احمد شهریار گفت: شبی که حاج قاسم سلیمانی شهید شد، شاعران ایرانی، پاکستانی، افغانستانی و ... به صورت خودجوش شعر سرودند.

شب شعر بین المللی «یادواره سردار سلیمانی» با حضور مهدی باقرخان، شاعر و نویسنده از هندوستان، سرویش تریپاتی، شاعر و استاد زبان سانسکریت از هندوستان، کبری حسینی‌بلخی، شاعر از افغانستان، احمد شهریار، شاعر از پاکستان، فرزانه اعظم‌لطفی، پژوهشگر ادبیات هند و ایران و علیرضا قزوه شاعر ایرانی چهارشنبه (چهاردهم دی‌ماه ۱۴۰۱) در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

در این شب شعر، هر یک از شاعران، اشعاری را در مدح حاج قاسم سلیمانی قرائت کردند.

شهید سلیمانی همواره به دنبال برقراری امنیت و سلامت بود

مهدی باقرخان قبل از خواندن اشعار خود از لحظه شنیدن خبر شهادت حاج قاسم سلیمانی گفت و افزود: همان شبی که حاج قاسم سلیمانی ترور شد، مردم در دهلی مراسم بزرگی برگزار کردند که در همان لحظه یک شعر به زبان اردو سرودم. در مراسم چهلم او، در سراسر هند به‌خصوص در مناطق شیعه‌نشین مراسم مفصل‌تری برگزار شد. در شهرم «شیراز هند» که نام کتابم هم برگرفته از همین اسم است، چهل مراسم ختم برگزار شد.

وی ادامه داد: تمام ملت‌ها مدیون همچین شخصیتی هستند که همواره به دنبال برقراری امنیت و سلامت در جهان بود. نقش شهید سلیمانی در منطقه، دنیا و به‌ویژه بر مردم هند روشن است. هیچگاه مردم فراموش نمی‌کنند که او پرستاران را نجات داد. به عنوان یک شهروند هندی، علاوه بر پیوند عاطفی که به خاطر هم‌کیش بودن او هست، مدیون چنین شخصیتی هستم.

در ادامه این شب شعر، احمد شهریار از ترجمه زندگی‌نامه شهید سلیمانی به زبان اردو خبر داد و گفت: جدا از اینکه توفیق سرودن چند شعر برای حاج قاسم سلیمانی دارم، کتاب زندگی‌نامه سردار سلیمانی را به اردو ترجمه کردم. ما شاعران زمانی شعر می‌گوییم که از ما بخواهند. چون شاعران در فضای خودشان کار می‌کنند؛ اما چیز جالب برای من این بود که همان شبی که حاج قاسم سلیمانی شهید شد، شاعران ایرانی، پاکستانی، افغانستانی و ... به صورت خودجوش شعر گفتند.

حاج قاسم پشتیبان محکم ما بود

سید کبری حسینی‌بلخی نیز در این آیین از خاطراتش در لحظه شنیدن خبر شهادت سردار سلیمانی گفت: اگر بگوییم کسی با سردار سلیمانی آشنایی ندارد، این اشتباه است. همه، به‌خصوص مردم افغانستان، پاکستان و هندوستان او را می‌شناسند. زمانی که حاج قاسم بود، احساس می‌کردیم پشتیبان محکمی داریم؛ چون مردم افغانستان با درد، رنج، تخریب و انتحار عجین هستند. زمانی‌که خبر شهادت او را شنیدم، چون داغ‌دیده بودم، فوری به حرکت درآمدم.

به خودم می‌بالم که به زبان فارسی شعر می‌سراییم

در ادامه، فرزانه اعظم‌لطفی از همکاری ایران و هند ابراز خرسندی کرد و گفت: دوستان هندی ما، زبان و ادبیات فارسی ما را همچون دایه مهربان در دل خود نگه می‌دارند. دائما به کسانی که در حوزه مطالعات ایران و هند کار می‌کنند تاکید دارم، رفتن به هند، بازگشت به ایران است. زمانی‌که هندی‌ها بعد از گذشت سال‌ها به زبان و ادبیات فارسی شعر می‌گویند، به‌خصوص تفکر، تعقل، تصور و تخیل خودشان را روی مباحثی مانند معرفت می‌گذارند؛ این پروژه بزرگی است.

وی در پایان گفت: مهم‌تر از اینکه زمانی‌که یک شاعر غیرمسلمان تلاش خود را می‌کند که بر ادبیات فارسی تسلط پیدا کنند؛ اساتید عالی را خوب می‌شناسند، اساتیدی که دنیای معرفت را خوب می‌شناسند و دنیای شهادت را با پوست و گوشت و استخوان خود درک کردند؛ در انتها آن شاگرد در محضر استاد می‌تواند در مورد شهادت و معرفت شعر بسراید و این مفاهیم را به‌خوبی درک کند. به خودم می‌بالم که به زبان فارسی شعر می‌سراییم و معرفت را گسترش می‌دهیم.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.