«علی آلفونه» کارشناس و متخصص مسائل سیاسی و نظامی، سال ۲۰۱۱، مقالهای را در نشریهی اندیشکدهی «مؤسسهی تحقیقات سیاست عمومی امریکناینترپرایز» دربارهی شیوهی فرماندهی و زندگی نظامی سردار سلیمانی منتشر کرد.
او در این مقاله سعی دارد با ارجاع به سخنرانیهای شهید سلیمانی و تاریخ به جا مانده از جنگ تحمیلی عراق، عملکرد نظامی و مدیریتی سلیمانی را معرفی کند. گفتنی است آلفونه این مقاله را در تیرماه سال ۱۳۹۰ و پس از تحریم سردار سلیمانی توسط دولت باراک اوباما منتشر کرده است.
«علی آلفونه» متفکر سیاسی حوزهی سیاست خاورمیانه و روابط بینالملل است که به عنوان کارشناس امور ایران و سپاه پاسداران در بسیاری از اندیشکدههای آمریکا نظریهپردازی میکند. وی کارشناس سابق اندیشکدهی آمریکایی «مؤسسهی امریکناینترپرایز» و عضو ارشد فعلی «مؤسسهی کشورهای عربی خلیج [فارس]در واشینگتن» است.
مشرق طی دو گزارش توضیحاتی را دربارهی گزارشهای آلفونه در نشریهی اندیشکدهی «مؤسسهی امریکناینترپرایز» خدمت مخاطبان محترم ارائه میکند. آنچه در ادامه میخوانید، بخش دوم از این مجموعه گزارش است.
سردار سلیمانی در خاطرات خود نقل میکند پس از مهاجرتش به کرمان برای کار، به ورزش زورخانهای روی آورده و اوقات فراغتش را در این زمینه میگذارنده است. آلفونه معتقد است زورخانه باعث ایجاد خلقوخوی جوانمردی در شخصیت قاسم سلیمانی شده بود. او همچنین مینویسد هشت سال جنگ ایران و عراق موقعیتی را برای بروز خصلتهای جوانمردی شهید سلیمانی فراهم کرد.
نقش شهید سلیمانی در عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر
سردار سلیمانی پیش از عملیات، تکتک سربازان و نیروهای خود را در آغوش میگرفت و با حالتی منقلب با آنها وداع میکرد. نقل شده که او پس از هر عملیات نیز با چشمانی اشکبار به دلیل شهید نشدن خودش، از شهدا تقاضای عفو و بخشش میکرد. آلفونه مینویسد: «سردار سلیمانی از پایان جنگ تا امروز تقریباً در همهی سخنرانیها و گفتگوهای عمومیاش یادی از شهدای جنگ کرده است.»
«علی آلفونه» (تصویر بالا) در اشاره به روحیهی شهادتطلبی شهید سلیمانی مینویسد سلیمانی پیش از هر عملیاتی نیروهایش را تکتک در آغوش میگرفت و پس از عملیات نیز به خاطر اینکه خودش شهید نشده، از شهدای آن عملیات تقاضای بخشش میکرد.
بخشی از توضیحات «علی آلفونه» دربارهی ترور شهید سلیمانی
بنابراین بیدلیل نیست که حتی آلفونه نیز اشاره میکند که نیروهای سردار سلیمانی به خاطر اخلاق و رفتار او، شیفته و دلباختهاش هستند. البته سردار سلیمانی با وجود اهمیتی که برای شهادت قائل بود و مثل تمام مردان خدا آرزوی خود را شهادت میدانست، هیچگاه حاضر نبود که افرادش را بیدلیل به کام مرگ بفرستد؛ بنابراین اگر در نظر او نقشههای نظامی فرماندهان مافوقش منجر به مرگ غیرضروری افرادش میشد، بیمی نداشت که با فرماندهان خود مخالفت کند. آلفونه همچنین اشاره میکند که سردار سلیمانی حاضر بود برای جلوگیری از شهادت نیروهایش، جان خود را به خطر بیندازد. یکی از این موارد، زمانی بود که در تیرماه سال ۱۳۶۵ چیزی نمانده بود که به اسارت نیروهای عراقی دربیاید.
«قاسم سلیمانی» هرگز حاضر به فدا کردن نیروهایش نمیشد و با آنها مثل فرزندان خود برخورد میکرد.
آلفونه مینویسد سلیمانی با تاکتیک «موج انسانی» مخالف بود؛ در این تاکتیک نظامی، نیروهای پیادهنظام به صورت متراکم به جبههی دشمن حمله میکنند و با درگیر کردن دشمن در یک نبرد گیجکننده، بر آنها مسلط میشوند. سردار سلیمانی به دلیل اینکه تعداد زیادی از افرادش در چنین عملیاتهایی به شهادت میرسیدند، همواره با فرماندهان سپاه پاسداران در اینباره مخالفت میکرد. سردار سلیمانی در نظر آلفونه فردی است که با تجربهی سرشارش در میدان جنگ و مهارتهای نظامیاش فرماندهی میکرد. آلفونه مینویسد: «سردار سلیمانی فردی عملیاتی است و در مواجهه با مشکلات تاکتیکی توانایی رهبری خود را ثابت کرده است.»
