یک کشف ساده نه تنها گسترش بیماری‌ها را متوقف کرد بلکه باعث پاکسازی آن‌ها شد. این کشف واکسیناسیون بود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، این روز‌ها که واکسن کرونا و روند واکسیناسیون در مرکز توجه مردم و رسانه‌های قرار گرفته، شاید دانستن تاریخچه واکسیناسیون برای برخی جالب باشد.

ایا تا به حال آبله گرفته‌اید؟ آبله مرغان چطور؟ یا تیفوئید؟ احتمالاً نه. این بیماری‌های عفونی مثل طاعون شمار زیادی از جمعیت بشر را نابود کرده‌اند. در قرن‌های چهاردهم و پانزدهم طاعون نیمی از جمعیت اروپا را از بین برد.

آبله در طی یک قرن حدود ۱۰۰.۰۰۰ نفر در سال را از بین برده بود. در ۱۹۱۸ آنفلوانزا، ۲۵۰ میلیون نفر را در سراسر دنیا به قتل رساند. آبله مرغان در اوایل قرن بیستم، هزاران نفر را به کام مرگ کشاند.

یک کشف ساده نه تنها گسترش این بیماری‌ها را متوقف کرد بلکه باعث پاکسازی آن‌ها شد. این کشف واکسیناسیون بود. واکسیناسیون جان میلیون‌ها نفر را نجات داد و جلوی رنج و بدبختی بسیاری را گرفت.

بانو ماری ورتلی مونتاگ ۲۴ ساله، شاعر مشهور انگلیسی در سال ۱۷۱۲ با شوهر خود در ترکیه سفر می‌کرد. شوهرش سفیر انگلستان بود. ماری متوجه شد مردم ترکیه به آبله، بیماری وحشتناکی که هر ساله در انگلستان هزاران نفر را می‌کشت و بر صورت او هم علامت زده بود، مبتلا نمی‌شوند.


بیشتر بخوانید


او خیلی زود متوجه شد زنان گیس‌سفید طایفه‌ها رسمی دارند به نام «تلقیح» که برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری انجام می‌دهند. ماری احتمال داد همین مراسم آن‌ها را از آبله مصون می‌دارد.

اعضای خانواده هر سال یکی از افرادی را که احتمال می‌دادند به آبله مبتلا شود برای این مراسم بر می‌گزیدند. بعد زن گیس‌سفید همراه با مایع مخصوصی که در شیشه داشت از راه می‌رسید و دست آن شخص را با قلم نیشتر می‌زد و از آن مایع روی آن می‌مالید؛ در همان حال اعضای خانواده آواز می‌خواندند و دست می‌زدند. آن شخص تب مختصری می‌کرد. یکی دو روز در بستر می‌ماند و بعد از جا برمی‌خاست.

اهالی می‌گفتند او دیگر هیچ‌گاه به بیماری مبتلا نمی‌شود. ماری از خود پرسید آیا این روش می‌تواند در کشور او هم موثر باشد.

وقتی او در ۱۷۱۳ به انگلستان بازگشت درباره تاثیر این روش به سخنرانی پرداخت، اما نظریه او به مسخره گرفته شد. در ۱۷۱۴ شاهزاده خانمی از ایالت ولز سخنرانی ماری را شنید و به او اجازه داد این آزمایش را روی بچه‌های یتیم انجام دهد.

ماری ترشحات زخم‌های مبتلایان به این بیماری را جمع‌آوری کرد و به چند بچه منتقل کرد. میزان مرگ و میر کسانی که مورد تلقیح قرار گرفته بودند بسیار کمتر از آدم‌های دیگر بود.

اما مشکل دیگری هم وجود داشت. استفاده از زخم‌ها و ترشحات افراد مبتلا، کار بسیار خطرناکی بود. بعضی از بیماران بر اثر تلقیح جان خود را از دست دادند.

در ۱۷۹۴ ادوارد جنر جراح جوان انگلیسی که در مناطق روستایی طبابت می‌کرد، متوجه شد که دختران شیردوش هیچ‌گاه آبله نمی‌گیرد، اما به آبله گاوی، بیماری که دست‌هایشان را پر از تاول می‌کرد مبتلا می‌شوند. جیمز نتیجه گرفت که آبله گاوی باید هم‌خانواده آبله باشد و ابتلا به آن شخص را در برابر آبله مصون می‌کند.

او مایع آبله گاوی را از مبتلایان گرفته و به بیست کودک تزریق کرد. بچه‌ها آبله گاوی گرفتند. روی دست‌هایشان پر از تاول شد و بهبود آن چند روز طول کشید.

دو ماه بعد جنر مقداری مایع آبله به این بچه‌ها تزریق کرد. اگر نظریه او غلط بود این بچه‌ها در معرض خطر مرگ بودند. خوشبختانه علائم آبله در هیچ یک از آن‌ها ظاهر نشد.

جنر واژه «واکسیناسیون» را برای این روند ابداع کرد. واکسا واژه لاتین برای گاو است و واکسینا لغت لاتین برای آبله گاوی.

منبع:۱ پزشک

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.