امروز ۲۰ دی ماه مقارن است با سالروز درگذشت میرزا محمدتقی خان فراهانی مشهور به امیرکبیر. او نخستین صدراعظم ایران در زمان ناصرالدین شاه قاجار بود که حدود سه سال بر ایران صدارت کرد.
«خسرو معتضد» نویسنده، تاریخ نگار و پژوهشگر تاریخ گفت: میرزا تقی خان فراهانی ملقب به "امیرکبیر" زادگاهش هزاوه یکی از محلههای فراهان، پدرش مشهدی قربان آشپز بود که در دربار ولیعهد عباس میرزا در تبریز خدمت کرد. میرزا تقی خان درکودکی در دربار میرزا عیسی خان قائم مقام بزرگ، تربیت شد، قائم مقام وقتی متوجه شد که میرزا تقی خان به درس خواندن علاقه دارد او را حمایت کرد و به همراه فرزندان او به کسب علم پرداخت. پس از آن میرزا تقی خان وارد دستگاه وزیر یعنی میرزا عیسی قائم مقام بزرگ میشود.
این نویسنده و محقق در ادامه افزود: میرزاتقی خان فراهانی یکی از بافکرترین رجال زمان ناصرالدین شاه قاجار بود و میتوانست آینده را پیش بینی کند. او دانش آموخته مکتب فراهان بود که منشیها و دبیران خوبی را تربیت میکرد و همین مکتب روی او اثر گذاشت و در این مکتب بزرگ شد و اساتید خوبی داشت، بی سواد نبود، مطالعه داشت و فرد فوق العادهای بود که متاسفانه او را کشتند.
او درباره سیاستهای مملکت داری و نگاه امیرکبیر به بحث داخلی و خارجی، و اینکه تکیه اش بر کدام طرف بود؟ نیز ادامه داد: او تکیه بر سمت و سوی خاصی نداشت و همه اینها که شنیده میشود دروغ است. نه به انگلیس نه به روس متکی نبود، رابطه خوبی با آنها داشت، اما برده آنها نبود.
این تاریخ نگار در ادامه بیان داشت: امیرکبیر با چاقوکشی و بست نشینی مبارزه کرد و در زمان صدارت خود بر ایران، جلوی فساد، شرابخواری، پاداش و بریز و بپاش و ... را گرفت و جلوی آنها ایستاد. او فردی بسیار سختگیر بود و معمولا خارجیها از او بد میگفتند به این خاطر که دوست داشتند رجال ایرانی ضعیف و بی زبان باشند، اما امیرکبیر از همه اتفاقهای داخل و خارج از کشور باخبر بود و در همه کشورها هم جاسوس داشت. حتی داخل سفارت انگلیس و روس نفوذ کرده بود و اصلاحات لشکری برای ارتش داشت و برای ارتش تشکیلات پلیس برقرار کرد و قراولخانه راه انداخت و بازار تهران را گسترش داد.
او با بیان اقدامات اجرایی صدراعظم زمان ناصرالدین شاه ادامه داد: به دستور امیرکبیر سماوری که ایرانیها به آن خیلی علاقه داشتند را در اصفهان ساختند و کالسکه که رجال و اعیانها در آن مینشستند در ایران ساخته شد، او لباس ایرانی و پارچههای ایرانی را در ارتش ترویج کرد و چوخههای مازندران و کفش ایرانی و چکمه ایرانی به دستور او برای ایران ساخته شد.
معتضد افزود: بزرگترین شاهکار امیرکبیر تاسیس دارالفنون و انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه بود. البته تعداد دانشجوهای دارالفنون کم بود و بیشتر طبقههای اشرافی و درباری در دارالفنون تحصیل میکردند، اما در هرحال دارالفنون ایران ۱۶ سال زودتر از دانشگاه توکیو افتتاح شد. درباره امیرکبیر خیلیها مطالبی نوشتند، اما به نظر من ۵۰ سال زودتر در ایران به دنیا آمده بود.
او با اشاره به سیاست داخلی و خارجی که امیرکبیر در امور کشور به کار میگرفت، گفت: امیرکبیر از نظر سیاست خارجی بسیار حرفهای عمل میکرد و نیروی دریایی تجاری و نیروی دریایی نظامی را با نشان مخصوص خود درست کرد و با کشتی سازان خارجی در این باره صحبت میکرد.
او ادامه داد: ازدواج امیرکبیر با عزت الدوله خواهر ناصرالدین شاه نیز ماجراهایی داشت. مهدعلیا با اینکه از خاندان قاجار بود، اما به خاطر عیاشیهایی که میکرد از امیرکبیر نفرت داشت، چون امیرکبیر کارهای او را به شاه گفته بود و به دلیل اینکه عیاش بود نزد امیرکبیر جایگاهی نداشت و به همین خاطر ابتدا برای بستن دهان امیرکبیر دختر خود را به عقد او درآورد و بعد از چندی دستور قتل امیرکبیر را با امضای ناصرالدین شاه صادر کرد.
این تاریخ نگار گفت: عزت الدوله در زمان ازدواج ۱۶ ساله بود و میرزا تقی خان ۴۵ سال داشت و زمان مرگ ۵۱ ساله بود. او مرگ بسیار فجیعی هم داشت و او را در حمام فصد کردند. حمام فین کاشان محل مرگ او بود که هنوز هم حس و حال بدی را به افراد منتقل میکند. جالب است بدانید در همان روزها که در کاشان بود عزت الدوله همراهش بود و تنها غذایی که به او میداد تخم مرغ پخته بود که با نظارت خودش پخته میشد تا مسموم نباشد، اما حاجب الدوله دست آخر به امیرکبیر گفت باید شما را راحت کنیم و فصدش کردند و سپس در آب حمام خفه اش کردند.