انتشارات صاد کتاب «قدیس دیوانه» اثر احمدرضا احمدی سامانی را منتشر کرده است.

کتاب «قدیس دیوانه» اثر احمدرضا احمدی سامانی در انتشارات صاد منتشر شد. این کتاب سیزده داستان کوتاه را با مضامین گوناگون دربرمی‌گیرد. در هریک از داستان‌ها شرایط روحی و تفکر انسان‌هایی به تصویرکشیده می‌شود که در موقعیت‌هایی بین زندگی و مرگ هستند.

به واسطه کتاب با انسان‌هایی آشنا می‌شویم که حیران و سرگردان در گذشته مانده اند. گویی گذشته زندگی شان مانند برزخی است که نمی‌توانند از آن رها شوند. داستان‌های گاه تلخ گاه شیرین در کتاب وجود دارد؛ از این رو می‌توان همراه با شخصیت هایش خندید یا گریست.

در بخشی از کتاب «قدیس دیوانه» می‌خوانیم:

«داشتیم در اتوبان قم، مثل لاک‌پشت به طرف فرودگاه می‌رفتیم. پلیس راه تهران را خیلی وقت بود رد کرده بودیم. عمه بی‌حال روی صندلی جلو ولو شده بود. سرعت ماشین را طوری تنظیم کرده بودم که زیاد در پستی‌وبلندی جاده تلوتلو نخورد و حال عمه به هم نریزد. به تابلوِ «فرودگاه امام خمینی، ۱۵ کیلومتر» که رسیدم، شروع کردم به مرور کار‌هایی که باید توی فرودگاه انجام می‌دادم. باید ماشین را درست جلوِ خروجی پرواز‌های خارجی پارک می‌کردم تا کمترین مسیر را برای جابه‌جایی عمه داشته باشم. باید ویلچر می‌گرفتم و زود برمی‌گشتم تا عمه‌ی بی‌حوصله را روی ویلچر بگذارم. بعد که نسترن عمه را داخل می‌برد، باید خیلی سریع ماشین را از جلوِ در می‌بردم توی پارکینگ؛ وگرنه پلیس‌ها با جرثقیل می‌بردندش. همه‌ی این کار‌ها را باید در پنج دقیقه می‌کردم و برمی‌گشتم توی سالن انتظار و توی این مدت، نسترن مأمور بود که کاغذبازی‌های پرواز عمه را شروع کند. البته، نسترن باید یک سری دارو را در جایی خلوت به عمه تزریق می‌کرد. باید از نسترن بپرسم بتامتازونش رو تزریق کردی؟
- آره زدم.
- ویتامین سی رو کی می‌زنی؟
- وقتی خواست سوار شه، می‌زنم. الان زوده، می‌ترسم وسط راه تأثیرش از بین بره.
- انسولین رو چی‌کار می‌کنی؟
- یه دونه صبح زدم، یکی هم همون موقع پروازش می‌زنم. زود بزنم، قندش می‌افته.
- قرص قلبش رو دادی؟
- آره.
- اسپری ریه رو چی؟ زدی؟
- اَه، چقدر سؤال می‌کنی، همه‌ی کاراش رو کردم.»

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار