دوستی تعریف میکرد از زمانی که یادش میآید همیشه روزهای تعطیل با همه اعضای خانواده دور هم جمع میشوند، ناهار میخورند و تا شامگاه با هم خوش میگذرانند، دیگری تعریف میکرد که اصلا چنین چیزهایی در خانواده شان مرسوم نیست مثلا اینکه همه اعضا با هم سر یک سفره بنشینند و غذا بخورند چرا که همیشه بچهها تنها هستند و پدر و مادر مشغول کارند، بچهها هم هر کدام هر زمان که گرسنه میشوند، غذایشان را گرم میکنند و میخورند.
به خاطر همین هم اصلا چنین چیزی را نمیتواند تصور کند که همه اعضای یک خانواده کنار هم دور یک سفره غذا بخورند و زمانی هم که به ندرت چنین اتفاقی میافتد، مادر هر چه تلاش میکند که بچهها سر یک سفره جمع شوند، تلاشش بی نتیجه باقی میماند.
تنها با یک مثال ساده میتوان متوجه شد که ممکن است در برخی خانوادهها دورهمی سر یک سفره یک ارزش محسوب شود، اما در یک خانواده دیگر خیر. در این دست خانوادهها هر چقدر هم که پدر و مادر پس از آن تلاش کنند، نمیتوانند بچه هایشان را یکجا جمع کنند. درست است که هر خانوادهای دارای ارزشهای متفاوتی است، اما برخی ارزشها برای خانواده ایرانی مشترک است و این را زمانی متوجه میشوند که آن را رعایت نمیکنند و بعدها دچار آسیب و مشکل میشوند. اما ارزشها چه چیزهایی هستند و اصلا به چه چیزی ارزش گفته میشود و چطور میتوان آن را در خانواده نهادینه کرد؟
مفهوم ارزشهای خانوادگی
«هادی حسینخانی»، پژوهشگر موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) درباره ارزشهای خانوادگی میگوید: «تمام افکار، نیات، اعمال خوب برای اعضای خانواده میتواند مفید باشد و آنها را به کمال برساند، همه اینها ارزش محسوب میشود. برخی از پژوهشگران در مجموع ارزشهای خانوادگی را شامل: «تعلق داشتن، انعطاف پذیری، احترام گذاشتن، امانت، گذشت، سخاومت، کنجکاوی، ارتباط، مسئولیت و سنتها میداند، اما اسلام این ارزشها را تفسیر بیشتری میکند و توضیح میدهد که ارزشها شامل اعتقاد به خداوند و اولیای او، بندگی خداوند، محبت اولیای الهی، ابراز محبت، حسن خلق، رعایت پاکدامنی و پوشش اسلامی، آراستگی، سخاوتمندی، غیرت، خوش گمانی، آرامش بخشی، استقامت در برابر مشکلات، وفاداری، نرم خویی است.»
در جای دیگری ارزشها را اصول اخلاقی و معنوی به شمار میآورند که باعث میشود افراد بتوانند به راحتی تصمیم گیری کرده و انتخاب صحیحی برای مسیر زندگی شان داشته باشند. برخی از ارزشها شخصی و برخی خانوادگی هستند که افراد تلاش میکنند ارزشهای خانوادگی را در بسیاری موارد بر ارزشهای شخصی ارجح بدانند. مثل فرزندی که تصمیم میگیرد برای سال نو در کنار پدر و مادر پیرش باشد تا اینکه به تنهایی به یک سفر برود و خوش بگذراند این نمونه غالب بودن ارزشهای خانوادگی و در کنار والدین بودن در برابر لذتهای انفرادی است.
روشهای تحقق ارزشهای خانوادگی
کارشناسان امور خانواده معتقد هستند که برای ارتقای ارزشهای خانوادگی راههای زیادی وجود دارد. خیلی از خانوادهها تمایل دارند که ارزشها را در خانه جا بیاندازند، اما نحوه مدیریت و انجام دادن صحیح آن را نمیدانند مثلا مادر خانواده دوست دارد که هر روز همه بچهها با یکدیگر دور یک میز غذا بخورند، اما بچهها به حرفش اهمیتی نمیدهند یا مدام باید داد بکشد تا بچهها را تهدید کنند که آن هم فایدهای ندارد.
حسینخانی در این باره میگوید: «ارزشها را به طرق مختلف میتوان به کودکان یاد داد، نخست عمل کردن خود والدین طبق ارزشها است. والدینی که خودشان موقع غذا خوردن یا هر زمان دیگری گوشی به دستشان است و یا اینکه برایشان مهم نیست چه کسی سر سفره هست یا خیر یا اینکه برای میهمانی رفتن سعی نمیکنند همه با هم به منزل میزبان بروند، قطعا فرزندانشان نیز اینها را میبینند و یاد میگیرند حال در همه مسائل از جمله رعایت حجاب و ادب، احترام به بزرگترها، حفظ ارزشها نیز به همین صورت است.»
«نکته دوم آشناسازی فرزندان با دین، معنویت و اعتقاد والدین است. والدین در این زمینه باید سعی کنند اصول و فروع دین را به فرزندانشان آموزش دهند، آنها را با خود به مکانهای مذهبی ببرند و پای درس و صحبت بزرگان بنشانند، والدینی که چنین کارهایی انجام نمیدهند حتی اگر ارزشهای مذهبی و دینی هم برایشان مهم باشد نمیتوانند آن را در وجود فرزندانشان نهادینه کنند.
سوم صحبت کردن آسان و راحت در باب ارزشها با بچهها است. برخی خانوادهها یاد نگرفته اند که درباره آنچه در خانه برایشان مهم است با هم صحبت کنند، مثلا پدر و مادری، از ارزشهای خانوادگی شان این است که با هم صداقت داشته باشند و قطعا هم مهم است در این زمینه والدین میتوانند با بچهها صحبت کنند و خودشان هم بدان عمل کنند و زمانی که اتفاقی در این خصوص میافتد که کسی عدم صداقت نشان میدهد، میتوانند آن را نقد کنند و درباره اش گفتگو داشته باشند. مثلا پدر خانواده دوست ندارد که فرزندش با فلان فرد در بیرون خانه دوستی کند، به جای اینکه تهدید کند که تو حق نداری بیرون بروی، بهتر این است که با صداقت با او صحبت کرده و از آسیبهایی که ممکن است از فلان دوست این فرزند بخورد، برایش توضیح دهد.
چهارم محدود کردن تلویزیون و بازیهای ویدئویی. خود این فضای مجازی و رسانههای مختلف عامل تغییر ارزشهای خانوادگی است حال نه به این معنیکه کسی جز از طریق خانواده چیزی را نبیند و نشنود، وقتی بیرون از خانه با موردی برخورد، نداند که چه کار باید بکند. بلکه نکته این است که با محدود کردن این فضاها در خانه ارزشهای خانوادگی محکمتر میشود و به مراتب افراد به آن پایبندتر هستند چرا که وقتی مدام از فضاهای مختلف ارزشها و ضدارزشهای متفاوتی افراد بدست بیاورند، گیج میشوند و نمیدانند چه چیز درست و چه چیز غلط است.»
نکته با اهمیت پنجم نقل سرگذشت والدین برای فرزندان است. شاید یادمان بیاید از پدربزرگها و مادربزرگهایی که قدیم ترها پای سفرهها و کرسی هایشان در زمستان مینشستیم و به صحبتهای شیرینشان گوش میدادیم الان دیگر این فضاها خیلی محدود و کم شده است و چنین چیزهایی رسم نیست که افراد تا این اندازه دور هم جمع شوند به ویژه در چند سال اخیر که کرونا و مسائل دیگر ارزشهای صله رحم را محدودتر هم کرده است، اما همین الان هم دیر نیست و والدین میتوانند با زنده کردن خاطرات شیرین گذشتهها این ارزشها را دوباره به یاد نسلهای جوان بیاورند و آنها را در نظرشان شیرین کنند.
مسائل دیگری مثل صداقت، تعادل، سخاوت، آموزش، خرد و شفقت، همکاری، ثبات مالی، فروتنی، صبر و شکیبایی نیز در خانوادهها عموما ارزش محسوب میشود و میتوان این مولفهها را نیز به لیست ارزشهای خانواده اضافه کرد و هر چند وقت یکبار این ارزشها را مرور کرد.
حسینخانی معتقد است که برای آموزش ارزشها به کودکان راههای دیگری نیز وجود دارد از جمله اینکه ارزشهایی که والدین میخواهند را مشخص کنند و درباره آنها مقرراتی وضع کنند، درباره ارزشها کوتاه نیایند، رفتارهای خود را با کلمات مورد تآکید قرار دهند، در جست وجوی فرصتهایی برای آموزش باشند، رفتار را با گفتار سازگار کنند و کشمکش درباره ارزشها را با هم به بحث بگذارند.
برخی والدین تصور میکنند اگر فرزندانشان براساس ارزشها رفتار میکنند، نیاز به تشویق ندارد، اما اگر پایشان را در جایی کج بگذارند، حتما باید تنبیه شوند و مورد شماتت قرار بگیرند در حالیکه فرزندان هم نیاز به تشویق دارند و هم اینکه بدانیم چطور باید در مواردی تنبیه سازنده داشته باشیم.
روشهای تنبیه سازنده
روانشناسان معتقد هستند که تنبیه و تشویق هر دو باید در ذیل احترام و مسئولیت پذیری صورت بگیرد نه اینکه والدین در ذیل یک تنبیه دست به بی احترامی به فرزندان و شکستن شخصیتشان بکنند و هم اینکه تشویقشان طوری باشد که مسئولیت پذیری آتی را از بچهها بگیرد؛ بنابراین تنبیه باید طوری باشد که حرمت بین والدین و فرزندان از بین نرود و در آینده به مسئولیت پذیری و ارزشمداری بچهها منجر شود. هیچگاه والدین نباید بچهها را طوری تنبیه کنند که اثر مخرب بر جسم و روحشان داشته باشد مخصوصا تنبیه بدنی نباید اصلا صورت بگیرد و بهترین و سازندهترین نوع تنبیه محروم کردن آنها برای یک مدت کوتاه از علایقشان است. مثلا بچهای که وظیفه دارد هر روز ظهر سفره ناهار را جمع کند و یا اینکه اتاقش را مرتب کند، اگر والدین میخواهند او را تنبیه کنند بهتر است یک هفته اتاقش را مرتب نکنند و مثلا برای یک روز اجازه ندهند که برای بازی فوتبال به حیاط برود یا اینکه به مدتی معین از تماشای برنامه مورد علاقه اش محروم شود؛ بنابراین این نوع تنبیه، تخریب ندارد چرا که در آن نه خشونت بدنی وجود دارد و نه فحاشی و خشونت کلامی و کاملا هدایت شده و در مسیر رشد است و تنها به فرزندان یک هشداری میدهد که به مسیر صحیح باز گردند و همین باعث میشود تا شخصیت مطلوبشان در آینده شکل بگیرد.
منبع : فارس
ریشه همه گرفتاریها بی عدالتی هست در ایران