصوص در خطبههای توحیدی فهمیده نشده است و همه از تفسیر و تبیین خطبههای توحیدی اظهار عجز کرده اند؛ عظمت علمی و مقام بالای امام به حدی است که عرفا او را نور مطلق، روح مجرد، انسان کامل و کمال عقل وقلب می دانند.
از سوی دیگر به حدی فضائل ایشان زیاد است که در طول تاریخ فرقه هایی حتی ادعای خدایی برای علی کرده و او را تا مقام خدایی بالا برده اند.
ابن ابی الحدید معتزلی ذیل یکی از خطبههای معاد حضرت میگوید: «من بیش از هزار بار این خطبه را خوانده ام و در هربار، هم روحم سیراب شده و هم جسمم متحول و دگرگون شد» حتی از جرج جرداق مسیحی که کتابی در مورد امیرالمومنین به نام «الامام علی (ع) صوت العدالة الانسانیة» دارد نقل شده است که: «من دویست بار کتاب نهج البلاغه را خوانده ام»
میرسید علی همدانی شافعی در حدیثی که به بررسی افضلیت امام علی (ع) بر تمام انبیا میپردازد میگوید: نود (۹۰) خصلت از خصلتهای انبیا در حضرت علی (علیه السلام) جمع میباشد. (ینابع المودة لذویالقربی، ج، ۲، صص۳۰۷ و ۸۰)
وچنین است که شیعه وپیرو بودن چنین امام بزرگ و انسان کاملی کاری سخت است، اما افتخاری بزرگ است که هرکسی به آن نائل نمیشود.
اما محب چنین امامی بودن نیزمی تواند راهگشای امور باشد، تا هستیم شیعه ومحب امیرالمومنین علی (علیه السلام) باقی بمانیم، ان شالله
مرضیه السادات حسینی راد
ز مقصد باشد،که باشیم هم نشین ایشان،
(علی را ز قبل تولدم بر زمین می شناسم!)
مرا دیوانه بخوانید،شما را هم،از همان نزد ایشان که بودید می شناسم!
یا علی، شیعه تو بودن بالاترین افتخار است.
یا علی، ادرکنی.