در منطقه بختیاری که سفر کنید مظاهر بسیاری از زندگی خاص این قوم را به چشم میبینید، زنانی که لچک مِینا بر سر دارند و در حین راه رفتن، نخ میریسند و مردانی که شلوار دَبیت و چوقا به تن دارند؛ سیاهچادرهایی که به پا شده و زندگی در آن جریان دارد.
علاوه بر زندگی، مرگ نیز در میان بختیاریها طور دیگری نمایان میشود. چه مراسمی که به یاد شخص از دست رفته برگزار میکنند و چه سنگ مزاری که یادگار بر قبر میگذارند، شیرهای سنگی کوچک و بزرگی که در برخی قبرستانها باقی مانده، سنگهایی که بر قبر ایستادهاند.
این نمادها در طی اعصار با نفوذ فرهنگهای متفاوت دستخوش تغییراتی شده، اما همواره بخشی از باورهای کهن از طریق این نمادها به نسلهای بعدی منتقل شده است، یکی از نمونههای آن نقوش حکاکی شده روی سنگ قبرهای منطقه زاگرس میانی است، که به گواهی کاوشهای باستان شناسی بخشی از این نمادها، از حدود هفت هزار سال پیش نیز در مراسم تدفین کاربرد داشته و در گورهای باستانی به دست آمده است.
در استان چهار محال و بختیاری آثار متنوعی مربوط به قبل از اسلام و آیین عقاید دینی و باورهای مردم و تمدنی وجود دارد؛ یک نمونه از این آثار که در گویش بختیاری به بردگوری معروف بوده و به معنای سنگ گبری میباشد وجود دارد که آیین تدفین قبل از اسلام را در استان چهارمحال و بختیاری نشان میدهد.
آقای آخوندی یکی از باستان شناسان چهارمحال و بختیاری گفت: در آیین زردشت، چون خاک یکی از اجسام مقدس بوده و اجساد مردگان جزو آلوده کنندگان خاک بودهاند، آنها را روی سنگها قرار میدادند و وقتی اجساد آنها کاملا از بین میرفت، استخوانها را در میان این سنگها میریختند.
یک نمونه منحصر به فرد این بردگوریها در سرپیر دشتک در استان چهارمحال و بختیاری است؛ یک قلعه سنگ با پنج حفره که احتمالا در چوبی روی آن وجود داشته یا در سنگی که به علت بی توجهی دستخوش تخریب قرار گرفته است.
حدود ۸۰ بردگوری در بخش بازفت شهرستان کوهرنگ، بویژه در منطقه نازی شناسایی شده است که ممکن است این تعداد افزایش هم پیدا کند و این نشانگر این است که در استان حداقل از دوران مادها این نوع آیین تدفین تا انقراض ساسانی وجود داشته است.
فضای داخل آنها به طول ۱۸۰ تا ۲۲۰ سانتی متر و عرض آنها تا ۱/۲۰ سانتی متر و ارتفاع حدود ۹۰ سانتی متر است. این نشان میدهد که کار عظیمی در احداث این برگوریها انجام میشده و حاکی از باورهای محکم و اعتقادات دیرینه و تمدنی گسترده بوده است.
تعداد و وسعت بردگوریها در هر محل به جمعیت ساکن در آن محل و مسیر کوچی که عبور میکرده است بستگی دارد؛ تعدادی از بردگوریها در سال ۱۳۹۰ به ثبت ملی میراث فرهنگی کشور درآمدند.
منطقه بختیاری سرزمین شیرهای سنگی است. در فرهنگ عشایر بختیاری برپا داشتن شیر سنگی یا برد شیر بر مزار چهرههای ماندگار، سرشناس و بزرگ ایل است؛ اهالی این قوم شیر سنگی را که نشانه شجاعت، دلاوری، ویژگیهایی، چون هنرمندی در شکار و تیراندازی در جنگ و مهارت در سوارکاری است، بر آرامگاه این گروه قرار میدهند؛ در واقع شیرهای سنگی مجسمههایی هستند که در گذشته توسط سنگ تراشها تراشیده میشدند و آنها را روی قبر افراد شجاع و دلیر ایل بختیاری قرار میدادند.
بیشتر بخوانید
یاسر یزدی هفشجانی سنگتراش و مجسمه ساز شیرهای سنگی میگوید: شیرهای سنگی برای هر کدام از متوفیان به صورت خاصی ساخته میشود، مثلا برای افراد بلند قامت، شیرسنگی آنان نیز کشیدهتر ساخته میشود، و برای افراد چاق، شیر سنگی آنان کمی بزرگتر و فربهتر ساخته میشود و برای متوفی که سن پایینی داشته باشد متعاقباً شیر سنگ کوچک ساخته میشود.
مثلاً بر بدن شیرسنگی نقطههای را به صورت دایره مشاهده میکنید، که هر کدام از این نفطهها برابر با ۱۰ سال از سن فرد متوفی است یعنی کسی در سن ۸۰ سالگی فوت کند بر بدن شیرسنگی هشت نقطه سوراخ میشود. البته شیرهای سنگی برای زنان درست نمیشود.
