محمدرضا مقدسیان منتقد و کارشناس سینما گفت: اگر درسالهای اخیر سینمای ترکیه را بررسی کنیم به دلیل نگاه صنعتی که با هنری تلفیق شده است، رشد زیادی اتفاق افتاده است و قرابتهای فرهنگی، مذهبی، تاریخی و سرزمینی میان ایران و ترکیه کمک میکند فهم دقیقتری از هم داشته باشیم و به همین دلیل بخشی از مردم ایران سینمای ترکیه را بیشتر میپسندند.
به گفته مقدسیان، فارغ از بحث ارزشگذاری، سینما زبانی بینالمللی است. کارگردانی مانند کیارستمی در ایران و نوری بیلگه جیلان در ترکیه تبدیل به کارگردانان بزرگی میشوند که تمام دنیا آثار این دو را میشناسند. حال اگر با این زبان بینالمللی تولید مشترک داشته باشیم، اهمیت آن دو چندان میشود. پیش از این تجربه تولید مشترک با کشورهای دیگر را داشتهایم، ولی نتیجه منجر به تولید مشترک قابل دفاعی نمیشد. اما تعامل با کشور ترکیه مزیتهای زیادی دارد، چون اشتراکات زیادی داریم.
مقدسیان با اشاره به موضوع فیلم درخت خاموش ادامه داد: حال و هوای فیلم تداعیکننده سینمای کیارستمی، و جنس نگاه آنتونیونی در سینمای ایتالیا است و شکل دیگری از آن را در سینمای اینگمار برگمان میبینیم. اینکه شخصیت اصلی فیلم بر اساس رفتارهای مبتنی بر تجربیات تلاش میکند درونگرا باشد، در سینمای هالیوود، طور دیگری رقم میخورد. در سینمای هالیوود شخصیت باید براساس فکتهای بیرونی ساخته شود و رفتارهایش باید صریح و بیپرده باشد. وقتی سراغ سینمای اروپا میرویم، به دلیل نگاه شرقیتر فیلمساز و بافت فرهنگی، شخصیت درونگرایانهتر است. چیزی که به عنوان عرفان در شرق میشناسیم بسیار متافیزیکتر و فراتر از عقل رقم میخورد. اگر میخواهیم فیلم شرقی بسازیم باید شرقیها و مخاطب را بشناسیم.
مقدسیان با اشاره به روابط شخصیت اصلی فیلم از دیدگاه روانشناسانه، عنوان کرد: این فیلم را برمبنای روانکاوی فرویدی میتوان دید. ماجرای روابط حیاتی، شخصیت اصلی فیلم با پدر و مادرش در کودکی و تحقیر از ناحیه همسر موتور محرک بیرونی است و همچنین حضور دختری که یادآور عشق قدیمی اوست. همه اینها باعث میشود این شخصیت از مرحله کودک به بزرگسال به مرحله کودک کمی بزرگسال تبدیل شود. دیالوگی در فیلم بود که میگفت اگر آدمها بمیرند تنها بخاطر کارهایی که کردند بازخواست نمیشوند بلکه برای کارهایی که نکردند نیز بازخواست میشوند، در جایی دیگر شخصیت اصلی فیلم میگوید همه عمر تلاش کردم کارهایی که بقیه خواستند را انجام دهند. در نهایت این فرد وقتی به بیعملی و بیتصمیمی میرسد، شخصیتی مثل حیاتی میشود.
این منتقد با اشاره به این عبارت که گفته میشود هنر زاییده رنج است، ادامه داد: بسیاری از فلاسفه و متخصصین حوزه روان معتقدند از اساس چیزی مانند هنر، زاییده رنج است؛ هنرمند برای فرار از واقعیت به هنر رو میآورد. معتقدم تا رنجی نباشد زایشی اتفاق نمیافتد. حال اگر شخصیت اصلی فیلم بعد از دو سه سال نمیتواند چیزی بنویسد برای این است که به زخم نرسیده تا شکوفایی صورت بگیرد. فیلم در ستایش ادبیات است و ادبیات است که حیاتی را نجات میدهد نه شلیک به زنش. تغییر ناگهانی حیاتی ادبیات و عشق بود. عشق قدیمی در او زنده میشود، عشقی که هیچ اقدامی درباره او نکرد و آن را از دست داده است.
وی ادامه داد: انتخاب بازیگر در این فیلم بسیار به جا بود و مخاطب شخصیتها را باور میکرد و این توانایی کارگردان است. اگر اینها نبود فیلم مانند فیلمهایی میشد که تلاش میکنند هنری باشند، ولی مخاطب آن را پس میزد.
علی نوریاسکویی تهیهکننده این فیلم نیز با اشاره به اینکه «درخت خاموش» فیلم خاص و دشواری بود، گفت: کار سختی بود که فیلمی بسازیم که با آمدن عوامل ایرانی در برخی از جاها رنگ و بوی ایرانی بگیرد. کارگردان فیلم، فایسال سویسال را تنها در پاسپورت ترکیهای میدانم، چرا که او در ایران کلاس فیلمسازی رفته و با حوزههای مختلف ادبیات و فرهنگ ایران آشناست.
وی افزود: شخصیت اصلی فیلم، «حیاتی» کاراکتری دارد که فقط در سن ما میتوان او را پیدا کرد. فایسال اصرار داشت شخصیت تغییر نکند. وجهه روانشناسی در فضای رئالیستی میتوانست معنا پیدا کند، ولی برای خلق شخصیت نیاز به آدمی داریم که میتواند خشونت را ببیند و در جایی تغییری ایجاد کند، به نظر من در این فیلم ضعیفترین فرد، همان قهرمان است.
فایسال سویسال، کارگردان فیلم نیز با تشکر از گروه هنر سینمایی هنر و تجربه که شرایط اکران و نمایش این فیلم را فراهم کردند گفت: برای ساخت این فیلم پیش از ایران با همکاران فرانسوی نیز صحبت کردم و آنها گفتند از دید کلاسیک به مشکل برمیخوریم، چون شخصیت اصلی فیلم در نهایت قبول میکند به زندان برود در حالی که در فرانسه این کار احمقانه است. فرانسویها معتقد بودند شخصیت اصلی باید خود را بهعنوان قهرمان به مردم ثابت کند. ولی من میخواستم شخصیت اصلی به صورت غیرمستقیم انتقام بگیرد، با اینکه جامعه با او مشکلی دارد، ولی او با جامعه اطرافش مشکلی ندارد.
وی در پاسخ به سوالی درباره سریالهای ترکیهای و تفاوت عمده انها با سینمای ترکیه گفت: من و دیگر همکارانم معمولا این سریالها را نگاه نمیکنیم، زیرا از لحاظ سینمایی و فرم بسیار ضعیف است این سریالها مخاطب خاص خودش را دارد و از سلیقه و حوصله ما خارج است.
فیسل ادامه داد: سریالهایی که در ترکیه ساخته میشود و در ایران و بسیاری از کشورها بیننده و مخاطب دارد به هیچ عنوان شبیه واقعیت جامعه ترکیه نیست و اگر کسی بخواهد با تماشای این سریالها تصور کند به شناخت از فرهنگ و مردم ترکیه میرسد اشتباه است، چون این سریالها واقعیتها را نشان نمیدهد در حالی که با دیدن فیلمهایی سینمایی ایران به خوبی میتوان با فرهنگ و واقعیت جامعه ایران آشناشد در آثار کارگردانهای شناخته شده سینمای ایران مانند تقوایی، مهرجویی، حاتمی اسطوره و تفکری دیده که مشخص و ارزشمند است و من آن را میپسندم.
فیسل با اشاره به اینکه درخت خاموش در جشنوارههای مختلف دیده شده است افزود: هرچند این فیلم جوایز بسیاری کسب کرده است، اما معتقدم که فیلمساز باید اثر خودش را بسازد و مراق باشد در دام جشنوارههای مختلف سینمایی و به خصوص جشنوارههای اروپایی که بدنبال درونی کردن یک نوع فیلمسازی هستند نیفتد و بر اساس ذائقه و سلیقه جشنوارهها فیلم نسازد.
سردار اورچین بازیگر اصلی مرد این فیلم نیز گفت: خوشحالم در جمع شما هستم و این شانس برای ما وجود دارد که رو در رو درباره فیلم حرف بزنیم. امروز فرم بازیگری و اختراع سینما و نگاه بازیگری دگرگون شده است. در حال حاضر نگاه کارگردانها به بازیگری عوض شده و گاهی ممکن است خودش هم نقشی برای آفریدن در یک کار هنری داشته باشد، به مرحلهای رسیدیم که نه تنها کارگردان بازیگر را انتخاب میکند بلکه حتی گاهی بازیگر هم کارگردان را انتخاب میکند. دوستی کارگردان این فیلم با بازیگران اجازه داد بجای اینکه دیالوگ بگوییم، آن را نشان با حس نشان دهیم.
کوبرا کیپ، بازیگر دیگر این فیلم نیز گفت: بسیار خوشحالم که فیلمی از ترکیه بعد از سالها در ایران اکران میشود. این اولین بار است که در ایران حضور دارم و این فیلم را همراه ایرانیها میبینم. از فضای استقبال مردم بسیار لذت بردم.
گفتنی است فیلم سینمایی درخت خاموش هم اکنون در سالنهای سینمایی گروه سینمایی هنر و تجربه در حال اکران است.