سردار سلیمانی با تاکتیک «موج انسانی» به دلیل شهادت تعداد زیادی از نیروها مخالف بود.
آلفونه به مخالفت سردار سلیمانی با فرماندهی وقت سپاه پاسداران برای اعزام نیرو به جزیرههایی در غرب اروندرود اشاره میکند. استدلال سلیمانی چنین بوده که «اگرچه تصرف این جزیرهها آسان به نظر میآید، اما نگه داشتن آنها محال است؛ علاوه بر این، در جریان بازگشت مجبوریم نیروهای زیادی را جا بگذاریم.» فرماندهان دیگری در سپاه پاسداران نیز با این نقشه مخالف بودند، اما سردار سلیمانی بنا بر تجربهی نظامی خود بر این مخالفت اصرار ورزید و در نهایت، آن نقشه کنار گذاشته شد. در موقعیتی دیگر، وقتی لشکر چهلویکم ثارالله در محاصرهی کامل نیروهای عراقی درآمده بود، فرماندهان سپاه با طرح ضدحملهای که سلیمانی پیشنهاد کرده بود، مخالفت کردند و در نهایت، ایران با شکست مواجه شد. آلفونه در این مورد میگوید شاید موافقت با پیشنهاد سلیمانی مانع از شکست ایران در آن عملیات میشد.
(از چپ) شهید مهدی باکری، شهید قاسم سلیمانی، آیتالله خامنهای و محسن رضایی. شهید سلیمانی ترسی از مخالفت با فرماندهان خود نداشت و همواره به فکر پیروزی ایران بود.
البته آلفونه در بعضی از بخشهای مقاله به اختلافنظرها میان سردار سلیمانی و فرماندهان مافوقش اشاره میکند و سعی دارد رابطهی حاج قاسم سلیمانی را با دیگر فرماندهان سپاه، تاریک جلوه دهد. اما این در حالی است که خود او در مقالهی دیگری با عنوان «شبکههای پنهانی ایران: حلقهی درونی سردار قاسم سلیمانی [۳]» به روابط بسیار نزدیک فرماندهان سپاه با محوریت سردار سلیمانی میپردازد.
نظر «نبیل خوری» دیپلمات آمریکایی، دربارهی ترور شهید سلیمانی توسط دولت ترامپ
او در این مقاله به نامهای اشاره میکند که فرماندهان سپاه پاسداران پس از استعفای محسن رضایی در سال ۱۳۷۶ خطاب به او مینویسند و متفقالقول از او تقدیر کردهاند و بابت «شاگردی و سربازی در رکاب او خدا را سپاس گفتهاند.» نام سردار سلیمانی در میان امضاکنندگان این نامه به چشم میخورد؛ بنابراین اختلافاتی که سلیمانی و رضایی در طول دوران جنگ داشتهاند، چیزی جز اختلافنظر حرفهای آنها برای عملکرد بهتر نیروهای نظامی و پیروزی ایران در جنگ نبوده است.
مستند «جنگ سایه» دربارهی نقش حاج قاسم در پیروزیهای منطقهای ایران مقابل آمریکا
در پایان، آلفونه معتقد است تجربهی نظامی برجستهی سردار قاسم سلیمانی او را به یک فرماندهی کاریزماتیک و تأثیرگذار بدل کرده است؛ فرماندهای که نیروهایش را فرزندان خود میداند و با نیکمردی و اخلاقِ خوش با آنها مواجه میشود. به تعبیر دیگر، میتوان گفت او در برابر نظرات مافوق خود حقطلب بود و تجربهی نظامیاش را به کار میگرفت؛ و در برابر نیروهایش متواضع و دلسوز بود. مقالهی آلفونه بیش از ده سال پیش در حالی نوشته شده است که سردار سلیمانی هنوز به شهادت نرسیده بود. شهید سلیمانی، بامداد ۱۳ دیماه ۱۳۹۸، در نزدیکی فرودگاه بغداد توسط نیروهای آمریکایی و به دستور رئیسجمهور وقت این کشور، دونالد ترامپ، به طرز ناجوانمردانهای ترور شد.
مروری بر سوابق سردار سلیمانی از تولد در سال ۱۳۳۶ تا سال ۱۳۸۰
آنچه خواندید بخش دوم از مجموعه گزارش مشرق دربارهی مقالههای علی آلفونه در نشریهی اندیشکدهی «مؤسسهی امریکناینترپرایز» دربارهی زندگی شهید قاسم سلیمانی بود.
منبع: مشرق
سلیمانی و روح همه شهدا
صلوات