مدرس روانشناسی سیاسی درباره نقش رسانه‌های جمعی بر روی کاهش روحیه جمعی نسل جوان توضیحاتی را ارائه داد.

سجاد بهرامی مدرس روانشناسی سیاسی گفت: ما انسان‌ها موجوداتی کلامی هستیم؛ از حدود دو سالگی که سعی می‌کنیم از کلمات استفاده کنیم به کسی که از ما مراقبت می‌کند بگوییم "مامان" وقتی گرسنه هستیم از کلمات برای بیان نیاز خود به جای گریه کردن استفاده کنیم و همین امر برای ما دنیای نمادینی می‌سازد که گاهی به آن ذهن می‌گوییم.

بهرامی تصریح کرد: این ذهن در ابتدا تحت تاثیر خانواده و آموزش‌های خانواده است. راهنمایی‌های زیادی را برای زنده ماندن از خانواده می‌گیریم بعد در دوران مدرسه راهنمایی‌های بیشتری می‌گیریم و سپس جامعه تلاش می‌کند که ما را هدایت کند. امروز با توجه به پیشرفت‌های بشر ما با انواع دیگری از راهنما‌ها مواجه هستیم که بنا به مطالعه و احساس نیازی که در ما ایجاد می‌کنند می‌توانند رفتار ما را هدایت کنند.

وی افزود: قدیم‌تر‌ها این نقش راهنما را بزرگ و ریش سفید خانواده بر عهده داشت، اما امروز با پیشرفت تکنولوژی این نقش جا به جا شده و به رسانه‌های دیگری مثل یوتیوب، اینستاگرام، توییتر، شبکه‌های خبری مختلف واگذار شده است. این رسانه‌ها بیشتر در نسل جوان احساس نیاز ایجاد می‌کنند و گام به گام فرد را به جای تمایل یا توجه داشتن به منافع جمعی به سمت منافع فردی پیش می‌برند.

این روانشناس سیاسی ادامه داد: در رسانه‌ها افراد تلاش می‌کنند منیت خاصی را از خودشان به اشتراک بگذارند و کمتر با این موضوع مواجه هستیم که اجتماع یا مسئولیت‌های اجتماعی را به دیگران نشان دهند. روشی که این رسانه‌ها در پیش می‌گیرند برای ایجاد مصرف گرایی است و این امر توسط فرد اتفاق می‌افتد و فرد به جمع‌هایی وارد می‌شود که شبیه به خودش باشند.

بهرامی بیان کرد: در تگنا‌های اجتماعی که اتفاق می‌افتد چند نوع رفتار می‌توانیم داشته باشیم که یا رفتار مسئولانه و مشارکتی است و یا رفتار غیر مسئولانه که نفع شخصی دارد. رفتار غیرمسئولانه رفتاری است که باعث افزایش منفعت شخصی و کاهش منفعت عمومی می‌شود. رفتار مسئولانه و مشارکتی نیز رفتاری است که باعث می‌شود منافع جمعی افزایش و منافع فردی کاهش پیدا کند. ما انسان‌ها به صورت ذاتی تمایل داریم که به صورت نفع شخصی رفتار کنیم، اما وقتی در جامعه همه به دنبال نفع شخصی باشند و به دنبال خودشان باشند با وضعیتی مواجه می‌شویم که نفع اجتماعی از بین می‌رود و در بلند مدت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم دچار آسیب می‌شود و به تبع نفع فردی هم در این جامعه از بین می‌رود.

وی اظهار داشت: این تنگنا‌ها لازم است با روح یا ماهیت یا توجه جمعی حل شود تا فرد از منافع خودش بگذرد و به منافع جمعی جامعه‌ای که درون آن هست فکر کند.


بیشتر بخوانید


روانشناس سیاسی عنوان کرد: یک نمونه از این موضوع را امروزه داریم می‌بینیم که چطور راهنما‌های بیرونی در قالب رسانه‌های جمعی ذهنیت‌ها را هدایت می‌کنند و ما شاهد این هستیم که نرخ دلار به صورت جهشی افزایش می‌یابد. بخشی از آن واقعی و مربوط به مسائل اقتصادی است، ولی بخش دیگر ذهنی است. این افزایش و روند رو به بالای نرخ دلار در زمان جنگ هم وجود نداشت، چون آن مدت نفع جمعی و همدلی مطرح بود، اما امروزه این موضوع کمرنگ شده و دو دستگی و قرار گرفتن مقابل منابع قدرت در جامعه بسیار دیده می‌شود.

بهرامی گفت: امروزه می‌بینیم که نوجوان‌ها خودشان را در مقابل خانواده و مردم خودشان را در مقابل حاکمیت می‌بینند. قسمت عمده این موضوع به رسانه‌های اجتماعی بر می‌گردد و اینکه ما برای این بخش هیچ کاری نمی‌کنیم و هیچ برنامه‌ای برای نسل جوان نداریم و هیچ دورنمایی را نمی‌توانیم به نسل جوان نشان دهیم و از سوی دیگر کسانی که نفعشان در این راستا است در این فضا جوانان را جذب می‌کنند و آن‌ها را با فضا‌ها و دنیا‌های متفاوت آشنا می‌کنند و ما کماکان مشغول آن هستیم که طوری نشان دهیم که افراد از منابع قدرت سنتی هدایت شوند.

وی تصریح کرد: بحث پیروی از منابع قدرت نیز امری سرشتی است و انسان‌ها تمایل دارند از منابع قدرت پیروی کنند و دلیل آن سلسله مراتبی است که در آن رشد می‌کنیم از جمله خانواده، مدرسه، جمع دوستان و دیگر محیط ها. وقتی این سکان از دست می‌رود افرادی که منفعتشان در این زمینه است از آن به نفع خودشان استفاده می‌کنند.

بهرامی ادامه داد: ارتباطات اجتماعی انسان را قدرتمند می‌کند و فرد را از نظر فیزیکی و هیجانی حمایت می‌کند تا به سمت اهدافش گام بردارد و دستاورد‌های ما را می‌بیند و به هر طریقی باعث می‌شود که در بلند مدت نفع بیشتری ببریم.

وی افزود: در روانشناسی ایده‌ای وجود دارد که می‌گوید افراد با یک دیدگاه جبری متولد می‌شوند و جبر مطلقی که گاهی در اسلام هم به آن اشاره شده است مربوط به همین ایده است. همه ما در زندگی راهنما‌های خاصی به صورت فردی داریم و به صورت جمعی هم یک روح جمعی یا راهنمای جمعی داریم. رسانه‌ها یک نوع راهنما هستند؛ نه اینکه خودشان روح داشته باشند بلکه کارگذار واسطه‌ای هستند که بر روی سیستم‌ها تاثیر می‌گذارند.

این مدرس روانشناسی اظهار داشت: جدی‌ترین بحث را در رسانه ها، بین رسانه‌های خبری می‌بینیم که در همین زمینه هم رسانه‌های تصویری مهم‌تر هستند. این رسانه از جاذبه‌های خاصی برای جذب و اقناع مخاطبان استفاده می‌کنند تا صحه بر سبکی که خودشان در حال ترویج آن هستند بگذارند و عنوان کنند که جز این سبک هیچ رویه دیگری درست نیست.

بهرامی در پایان بیان کرد: برای این کار گاهی از جاذبه‌های منطقی، هیجانی، احساسی، اخلاقی، ترس، هیجان، استرس، طنز، تمسخر و جاذبه‌های جنسی استفاده می‌کنند. یکی دیگر از رویه هایشان جاذبه بازگشت به گذشته است و به علاوه سعی می‌کنند افراد را شرطی کنند؛ در این رویه سعی می‌کنند فکر‌ها و منطق‌ها را به اضمحلال ببرند و از طریق اسطوره‌ها افکار مد نظر خود را به مخاطبان می‌خورانند.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار