داشتن صداقت و وقار در محل کار یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های مدیریت و رهبری عالی در تجارت است.

هر وقت که من یک جلسه برنامه‌ریزی استراتژیک برگزار می‌کنم، اولین ارزشی که همه مدیران با آن موافقت می‌کنند، وقار و صداقت است و رهبران عالی می‌دانند که این دو ویژگی پایه‌های رهبری هستند.

بیشتر بخوانید

• ویژگی‌های مثبت افراد خلاق/ شما هم تمرین کنید تا خلاق شوید

رهبران و مدیران تأثیرگذار و موفق برای آنچه که به آن اعتقاد دارند، ثابت‌قدم هستند و ایستادگی می‌کنند.

به عنوان مثال، جان هانتسمن یک میلیاردر است که یک شرکت شیمیایی را از صفر راه‌اندازی و آن را به یک بنگاه اقتصادی ۱۲ میلیارد دلاری تبدیل کرد که کتابش، «برندگان هرگز تقلب نمی‌کنند» پر از داستان‌هایی است که از تجربیات خودش برگرفته شده است و او در این کتاب به طور قاطعانه از به خطر انداختن اصول خود امتناع ورزیده است.

هانتسمن تأکید می‌کند که وقار دلیلی است که باعث شده است او به موفقیت برسد.

وی در کتاب خود نوشته است: «هیچ میانبر اخلاقی در بازی تجارت یا زندگی وجود ندارد. اساساً سه نوع انسان وجود دارد؛ افراد ناموفق، افراد موقتاً موفق و کسانی که موفق می‌شوند و موفق می‌مانند که تفاوت در شخصیت است.»

رهبران بزرگ هرگز صداقت و وقار را با تقلب همراه نمی‌کنند

نمونه‌های زیادی از برندگان موقت وجود دارند که با تقلب به پیروزی رسیده‌اند.

شرکت Enron به عنوان یکی از نوآورترین و ریسک پذیرترین شرکت‌های آمریکایی نام برده می‌شد و مدیرعامل این شرکت مهم‌ترین افراد کشور از جمله رئیس جمهور ایالات متحده را می‌شناخت؛ با این تفاوت که موفقیت Enron و برندگانی که ریاست این شرکت را برعهده داشتند، بر اساس دروغ ساخته شده بود چراکه مطالعات نشان داد که مدیران این مجموعه در کار‌های خود صداقت نداشتند.

وقار به معنای انجام کار درست است، زیرا این کار تنها کار درستی است که باید انجام شود

رهبران باوقار ممکن است مشهورترین و یا چشمگیرترین رهبران نباشند، اما این مسئله برایشان مهم نیست و وقار به معنای انجام کار درست است، زیرا این کار تنها کار درستی است که باید انجام شود و این همان چیزی است که باعث موفقیت می‌شود.

اهمیت صداقت و وقار در قول دادن

رهبران و مدیران موفق به قول‌های خود عمل می‌کنند و با دقت و حتی با گاهی ممکن است که با اکراه قول بدهند، اما وقتی به کسی قول بدهند، بدون قصور، قول خود را عملی می‌کنند و همیشه حقیقت را می‌گویند.

جک ولش این توانایی را «صراحت» می‌نامد و معتقد است که اگر از صراحت می‌ترسید لازم نیست یک رهبر و مدیر مؤثر باشید چراکه شما با افراد بله قربان‌گویی محاصره شده‌اید که به جای گفتن حقیقت، آن چیزی را به شما می‌گویند که دوست دارید، بشنوید.

رهبران باوقار از حقیقت نمی‌ترسند

مدیران و رهبران باوقار از روبه‌و شدن با حقیقت نمی‌ترسند که به این اصل، اصل واقعیت می‌گویند که در حقیقت باعث می‌شود یک فرد جهان را آنگونه ببیند که هست، نه آنطور که می‌خواهد.

این اصل شاید مهم‌ترین اصل رهبری و وابسته به وقار باشد، زیرا خواستار حقیقت‌طلبی و صداقت است و بسیاری از شرکت‌ها و سازمان‌ها شکست می‌خورند، زیرا از اصل واقعیت پیروی نمی‌کنند.

وقار به معنای گفتن حقیقت است، حتی اگر حقیقت زشت باشد و صادق بودن بهتر از این است که دیگران را گمراه کنید، زیرا در این صورت، خودتان هم ممکن است گمراه شوید.

مدیران باید شجاع باشند، اما باید این عقیده را بپذیرند که ممکن است اشتباه کنند و در این میان، بسیاری از رهبران هستند که سرانجام، شکست می‌خورند، زیرا از زیر سؤال بردن فرضیات یا نتیجه‌گیری‌های خود سر باز می‌زنند.

بین اعتماد به نفس و بستن چشمان به روی حقیقت تفاوت‌های زیادی وجود دارد.

در دنیای امروز که تغییرات خیلی سریع صورت می‌گیرد، این احتمال وجود دارد که هر کسی به اندازه‌ای اشتباه کند و یا ممکن است کسی اشتباه نکند، اما فقط پذیرفتن ایده‌های دیگران باعث می‌شود که فرد تبدیل به یک رهبر مؤثرتر باشد، زیرا ذهن خود را به سمت ایده‌های جدید و طرز تفکر متفاوت می‌کشاند.

نتیجه‌گیری

در مسئله وقار و صداقت هیچ استثنائی وجود ندارد و وقار یک طرز تفکر است که در موقعیت‌های مختلف هیچ تفاوتی ندارد و اگر وقار خود را از دست بدهید، می‌توان گفت که دیر یا زود، موفقیت خود را از دست خواهید داد.

رهبران و مدیران باوقار همیشه در کنار انصافی که دارند، خطا هم می‌کنند، اما علامت واقعی رهبران باوقار و واقعی زمانی مشخص می‌شود که وقتی دیگران هم به آن ها بی‌انصافی می‌کنند، آن ها رفتارشان را منصفانه پاسخ می‌دهند.

برگرفته از مقاله برایان تریسی

بیشتر بخوانید

• چگونه با یک رئیس بد کنار بیاییم؟

ترجمه از فاطمه میرزایی

انتهای پیام/