شیرهای سنگی در سال ۱۳۹۵ ثبت ملی شدند؛ شیر سنگی برای قوم بختیاری تنها نماد غیرتمندی و بی باکی و زورمندی نبوده، بلکه این قوم، چون شیعه و پیرو علی بن ابیطالب بود، از این رو ارزش و مفهوم ولایتمداری و پایبندی به مرام و مسلک آن امام هُمام و آیین سرافراز تشیع را نیز در نظر گرفت و این ارزشها را در قالب تسبیح، که نماد و مظهر پارسایی و نماز و نظر پاکی است، روی پیکره شیر سنگی حک کرد و به آن تجلی بخشید.
نقوش تدفینی بخشی از هویت مردم است که از دریچه آن میتوان دنیای دینی و فرهنگی هر منطقه را مورد واکاوی قرار داد.
تنوع اشکال، لایههای معنایی متراکم و قابلیت تفسیرپذیری بالای نقوش باعث شده است محققان به ناچار برای کاوش از رویکردهای نظری متعددی بهره گیرند. همچنین این مولفهها مانند سایر پدیدههای فرهنگی تحت تاثیر نیازها و ضرورتهای اجتماعی و تاریخی پا به عرصه وجود گذاشتهاند.
در جای جای چهارمحال و بختیاری قبرستانهایی با سنگهای ایستاده و نقوش متفاوت مشاهده میکنی که هر کدام گویای مشخصاتی از شخص متوفی هستند. در این منطقه، به سنگهایی که نقش دارند، «برد بالاسر» میگویند.
سنگ قبرها، به دو دسته اصلی سنگ گورهای ایستاده و سنگ گورهای خوابیده تقسیم میشوند. سنگ قبرهای ایستاده، اغلب مستطیلشکل با فرم منحنی در قسمت بالای سنگ یا به شکل پنجضلعی غیرمنتظمی است که یک زاویه آن در بالا قرار گرفته و پایه این پنجضلعی، موازی با سطح زمین و دو ضلع دیگر آن عمود بر گور است.
سنگ قبرهای افقی یا خوابیده معمولا شامل اطلاعاتی از شخص متوفی است. روی سنگ قبرهای مردان، نقش اسبسوار، اسلحه گرم و سرد و ردیفی از انسان در پایین و روی سنگ قبرهای زنان نیز نقوشی برگرفته از نوع زندگی زنان کوچنشین ایلاتی، دار قالی، قیچی و شانه دیده میشود.
روی برد بالاسری برخی از سنگ قبرها، مردی سوار بر اسب با شمشیری در دست و کمر، به نشانه محل آرمیدن مردی سلحشور در میدان رزم حکاکی شده است. سنگ قبر دیگری نشان میدهد که فرد فوتشده خانمی با مهارت اسبسواری و شکار بوده. خوشههای گندم گویای آن هستند که فرد درگذشته، کشاورز خوبی بوده و زمین زراعی بسیاری داشته است.
سبک کار هنرمندان حجار این ناحیه، همانند هنرمندان قدیم ایران به سبک طبیعتگرایی نبوده، بلکه به شیوه هزاران سال پیش، نقش تجریدی و رمزگونه را برای حجاریهای خود ترجیح دادهاند. در نگاه نخست، بنظر میرسد که نقوش سنگ قبرهای این گورستان برگرفته از فرهنگ زندگی ایلاتی بختیاری هستند تا جایی که میتوان این نقوش را در دستبافتههای عشایری بختیاری این ناحیه نیز مشاهده کرد.
حکاکیها، نقوش برجسته و مستندسازی رویدادهای تاریخی روی سنگ قبرها از ویژگیهای گورستانهای ارامنه در استان چهارمحال و بختیاری است و همین ویژگیها هم ۱۷ گورستان آنان را به ثبت ملی رسانده است.
بابائیان معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی چهارمحال و بختیاری گفت: برخی حفاریهای غیرمجاز بر قبرستان ۴۰۰ ساله ارامنه سیرک، سبب از بین رفتن این قبرستان شده که سالها پیش ثبت ملی شده است.
قبرستان ارامنه روستای "سیرک" واقع در جنوب هفشجان و شمال روستای سیرک قرار دارد و مربوط به دوره قاجار و از معدود قبور ارامنه در چهارمحال و بختیاری هستند و در سال ۸۱ به ثبت ملی رسیده است؛ تمامی ارامنه روستای "سیرک" هماکنون به نقاط دیگر ایران و کشورهای خارجی مهاجرت کردهاند.
جاسم نصیری هفشجانی کارشناس سنگ وگوهرشناس وگوهرتراش میگوید: قبرستان تاریخی ارامنه روستای سیرک از توابع استان چهارمحال و بختیاری در فاصله ۱۲ کیلومتری از مرکز استان چهارمحال و بختیاری، نشان دهنده سابقه طولانی مردمان این منطقه است.
این سنگها باتوجه به اینکه در منطقه جنگلی هستند، دور قبرستان را درختان احاطه کرده است و نداشتن هیچ نگهبانی و با فنس یا حصاری باعث شده که سودجویان آثار تاریخی به راحتی دست به حفاریهای غیرمجاز زده و بسیاری از سنگها تخریب و یا جابجا شدهاند که این خود باعث تخریب قبرستان میشود.
تعدادی از سنگها دچار باکتری شده که به صورت آرام این باکتریها باعث خوردگی در سنگ میشود که نیاز به ترمیم و گندزدایی باکتریها است.
واحد جولایی کارشناس مسئول حفظ و احیای اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی چهارمحال و بختیاری گفت: ۱۷ گورستان متعلق به هموطنان ارامنهای که در طول تاریخ از نقاط دیگر کشور به چهارمحال و بختیاری سفر کردهاند، در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است که تحقیقات نشان میدهد این گورستانها به دوره شاه عباس صفوی تا دوره قاجار بازمیگردد.
ثبت این قبرها در فهرست آثار ملی کشور از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ انجام شده است؛ این گورستانها در روستاهای سیِرکَ، گوشکی، گلوگرد، گشنیزجان، معموره، لیواسگان، کنرک علیا، غرب آقبلاغ، شمال آقبلاغ، شرق قلعه ممکا، شمال قلعه ممکا، سناجان، وستگان، حاجیآباد، بلداجی و آزادگان در شهرستانهای شهرکرد، بروجن، کیار، بن و خانمیرزا قرار دارد.
نقوش زیبا و متنوعی روی هر یک از سنگ قبرها حک شده است که هر یک نشان از سند تاریخی از زمان حضور ارامنه در روستاهای این استان است؛ از ابزار و پوشاک گرفته تا چهره زن و مرد روی آنها نه تنها باعث منحصر به فرد شدن آن شده و آن را خاص کرده است بلکه حکایت از تاریخ چندین قرنی این گورستانها دارد.
این سنگها، گورستان ارامنه را کاملاً با گورستان مسلمانان متمایز ساخته و نقوش روی سنگها هر کدام نشان از مستندات فرهنگی و تاریخی دارد.
حصارکشی، محوطهسازی، ایجاد فضای سبز، روشنایی و احداث راه دسترسی مناسب از مهمترین نیازهای گورستانهای ارامنه در چهارمحال و بختیاری بهشمار میرود.
علی اصغر نوروزی، مدیر پژوهشگاه اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی چهارمحال و بختیاری نیز گفت: تاریخ این گورستانها به دوره صفوی و ورود آنان به این منطقه برای سکونت بازمیگردد و نشان میدهد که تا یک قرن پیش و حتی تا دوره آخر پهلوی نیز در آنجا زندگی میکردند و به مرور به ارمنستان مهاجرت کردند، این روستاها خالی از سکنه شده و تنها از آنان گورستانها باقیمانده است.
براساس تحقیقات و اسناد موجود، ساکنان این روستاها بیشتر دامدار بودهاند؛ ارامنه که بیشتر کشاورز و صنعتگر بودند با ورودشان به این مناطق باعث رونق اقتصادی در این شهرها و روستاها شده بودند.
نوروزی میگوید: تمامی گورستانها حتی آنهایی هم که تنها سه قبر در آن بوده است به ثبت رسیده است و از آنجایی که مردم کاری به این گورستانها ندارند مشکل خاصی در حفاظت آن وجود ندارد ضمن اینکه نیروهای گشت و محافظت هم به آنها سرکشی کنند.
هفت سنگ قبر تاریخی در شهر هفشجان استان چهارمحال و بختیاری ساماندهی شد.
علیرضا جیلان مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری چهارمحال و بختیاری گفت: این قبرستان به شماره ۵۹۹۹ درفهرست آثار ملی کشوربه ثبت رسیده است؛ شهر هفشجان دارای سنگ قبرها وشیر سنگیهای کتیبه دار زیادی متعلق به دوران صفویه است.
طی سالهای اخیر، در طرح توسعه راه سازی هفت قبر از این گورستان تاریخی در معرض آسیب وخطر شکستگی قرار میگرفتند که کارشناسان این اداره کل با همکاری فرمانداری شهرستان شهرکرد، شهرداری وشورای اسلامی شهر هفشجان عملیات ساماندهی آنها را انجام دادند.
با توجه به گستردگی مفاهیم موجود و پراکندگی این نگارهها به صورتهای مختلف به نظر میرسد با دقیق شدن در نگارهها در هر منطقه خاص جغرافیایی و ریشه یابی آنها در باورهای بومی آن مناطق، نکات دقیق تری از باورهای کهن منطقه زاگرس میانی به دست آید که راهنمای پژوهشگران برای دست یابی به فرهنگ غنی منطقه باشد.
از بین رفتن نگارههای قدیمی در برخی مناطق به دلیل قرار گرفتن گورستانها در طرحهای توسعه شهری و هادی روستایی، با توجه به اهمیتی که نمادشناسی این نگارهها در پی بردن به باورهای کهن نیاکان دارد میطلبد تا متولیان امر نسبت به این مهم دقت بیشتر داشته باشند تا پژوهشگران بتوانند با مقابله این موارد منحصر به فرد در کنار هم به مفاهیم بیشتری دست یابند.