به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، نحوه سهمیهبندی و امتیازدهی در بزرگترین آزمونی که خیلیها هنوز معتقدند نقش تعیینکنندهای در آینده فرزندانشان دارد، سالهاست پیچیده و مبهم باقی مانده است درباره سهمیهبندی کنکور انتقادهای بسیاری مطرح بوده و حتی برخی آن را نوعی رانتخواری و تبعیض میدانند.
همه ساله موضوع سهمیههای دانشگاهی، یکی از مهمترین موضوعاتی است که ذهن دانشجویان، خانوادههای آنها و کارشناسان آموزشی را به خود مشغول میکند.
وقتی اسم سهمیهها به گوش میرسد دلهرهای در وجود تمامی داوطلبان کنکوری نمایان میشود و آنها با ترس و لرز برای قبولی در کنکور به صورت شبانه روزی درس میخوانند و تست میزنند تا یک وقت سهمیه داران باعث بر باد رفتن آرزوهای آنها نشوند، در مقابل برخی از دانش آموزانی هم که سهمیه دارند با خیالی آسوده روزها و شبهای سال کنکور خود را سپری میکنند و برای قبولی در دانشگاه چشمشان به همان شرایط ویژه است.
اما در آن سوی داستان بحثی دیگر درباره دانشجویان مطرح است؛ موضوعی مهم تخت عنوان سهمیه استاد زادگی که مستقیما به والدین دانشجویان ارتباط دارد.
وقتی دانش آموزی با رتبههای نجومی در دانشگاههای استانها قبول میشود، میتواند از ویژگی هیئت علمی پدر یا مادر خود در دانشگاه استفاده کنند و خود را برای تحصیل در مقطع کارشناسی یا ارشد و دکتری به دانشگاههای معتبر کشور برسانند.
یعنی، این افراد میتوانند با توجه به اینکه پدر یا مادرشان عضو هیئت علمی دانشگاه هستند، محل تحصیل خود را بر فرض از دانشگاه اصفهان به تهران انتقال دهند یا اگر آنها در دانشگاهی رشته پیراپزشکی یا دامپزشکی قبول شده اند و رتبهشان با نفر آخر رشته پزشکی دانشگاهی دیگر همخوانی داشته باشد، رشته خود را تغییر دهند و پزشک شوند.
باید گفت که مسئله سهمیهها همیشه جزو جداییناپذیر از ماجرای قبولی در کنکور است و آنهایی که به هر نحوی سهمیه دارند به صورت تمام و کمال از آن استفاده میکنند و کسانی هم که فارغ از این ماجرا هستند، میدانند که حتی اختلاف یک رقم در رتبه کنکور میتواند جای آنها را به یک دانشآموز سهمیهای بدهد.
موضوع ژنهای خوب در ایران جزو مناقشات و مسائل همیشگی کشور بوده است؛ به صورتی که برخی از فرزندان اعضای هیئت علمی و استادان میتوانند بدون اندکی تلاش برای قبولی در دانشگاه از سهمیههای پدر یا مادر خود استفاده کنند و برای تحصیل در بهترین دانشگاههای کشور آماده شوند.
فقط کافی است که استادزاده باشید تا با درخواست پدر یا مادرتان که از اعضای هیئت علمی دانشگاههای معتبر کشور هستند، محل قبولی خود را از دور افتادهترین شهرها به دانشگاههای معتبر انتقال دهید و خیال خود را به واقعیت تبدیل کنید و اینجاست که استادزادهها هم همانند آقازادهها ژنهای خوب این سرزمین محسوب خواهند شد.
تفویض اختیار درباره نقل و انتقال فرزندان اعضای هیأت علمی تحت عنوان مصوبه «تفویض اختیار در خصوص نقل و انتقال فرزندان اعضای هیئت علمی» بنا به پیشنهاد مورخ ۲۵/۳/۱۳۹۲ وزرای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در جلسه ۷۳۵ مورخ ۲۵/۴/۱۳۹۲ شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید و ابلاغ شد که هرگونه اختیارات مربوط به تصمیم گیری درخصوص نقل و انتقال فرزندان اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی که در آزمونهای سراسری ورود به دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی پذیرفته میشوند، به وزرای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی تفویض میشود.
