زمستان سال گذشته گزارش سرقتهای سریالی از خانههای پایتخت به پلیس اعلام شد. تحقیقات بلافاصله از سوی کارآگاهان پلیس آغاز و در بررسیها مشخص شد سارق در تمامی سرقتها بدون شکستن قفل در ورودی و با کلید وارد خانهها شده و سرقتها را انجام داده است.
رد پای مرد رمال در سرقت
ورود با کلید این فرضیه را برای تیم تحقیق مطرح کرد که فردی آشنا سناریوی سرقتها را رقم میزند. در ادامه بررسیها، یکی از مالباختهها که زن جوانی بود سرنخ اصلی را در اختیار تیم تحقیق قرار داد و گفت: مدتی است که با مشکلات زیادی در زندگیام مواجه شدم و به هر دری زدم گره از کارم باز نشد. یک روز از بدبختیهایم برای زن همسایه گفتم و او هم مرد رمالی را به من معرفی کرد. با مرد رمال تماس گرفتم و قرار شد برای خواندن ورد و دادن طلسم و جادویی که مشکلات را از بین میبرد به خانهمان بیاید. وقتی مرد رمال به خانهمان آمد پس از گرفتن کلی پول، نسخه رمالی را نوشت و خانه را ترک کرد. اما از وقتی مرد رمال از خانه خارج شد کلید خانه نیز ناپدید شد. آن موقع چندان توجهی نکردم و فکر کردم کلید را گم کردهام، اما وقتی خوب دقت کردم، متوجه شدم سرقت در روزی اتفاق افتاده که مرد رمال به من گفته بود باید وردی را در خانه مادرم بخوانم و این ورد حتماً باید در شامگاه دوشنبه در خانه مادرت خوانده شود. طبق خواسته او به خانه مادرم رفتم و زمانی که برگشتم با سرقت خانهام مواجه شدم. حالا فکر میکنم همان مرد رمال سرقت را انجام داده است.
به دنبال اظهارات زن جوان، تصویر مرد رمال از دوربینهای مداربسته محل زندگی شاکی به دست آمد و زمانی که تصویر او به شاکیهای دیگر نشان داده شد، آنها او را شناختند. بدین ترتیب هویت سارق شناسایی شد و از آنجایی که احتمال میرفت مرد رمال وسایل سرقتی را به فروش برساند پاتوقهای مالخران زیر نظر گرفته شد.
مأموران در بازرسی از پاتوق مالخرها، موفق به دستگیری چند نفر شدند که در جیب یکی از آنها طلا و جواهرات سرقتی کشف شد. در ادامه بررسیها مشخص شد مرد جوان همان رمالی است که پلیس در تعقیب او بوده و برای تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شد. متهم ۴۰ ساله در تحقیقات اولیه به سرقتهای سریالی از خانهها اعتراف کرد و به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت تحقیقات برای شناسایی سایر مالباختگان احتمالی ادامه دارد.
آموزش در زندان
شایان، متهمی بود که ۴ بار به اتهام سرقت راهی زندان شده، اما این بار شگردش را تغییر داده و مدعی بود این شگرد را در زندان یاد گرفته است.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟
اولین بار که سرقت کردم انگیزهام با خیلی از سارقان فرق داشت، شاید آنها به دنبال پول بودند، اما من هیچ وقت در زندگیام مشکل مالی نداشتم. من به خاطر هیجان و سرگرمی سرقت کردم. اما وقتی به خاطر سرقت بازداشت شدم و مهر سابقهدار بودن در پروندهام خورد، از کار بیکار شدم. بعد از آن مجبور شدم که به خاطر پول دست به سرقت بزنم.
چرا دنبال هیجان سرقت بودی؟
قبل از اینکه وارد کار خلاف شوم با پسر جوانی آشنا شدم که خلافکار بود. او پیشنهاد سرقت داد و گفت خیلی هیجان دارد. به پیشنهاد او و برای کسب تجربه هیجان وارد باند آنها شدم. اما دستگیر شدم.
شیوهات برای سرقت را از کجا یاد گرفتی؟
دفعههای قبل مثل همه سارقان با شیوه توپیزنی و بالکن روی وارد خانهها شده و سرقت را انجام میدادیم. اما برای آخرین بار که به زندان افتادم، آنجا این شگرد را آموزش دیدم. میدانید وارد زندان که میشوی، کلی شیوه و شگرد یاد میگیری. در فضای مجازی تبلیغ رمالی میکردم و مالباختهها نیز بدون هیچ تحقیقی با من تماس میگرفتند و مرا به خانهشان راه میدادند. البته گاهی اوقات هم به عنوان گدا وارد مجتمعها میشدم. زمانی که صاحب خانه در را باز میکرد، خانهاش را برانداز میکردم؛ اگر وسایل خانه خوب بود، آن خانه را در لیست دستبردهایم قرار میدادم. با ترفندی سعی میکردم وارد خانه شوم و از آنجایی که معمولاً کلید خانه در نزدیکی در ورودی است، کلید را فوراً برمیداشتم. اگر هم به عنوان رمال وارد میشدم که مالباخته را به بهانهای به اتاقی میفرستادم و کلید را برمیداشتم. در فرصتی مناسب با کلیدی که قبلاً سرقت کرده بودم، وارد میشدم و نقشه سرقتم را اجرا میکردم.