حجتالاسلام و المسلمین کلانتری در ششمین جلسه از سلسله مباحث با موضوع "ولایت فقیه"، گفت: بی گمان مراد از ولایت در مبحث ولایت فقیه، ولایت بر تکوین و یا ولایت بر تشریع نیست، بلکه یکی از انواع ولایت تشریعی است که بر اساس آن مسئولیت معینی در حوزهای خاص، یعنی اداره جامعه اسلامی بر عهده فقیه جامع شرایط قرار میگیرد.
او گفت: بر این اساس، ولایت در مبحث ولایت فقیه حکمی از احکام شریعت اسلام است که به موجب آن در مقطع زمانی معینی یعنی در عصر غیبت، فقیه جامع شرایط، مکلّف به سرپرستی امور عمومی جامعه اسلامی میشود و از سوی دیگر؛ شهروندان نیز مکلّف به اطاعت از وی میشوند.
تولیت شاهچراغ (ع) گفت: امام خمینی (ره)، درک روشن تری از این مفهوم در اختیار میگذارد، آنجا که در صفحه ۵۱ کتاب ولایت فقیه میفرماید" «ولایت»، یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس، یک وظیفه سنگین و مهم است؛ نه اینکه برای کسی شأن و مقام غیر عادی به وجود بیاورد و او را از حد انسان عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر، «ولایت» مورد بحث، یعنی حکومت و اجرا و اداره، برخلاف تصوری که خیلی از افراد دارند، امتیاز نیست بلکه وظیفهای خطیر است.
او گفت: مقام معظم رهبری نیز ولایت را در مبحث ولایت فقیه به معنای حکومت دانسته و در این خصوص میگویند: «در اصطلاح و عرف اسلامی، نام حکومت، «ولایت» است. ولایت، چطور حکومتی است؟ ولایت، حکومتی است که در آن، شخص حاکم با آحاد مردم دارای پیوندهای محبتآمیز و عاطفی و فکری و عقیدتی است. آن حکومتی که زورکی باشد؛ آن حکومتی که با کودتا همراه باشد؛ آن حکومتی که حاکم، عقاید مردمش را قبول نداشته باشد و افکار و احساسات مردمش را مورد اعتناء قرار ندهد؛ آن حکومتی که حاکم حتی در عرف خود مردم ـ مثل حکومتهای امروز دنیا ـاز امکانات خاص و از برخورداریهای ویژه بهرهمند باشد و برای او، منطقه ویژهای برای تمتعات دنیوی وجود داشته باشد، هیچ کدام به معنای «ولایت» نیست و ولایت، یعنی حکومتی که در آن، ارتباطات حاکم با مردم، ارتباطات فکری، عقیدتی، عاطفی، انسانی و محبتآمیز است؛ مردم به او متصل و پیوستهاند.
کلانتری گفت: رهبر معظم انقلاب، در جای دیگر چنین میگویند «فلسفه سیاسی اسلام در مسئله حکومت، مبتنی بر ارتباط و پیوند مستحکم میان زمامداران و مردم است، بنابر این هر حکومتی که چنین ارتباطی با مردم نداشته باشد، معنای آن ولایت نیست و کسانی که با کودتا و یا جانشینی نسبی، منهای فضایل و معیارهای حقیقی مطرح شده در اسلام، به قدرت برسند، حکومت آنها مفهوم ولایت را ندارد».
او گفت: براساس آنچه گذشت میتوان به روشنی نتیجه گرفت که «ولایت» در مبحث ولایت فقیه به معنای سرپرستی اداره عمومی جامعه اسلامی، یعنی حکومت، و قسمی از اقسام ولایت تشریعی است. از آنجا که اثبات ولایت تشریعی در هر حوزهای محتاج ادلّه نقلی و عقلی است، به همین سبب اندیشمندان اسلامی ادله عقلی و نقلی متعدّدی برای اثبات ولایت فقیه در عصر غیبت، اقامه کردهاند.
تولیت حرم شاهچراغ (ع) با طرح سوالی مبنی بر اینکه آیا داشتن رابطه با امام زمان (عج) جزو شرایط تصدی ولایت فقیه است؟ گفت: خیر، ارتباط با امام زمان (عج) جزو شرایط ولایت فقیه نیست، اما این به معنای نفی این رابطه هم نیست، میتواند وجود داشته باشد یا نداشته باشد، ما اطلاع نداریم، اما اینکه جزو شروط ولایت فقیه باشد، خیر، نیست. تاکنون هیچ کدام از فقهای ما ادعایرؤیت امام عصر (عج) را نداشتهاند.
کلانتریگفت: ولایت فقیه همان ولایت رسولالله است و منظور همان ولایت در حوزه اداره جامعه، است، یعنی حکومت شعبهای از ولایت مطلقه رسول الله (ص) است. همان ولایتی که رسولالله در اداره جامعه داشته، همان ولایت را هم فقیه جامع شرایط در عصرغیبت در اداره جامعه دارد، و در این حوزه، مبسوط الید است. در دنیای جدید هم حاکمان سایر کشورها، همگی ولایت مطلقه دارند یعنی در اداره جامعه، مبسوط الید هستند، اگرچه بسیاری به ناحق، از جمله حکمرانان غربی آتش افروز. این طور ولایتها از اساس مورد تأییداسلام نیست.
او با تصریح بر اینکه اقبال و همراهی مردم شرط تشکیل حکومت اسلامی هست، اما شرط اجرای حکم خدا یا شرط ولایت نیست، گفت: امیر المومنین (ع)، از طرف خدا صاحب ولایت بود، ولایت مطلقهای که رسول اکرم (ص) داشتند، در تکوین و تشریع هم دخالت میکرد. حکومت داری هم جزو مواردی بود که خدا برای پیامبر (ع) تکلیف کرده بود، اما برای اینکه حکم خداوند در جامعه به مرحله اجرا دربیاد، نیاز به حرکت مردم است.