جواد محمدی دبیر هیئت عالی جذب اعضای هیئت علمی شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره رانت خواری اعضای هیئت علمی اظهار کرد: انتقال فرزندان اعضای هیئت علمی از دانشگاه به دانشگاه تشکیلاتی برای آنها به شمار میآید و اعضای هیئت علمی باید حمایت شوند تا کمکی به رشد و بالندگی کشور داشته باشند و وزارت خانهها در این زمینه تلاش کرده اند تا فرزندانشان بتوانند مستقل شوند و این موضوع کمکی به ماندن اعضای هیئت علمی در کشور است.
محمدی تصریح کرد: مقایسه حقوق اعضای هیئت علمی ایران با کشورهای دیگر نشان از تفاوت زیاد بین آنها دارد؛ لذا برای تشویق اعضای هیئت علمی برای پیشرفت کشور و ماندن در ایران چنین ضابطهای وجود دارد؛ این قانون دارای درصد امتیازاتی است و فردی که در رشتهای درس میخواند نمیتواند در زمان انتقال رشته دیگری را انتخاب کنند تغییر رشته فرزندان اعضای هیئت علمی برای انتقال به دانشگاههای دیگر در سال گذشته منتفی شد و هم اکنون تنها بحث جا به جایی و انتقال فرزندان آنها مطرح است که این موضوع از سهمیه داوطلبان کنکوری سازمان سنجش هم کم نخواهد شد.
محمدی افزود : برای مثال دانشگاه علوم پزشکی تهران در کنکور ۱۴۰۰ به پذیرش ۱۵۰ دانشجو اقدام میکند و اگر فرزند عضو هیئت علمی این دانشگاه در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پزشکی خواند، میتواند به دانشگاه علوم پزشکی تهران انتقال یابد که در اینصورت یک نفر به آن رقم ۱۵۰ نفر اضافه خواهد شد حتی اگر فردی در اصفهان هم عضو هیئت علمی باشد و فرزند او در تهران درس بخواند خیلی راحت میتواند او را از تهران با اصفهان برای همان رشته منتقل کند؛ بنابراین این موضوع دو طرفه است.
محمدی با بیان اینکه انتقال فرزندان اعضای هیئت علمی از دانشگاه به دانشگاه باعث کاسته شدن سهمیه مصوب دانشگاهها نمیشود، تاکید کرد: این موضوع تشکیلاتی برای اعضای هیئت علمی است تا آنها تشویق شوند و در کشور بمانند تا برای رشد و بالندگی کشور تلاش کنند.
این موضوع که افراد برای تامین منافع مالی خود تلاش کنند، اصلا بحث غیر معمولی نیست، اما برای اعضای هیئت علمی دانشگاه ها پسندیده نیست که از رانت استفاده کنند، گفتنی است که این موضوع نه تنها برای نظام آموزش عالی کشور ضرر و زیان به همراه خواهد داشت، بلکه خواسته یا ناخواسته زبان دانشگاهیان و اعضای هیئت علمی را در نقد و رد دیگر ساختارهای معیوب و فاسد تضعیف میکند. یک علت بیتاثیری انتقادها همینهاست. بسیاری از استادان محترمی که به ساختار رانتی کشور اعتراض میکنند، تاکنون به این امتیاز غیرموجه نپرداختهاند و آن را مسکوت میگذارند. متاسفانه باید گفت رانت شاخ و دم ندارد، همین امتیاز یک رانت مهم است آن هم از انواع رانتهای موذی و زیانآور!
گزارش از نادیا عابد
انتهای پیام/
یا اگر آنها در دانشگاهی رشته پیراپزشکی یا دامپزشکی قبول شده اند و رتبهشان با نفر آخر رشته پزشکی دانشگاهی دیگر همخوانی داشته باشد، رشته خود را تغییر دهند و پزشک شوند
چرا برای نوشتن مطلب تحقیق نمی شود و با گفتن چنین دروغ شاخداری ذهن مردم خراب می شود؟
اگر واقعا به فکر سهمیه ها هستید با یک سرچ کوچک می توانید ببینید سهمیه واقعی و قبول شدن با کمترین درصدهای دروس کنکور مفهومش چیست.
وقتی صحبت از عدالت می شود خوب است گزینشی نباشد. عدالت در کنکور یعنی رتبه کشوری ملاک باشد. یعنی هیچ سهمیه ای اعم از مناطق و رزمندگان و .... نیز نباشد. مثلا اگر پزشکی تهران ۱۵۰ نفر می گیره ۱۵۰ نفر اول کنکور باشند اما اینطور نیست و بخشی از این افراد از منطقه ۳ باید باشند بخشی منطقه ۲ و بخشی منطقه ۱. در اینجا دانش آموز منطقه ۳ با کشوری ۳۰۰ قبول میشود ولی دانش اموز منطقه ۱ با رتبه کشوری ۱۴۰ قبول نمی شود. این عدالت است؟ قطعا برخی از خوانندگان می فرمایند این فرق می کند و ... اگر سهمیه مناطق عدالت است پس سهمیه رزمندگان و شهدا و هیات علنی و ... به طریق اولی عین عدالت است
هههههه
به نظرم درباره مطلبی که شما تیتر زده اید اصلا اطلاع دقیقی ندارید. بهتر است دقیقتر آیین نامه نقل و انتقال فرزندان اعضای هیات علمی را مطالعه کنید. برداشت بنده این است که با مطرح کردن این موضوع به دنبال منحرف کردن افکار عمومی از سهمیه های آنچنانی هستید. توصیه می کنم اسامی تمامی قبولی های پزشکی چند ساله اخیر دانشگاه تهران به همراه سهمیه آنها را گزارش کنید تا دیگران متوجه شوند که چقدر مباحث شما با واقعیت متفاوت است.
گیرتون جابجایی هست؟
چرا هزار سهمیه الکی که داریم به آن گیر نمیدین
سرزمین درد مردم مظلوم و ادعا و ادعا فقط
قصدم توهین به هیچ کدوم از فرزندان شهدا ، آزاده ، ایثارگر نیست ولی سهمیه تو کنکور اونم جایی که بحث علم و دانش مطرح هست باعث به وجود آمودن تبعیض بین افراد شده.
دوستانی هم که میگن جابجایی مهم نیست فقط مسئله جا نیست بلکه میزان کیفیت تحصیل تو مراکز به حد خیلی زیادی فرق میکنه، پس لطفا دانشگاه ها تو شهرستان ها رو با دانشگاه ها تو مرکز کشور رو هم در نظر بگیرید، گرچه این نوع سهمیه خیلی زیاد نیست.
مشکل ما رانتی که برا آزمون دستیاری یا همون تخصص
که ۶۰ درصد پذیرش سهمیه فرزندان جانباز و شهید میشه.....
علم و نباید هیچ وقت جایگاهش تضیعف بشه
دوما سهمیه این قشر عزیز ربطی به سهمیه کنکور دارد و مازاد اون است
سوما وارد حاشیه نشو اینجا بحث سو استفاده از سهمیه است که متاسفانه هیت علمی سرامد انها هست
چهارما: چرا یک طرفه پیش می ری و اسمی از سهمیه سنگین هیئت علمی نمی اوری من شخصی ار می شناختم که که قبولی در رشته دامپزشکی توانست رشته پزشکی بخواند اون در دانشگاه
کسانیکه تو دانشگاه آزاد یا دانشگاههای سطح پایین مدرک ضعیف دارند مفهوم نخبه رو نمی فهمند و چنین پاسخ هایی به کامنت بالا میدن.
اگر میخواهد خدمت کند ، بماند و خدمت کند اگر هم نه خوب برود
چرا الکی بهش شاخ ودم میدهید
حقوق کارگر ها هم نسبت به کشورهای دیگر کم است ، دلیل آنهم پایه پولی کشور است ، این که نشد حرف
که باعث میشوند حق بقیه ضایع شود سهمیه فرزندان اساتید که رقمی نیست.
مگه فقط پزشکی رشته خوبیه
در این موضوع فقط بحث انتقال مطرح نیست و به طور حتم تبعات دیگری هم دارد.از چند سال قبل قبل پسر یکی از وزرای سابق که با همین سهمیه در دانشگاه علوم پزشکی تهران درس می خواند،یکی از اساتید نقل می کرد که معمولا در بیشتر درسها ضعیف است و کمترین نمره را داشت ولی با گفتن بابا سلام رساند نمرات یک دفعه ای تغییر پیدا می کردند.از طرفی خودم شاهد بودم در این دانشگاه فرزند یکی از اساتید که با سهمیه پدر دانشجوی پزشکی این دانشگاه شده بود. پس از چهار ترم مشروطی از پزشکی اخراج شده و ظاهرا برای حفظ آبرو با مدرک کارشناسی پرستاری فارغ التحصیل شد.