به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، سرقت نوزاد ۱۱ سال قبل در علی آباد کتول گلستان اتفاق افتاد. سرقت نوزاد یک روزه در یک بیمارستان رخ داد. در جریان سرقت نوزاد، تحقیقات پلیسی آغاز شد و مظنونین تحت نظر قرار گرفتند، اما راز سرقت نوزاد هنوز فاش نشده است. رسیدگی به پرونده سرقت نوزاد هنوز ادامه دارد.
۹ تیر ماه سال ۸۹، مادری جوان بعد از به دنیا آوردن اولین فرزند خود؛ با چشم گریان و یک ساک نوزاد خالی به خانه اش برگشت. آن روز دنیا برای آن مادر تیره و تار بود. به وسایلی که برای فرزندش خریده بود و اتاقی که برایش چیده بود، نگاه میکرد و روزها و ثانیهها را میشمرد تا خبری از نوزاد ربوده شده اش برسد، اما تا همین امروز هم خبری از این نوزاد پیدا نشده است.
محمدسام یک روزه بعد از تولد در بیمارستان ربوده شد
مادر جوان محمدسام ماجرای ربوده شدن نوزادش را اینطور توضیح داد: «۱۶ ساله بودم که برای اولین بار مادر شدم و محمدسام را در بیمارستان قائم علی آباد کتول به دنیا آوردم. بعد از اینکه فرزندم به دنیا آمد، تنها یک روز در کنارم بود و درست در روزی که قرار بود از بیمارستان مرخص شوم، یک خانم غزیبه به بهانه اینکه ملاقات هم اتاقی من آمده است؛ در اتاق بیمارستان گشتی زد و رفت. درست بعد از رفتن آن خانم بود که مادرم متوجه شده بود، فرزندم در اتاق نوزادان نیست. اول گمان کردیم شاید پرستاران او را به اتاق دیگر منتقل کرده باشند، اما آنها گفتند که در جریان نیستند. هر جایی به فکرمان میرسید گشتیم، اما خبری از نوزاد یک روزه ام نبود. داخل سطل آشغالها و سبد ملحفهها و زیر تختها را نگاه کردیم، اما محمد سام نبود.»
مادر و پدر محمدسام لحظات خیلی سختی را سپری میکردند: «خیلی سریع پلیس را در جریان ماجرا گذاشتیم. حدس ما این بود که همان خانمی که در اتاق گشت زد، بچه را ربوده بود. چون چند نفر میگفتند یک خانم با همان مشخصات را در حالی که یک بچه بغل داشته در حال خارج شدن از بیمارستان دیده بودند. اما لابد فکر کردند فرزند خودش بوده. پلیس با چهره نگاری به تصویری از آن زن دست پیدا کرد، اما ردی از او پیدا نشد. بعد هم تحقیقات از دوست و فامیل و آشنا و حتی خود ما انجام شد. از کادر بیمارستان و پرستاران هم شکایت کردیم، اما فایدهای نداشت که نداشت!»
دلتنگیهای مادر محمدسام بعد از ۱۱ سال از ربوده شدن فرزندش
مادر محمدسام ۱۱ سال است که دلتنگ کودک خود است: «بعد از اینکه محمد سام ربوده شد، خدا به ما دو دختر داد. وقتی فرزندم را آغوش میگرفتم به این فکر میکردم که چه کسی محمدسام را در آغوش میکشد و از او مراقبت میکند؟ اگر کودکان کار را میدیدم، فکر میکردم نکند خانوادهای که محمدسام را بردند، نتوانستند از او نگهداری کنند و حالا او تبدیل به کودک کار شده باشد. یا گاهی وقتی کودک موفقی را میبینم با خودم فکر میکنم شاید محمدسام هم حالا به موفقیت رسیده باشد. برای یک مادر هرگز چشم انتظاری و تلخی دوری و از دست دادن فرزندش تمام نمیشود.۱۱ سال است در نگرانی و غم روزگارم را میگذرانم در حدی که هر لحظه گوشی در دستم هست و امید دارم که شاید خبری از محمد سام به من برسد.»
خانواده ده مرده، از کسانی که خبری از محمد سام دارند تقاضا دارند که آنها را از سرنوشت فرزندشان با خبر کند.
منبع: رکنا
انتهای پیام/
این مادر چه میکشه.
بعیده که دیگه دستشون به بچه برسه.
من خودم از اهال همین شهرستانم و این بیمارستان قدیمی ترین بیمارستان شهره و الان کاربریش عوض شده.
باید خانواده کودک حدس بزنن که خصومت فامیلی نداشتن یا مشکل خاصی بین اطرافیان نداشتن، بعد ازین میتونه کار کسی باشه که اولاد نداشته حتما، از خداوند میخواهیم صبر برای والدین کودک عطا فرماید
و حافظ کودک باشد، و همچنین از خدا میخواهم که اونی که بچه اینارو ربوده رسوا شود، انشالله