به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، پس از مرگ، نه خواب است و نه خیال، حقیقتی است انکارناپذیر؛ ماجرای آمدن، بودن و ماندن که بالاخره دیر یا زود تجربه اش میکنیم. «زندگی پس از زندگی» به کارگردانی، تهیه کنندگی و اجرای عباس موزون که این روزها روی آنتن شبکه چهار رفته، به عالم بعد از مرگ میپردازد و تا حدی از این ماجرا رمزگشایی میکند.
موزون از ۱۶ سالگی تئاتر را شروع کرده و خودش را مدیون سرزمین خراسان میداند. او سالها نویسندگی، بازیگری و کارگردانی را تجربه کرده، چندین مستند ساخته و.... گفت وگوی ما را با سازنده برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» میخوانید:
در این یک ماه برنامه «زندگی پس از زندگی» چه نتایجی داشته است؟
هرروز پیامهای بی شماری به دست مان میرسد، اما تشویقها و تخریبها برایم اهمیتی ندارند. برایم تحولات مثبت در زندگی آدمها اهمیت دارد که زیاد است. در این مدت، پیامهای زیادی از خارج و داخل کشور دریافت کردیم که آدمها از تغییرات مثبت در زندگی شان گفته اند.
بیشتر آنها میگویند بعد از دیدن برنامه تان برای ادای حق الناسی که بر گردن مان بوده، اقدام کرده یا در عبادتهای مان بسیار قویتر شده ایم. هرکدام از بخشهای برنامه نتایج جالبی داشته است، مثلا در سومین برنامه، خانمی از آلمان به صفحه شخصی ام پیام داد و گفت که من دوستی آتئیست (خداناباور) دارم و این شخص با مشاهده قسمت اول برنامه تان خداباور شد.
بیشتر بخوانید
الان که قسمت سوم پخش شده، دوستم میخواهد نماز خواندن را شروع کند و هیچ راهنمایی ندارد. بازخوردها بیشتر از این جنس و برایم شیرین است. ما برای بخشی از بازخوردهای مان صفحهای در اینستاگرام باز کردیم که مردم بیایند و فقط از تاثیرات برنامه بگویند. طی ۲-۳ روز چند هزار فالوئر به صفحه اضافه شده اند که هرکدام شان از تاثیر برنامه در زندگی شان گفته اند.
دو شب پیش هم حجت الاسلام فرحزاد کارشناس برنامه «سمت خدا» در تماسی با ما گفت که همسایهای دارند که از خانوادهای سرشناس است. ظاهرا آقا که از افراد بسیار معروف هم هست، با همسرش رفتار خوبی نداشته، اما وقتی زندگی بهروز عظیمی، فردی که به دلیل بداخلاقی تجربه مرگ داشته و دچار تحول شده را دیده، همان شب دست و پای همسرش را میبوسد و طلب بخشش میکند.
حس خوبی دارد که چنین تاثیرگذاریهایی را میبینیم. امکان ندارد قبول کنم این کار من است. برنامه «زندگی پس از زندگی» اول مال خدا و بعد هم مال حضرت معصومه (س) است. این برنامه مثل یک تکیه یا هیئت است و ما هم مثل خدمتکاری هستیم که یک چای دست هیئتیها میدهیم.
در برنامه میخواهیم بگوییم که عالم غیب وجود دارد. ما در دنیای دیگر ادامه حیات خواهیم داشت و این زندگی و زندگی در عالم غیب نسبت به هم حالت انعکاسی و آینهای دارند. عالم غیب ترس ندارد، خیال نیست و اصلا چیز مبهمی نیست. باید نگاهها به آن را تغییر دهیم.
مردم از کجا بدانند که این تجربههای پس از مرگ واقعی است؟
حدود ۷۰ ابزار برای صحت سنجی تجربه مرگ وجود دارد. ۶۰ تا از این ها، ابزارهایی است که پژوهشگران غربی آنها را پیدا کرده اند. من خودم هم ۱۰ مولفه را برای صحت سنجی تجربههای مرگ در دست دارم. هر مهمانی که جلوی دوربین میآید، با ۷۰ مولفه حرف هایش را گوش میدهم و صحت سنجی میکنم.
تجربه گرهای ما با یک مصاحبه جلوی دوربین نمیآیند و آن چه جلوی دوربین میبینید، دفعه چندم است که آنها با ما مصاحبه میکنند. برخی میپرسند این مولفهها را بگویید تا باور کنیم که مهمانان تان واقعیت را میگویند، اما مثل این است که ما سوالات کنکور را اعلام کنیم. چون بعد از آن دیگر کنکور معنا ندارد.
حتی در کنکور میتوان سوالات جدید طراحی کرد، اما اگر ما مولفههای صحت سنجی ادعاها را بگوییم، دیگر ابزاری برای بررسی واقعیتهای پس از مرگ نداریم. حالا ممکن است برخی بگویند که این آدمها واقعیت را نمیگویند، اما من معتقدم دروغگویی در مقابل دوربین تلویزیون دیگر غیرممکن شده است.
چون هرکدام از این آدمها را حداقل چند هزار نفر دیگر میشناسند. فرض کنید یک مهمان از تجربه پس از مرگ میگوید. فامیل، دوستان، همه عوامل برنامه و آدمهای محل و همسایهها چه میگویند؟ این روزها هرکدام مان ابزاری به نام تلفن داریم که میتوانیم خبری را به گوش همه برسانیم. ما چطور میتوانیم برای هر برنامه چندین هزار نفر را تا ابد ساکت نگه داریم تا راز مهمان مان برملا نشود؟
مرز بین خرافه و واقعیت چگونه در برنامه «زندگی پس از زندگی» رعایت میشود؟
اول این که برنامه تدوین میشود و زنده پخش نمیشود. برنامهای که شما در ۴۰ دقیقه میبینید حدود ۴-۵ ساعت فیلم برداری شده است. این برنامه مثل همه برنامههای ضبطی جهان، گلچین حرفها را پخش میکند. این سانسور نیست، بلکه حرفهای اضافه و نظرات شخصی را حذف میکند.
ما در این برنامه صرفا دنبال تجربهها میگردیم. بعضی دوستان از روی خلقیات شان جزئیات غیرضروری یا گاه تحلیلهای شخصی یا حرفهایی را با اغراق میگویند که ما این موارد را حذف میکنیم.
علت دکور ساده و اجرای خنثی مجری چیست؟
در برنامه ما درباره حقیقتی صحبت میکنیم که میگویدای انسان! از ماده و مادیات عریان شو. چون تو یک وجود خالی و پاک و عاری از مواد هستی. حالا فرض کنید در یک دکور گران قیمت بنشینیم. آیا میتوانیم چنین چیزی را به مخاطب بگوییم و او هم قبول کند؟! ما نمیتوانیم در یک دکور چند میلیاردی و مبل گران قیمت بنشینیم و از عالم روحانی صحبت کنیم.
این سادگی را باید در همه چیز احساس کنید؛ از دکور تا شیوه اجرا و... ما نمیتوانیم فیلم بازی کنیم، چون این طوری حرف مان بر جان آدمها نمینشیند. جالب این جاست که بگویم برنامه ما بسیار عوامل کمی هم دارد. شما اگر تیتراژ را ببینید، مثلا یک نفر از عوامل ما پنج سمت دارد.
من خودم هم پژوهشگری، هم نویسندگی، دکوپاژ و کارگردانی و اجرا و تهیه کنندگی را بر عهده دارم و در برخی قسمت ها، شاعر برنامه هستم. من علاوه بر اینها حمال هم هستم! یعنی در برنامه پایه دوربین بلند میکنم. یک جایی مجبور بودیم وسط رودخانه برویم. من تا کمر توی آب رفتم و فیلم بردار را روی شانه گرفتم تا فیلم برنامه را بگیرد.
جالب این جاست که کل بودجه برنامه ما، کمتر از یک سوم دکور یکی از برنامههای شبکههای دیگر است که نامش را نمیآورم. ما در این برنامه ایران گردی داشتیم تا آدمها را پیدا و بخشهایی را فیلم برداری کنیم. چون میخواهیم این سادگی را در کارمان نشان بدهیم.
کرونا روی تهیه برنامه چه تاثیری داشت؟
ما در اوج کرونا فیلم برداری میکردیم. باید با ماشین به شهرها میرفتیم تا ابزار و وسایل مان را ببریم، اما جادهها بسته بود و به دلیل ممنوعیت تهیه فیلم و سریالها در آن زمان، حتی برای فیلم برداری مجوز نداشتیم. مجبور بودیم با هواپیما به شهرها برویم و از آن جا ماشین بگیریم تا به محل فیلم برداری مان برویم.
هم عوامل و هم خودم و خانواده ام کرونا گرفتیم. ما کلکسیون کرونا بودیم! برخی از تجربه گرها را به خاطر ابتلا به کرونا نتوانستیم به تهران بیاوریم. ما میخواستیم برای قسمتهایی از تجربه پس از مرگ، مستند بازسازی داشته باشیم. اما به دلیل کرونا نتوانستیم این کار را انجام بدهیم. اساسا سوژههای این طور برنامهها به راحتی پیدا نمیشوند. سوژههای مان مثل جواهرهایی در کوه هستند. کار ما فقط به سوژه هم ختم نمیشود.
در همین فصل ما حدود ۱۵۰۰ سوژه داشتیم و توانستیم ۳۰ قسمت را تهیه کنیم. بعد از این برنامه، سازمان میخواهد که فصل سوم را بسازیم. مخاطبان و مسئولان درخواست میکنند که برنامه در طول سال ادامه داشته باشد، اما شبکه میگوید برای کیفیت بیشتر باید برای ماه رمضان کار کنیم. هنوز به تصمیم مشخصی نرسیده ایم.
منبع:روزنامه خراسان
انتهای پیام/