به رغم سقوط سریالی شهر‌های افغانستان همچنان نشانه‌های قدرتمندی از احتمال ساقط شدن حکومت افغانستان به دست گروه طالبان وجود ندارد.

به گزارش حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، افغانستان طی چند روز گذشته شاهد درگیری‌ها و تحولات داخلی گسترده‌ای بوده که نگرانی‌ها از احتمال وقوع جنگ داخلی در این کشور را دوباره افزایش داده است. در همین رابطه روزنامه خراسان یادداشتی را در این زمینه به قلم "سیداحمد موسوی مبلغ" منتشر کرده است که در ادامه می‌خوانید:

در افغانستان چه خبر است؟ و سقوط سریالی شهر‌ها به دست طالبان در این کشور چه چشم اندازی را تصویر می‌کند؟ هرچند روند سقوط ولسوالی‌ها (شهرستان ها) به دست گروه طالبان طی چند روز گذشته در مناطق مختلف افغانستان شدت قابل ملاحظه‌ای پیدا کرده و ده‌ها ولسوالی (شهرستان) طی کمتر از یک هفته به دست طالبان افتاده است، اما همچنان نشانه‌های قدرتمندی از احتمال ساقط شدن حکومت افغانستان به دست گروه طالبان وجود ندارد.

حقیقت این است که مدیریت جنگ در افغانستان در اختیار کنشگران داخلی نیست و عناصر تعیین کننده‌ای همچون دولت افغانستان یا طالبان و سایر جریان‌های سیاسی و نظامی، هیچ یک به طور مستقل توان تصمیم گیری و بازی در میدان سخت جنگ در افغانستان را ندارند بلکه آن چه بر میزان جنگ یا جغرافیای جنگ یا حتی بر قدرت و ضعف دوطرف در جنگ تاثیر مستقیم دارد، از خارج از مرز‌ها تدبیر، برنامه ریزی و بر کنشگران داخلی تحمیل می‌شود.

این ادعا، با تحلیل وضعیت کنونی افغانستان، به روشنی قابل فهم و درک است. در حالی که طالبان هر روز از ورود نیرو‌های خود به منطقه‌ای جدید خبر می‌دهند، این توسعه جغرافیایی قدرت طالبان، عملا بدون هیچ جنگی در حال صورت گرفتن است. نیرو‌های دولتی، مناطق دورافتاده و نسبتا غیر مهم را از امکانات و نیروی انسانی تخلیه می‌کنند تا از آن نیرو‌ها و ابزار‌ها برای حفظ مناطق مهم‌تر و استراتژیک استفاده کنند. سقوط مناطق متعدد به دست طالبان در حالی صورت می‌گیرد که محمد اشرف غنی و همکارانش در دولت، بدون هیچ نگرانی و استرسی، به صورت کاملا عادی به انجام امور روزمره خود مشغول هستند. عزل و نصب‌ها در سطوح مختلف حکومتی به گونه‌ای در حال انجام است که گویی هیچ خطری، حکومت کابل را تهدید نمی‌کند.

همچنین مقامات دولت افغانستان سفر‌های خارجی خود را به صورت منظم انجام می‌دهند. حنیف اتمر، وزیر خارجه در هفته جاری در سفری رسمی به ترکیه رفت و خود اشرف غنی به همراه دکتر عبدا... رئیس شورای عالی مصالحه نیز قرار است به صورت مشترک روز جمعه آینده در واشنگتن با جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا ملاقات کند. این اطمینان خاطر حکومت افغانستان، ممکن است برای عده‌ای سوال برانگیز باشد، اما خود دوطرف قدرت در افغانستان به خوبی آگاه هستند که در چه وضعیتی قرار دارند و مبتنی بر همان وضعیت نیز آرایش جنگی و سیاسی خود را تنظیم می‌کنند.

اهداف آمریکا از شعله ور نگه داشتن آتش جنگ در افغانستان

با تغییر استراتژی آمریکا در افغانستان که از چند سال پیش کلید خورد، این نکته بار‌ها از سوی تحلیل گران ارائه شد که آمریکا به دنبال راهی است که با کمترین هزینه، به حضور خود در جنگ افغانستان خاتمه دهد. در عین حال، چون تداوم جنگ در افغانستان به نفع آمریکاست، آمریکا همواره به دنبال راهی بود که ضمن فراهم آوردن زمینه خروج خود از جنگ، آتش جنگ را همچنان شعله ور نگه دارد و در عوض، هزینه‌های جنگ را بر سایر کشور‌های ذی مدخل در افغانستان تحمیل و سرشکن کند.

شرایط کنونی افغانستان، دقیقا همان پوست اندازی تحمل بار جنگ از آمریکا به سایر کشورهاست و البته نباید ناگفته گذاشت که پاکستان نیز به عنوان پدرخوانده طالبان، در این باره کاملا با آمریکا هماهنگ و هم نظر است. به عبارت روشن تر، در استراتژی آمریکا اکنون زمان آن فرارسیده که طالبان، به جای این که تهدیدی برای آمریکا باشند، تهدیدی برای کشور‌های رقیب آمریکا شوند تا زحمت تامین هزینه‌های جنگ در افغانستان به دوش این رقبا بیفتد. زمانی که از این زاویه به موضوع نگاه کنیم راحت‌تر می‌توانیم این مطلب را درک کنیم که چرا سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی پاکستان از یک سو نیرو‌های کارکشته خود را در اختیار طالبان می‌گذارند تا در طراحی عملیات‌های نظامی به آن‌ها کمک کنند و از سوی دیگر، قریشی وزیر خارجه پاکستان رسما تاکید و تایید می‌کند که پاکستان خواهان تسلط طالبان بر تمام قدرت از طریق زور نیست.

همچنین در چنین وضعیتی است که قابل فهم می‌شود چرا آمریکا از یک سو به طالبان از طریق امضای موافقت نامه صلح رسمیت بخشیده و با اعطای کمک‌های مالی، طالبان را تقویت می‌کند و از سوی دیگر، با تضمین تامین هزینه‌های بخشی از نیرو‌های دفاعی و دولت افغانستان و نیز تامین کامل مالی و امنیتی فرودگاه کابل، به دولت کابل اطمینان خاطر می‌دهد که همچنان مورد حمایت آمریکاست. آمریکا و پاکستان به شدت متمایل هستند که جغرافیای جنگ، از جنوب افغانستان به شمال آن کشانده شود.

این تغییر جغرافیای جنگ و قدرت یافتن طالبان در مناطقی که خاستگاه بومی طالبان نیست و به نوعی، حیاط خلوت کشورهایی، چون روسیه، چین، هند، ترکیه و جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌رود، احتمالا در دراز مدت بر منافع این کشور‌ها تاثیر منفی خواهد گذاشت و خیلی طبیعی است که این کشور‌ها از هم اکنون به دنبال مهار طالبان در این منطقه از طریق تقویت نیرو‌های متخاصم با طالبان باشند.

مهار طالبان ممکن است از طریق حمایت از دولت رسمی افغانستان یا حمایت از شبه نظامیان مستقل یا ترکیبی از هر دو باشد، اما در مجموع، باعث ورود این کشور‌ها به جنگی می‌شود که ممکن است آینده‌ای همچون وضعیت فعلی آمریکا را برایشان در پی داشته باشد و این دقیقا همان چیزی است که آمریکا و پاکستان به دنبال آن هستند. تجهیز گسترده کسانی همچون احمد مسعود و مارشال دوستم توسط روسیه و ترکیه و نیز اعلام آمادگی ترکیه برای مدیریت فرودگاه کابل و سخنان اردوغان در حمایت از شبه نظامیان ضد طالب در شمال افغانستان، همگی نشان از این واقعیت دارد که افغانستان، به سرعت در حال ورود عملی به همان پوست اندازی است که پیشتر ذکر آن رفت بنابراین باید در نظر داشت با نوع بازی که آمریکا و پاکستان خواب آن را برای افغانستان دیده اند، تقریبا می‌توان مطمئن بود که حکومت کابل به این زودی‌ها سقوط نخواهد کرد و طالبان نیز دچار شکست نخواهند شد بلکه دامنه جنگ میان دولت افغانستان و هسته‌های مردمی مقاومت از یک سو و طالبان از سوی دیگر، مدت‌های طولانی در نیمه شمالی و مرکزی افغانستان گسترش خواهد یافت.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار