سال ۹۹ را با چیز‌های متفاوتی به یاد خواهیم آورد، پدیده‌های عجیبی که وارد زندگی‌هایمان شدند و تاریخ را به پیش و پس از سال ۹۹ تقسیم کردند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «اون سال کرونایی یادته؟» و ما و بچه‌هایمان و بچه‌های بچه‌هایمان، ده سال یا صد سال بعد اگر برگردیم و بخواهیم از سال نکبت ۱۳۹۹ حرفی بزنیم، چه بسا اینطوری خطابش کنیم. سالی که کرونا زندگی را در همه دنیا به قهقرا برده بود.


بیشتربخوانید


برای ایرانی‌ها اما، در کنار کرونا و گرفتاریهایش، در کنار آمار‌های روزانه که چند عدد و رقم بودند، اما بیماری و مرگ عده‌ای دیگر از هموطنان‌مان را شهادت می‌دادند، در کنار نقشه‌هایی با رنگ‌آمیزی زرد و قرمز و آبی، سال ۹۹ را با چیز‌های دیگری هم به یاد خواهیم آورد. پدیده‌های عجیبی که وارد زندگی‌هایمان شدند و تاریخ را برای بسیاری، به پیش و پس از سال ۹۹ تقسیم کردند. چند تا از مهمترین‌هایشان را اینجا بنویسیم برای ثبت در تاریخ. برای این که آیندگان بدانند که ما چه بودیم و چه شدیم!

بورس

امسال در کنار همه رویداد‌های کوچک و بزرگش، سال تولد دسته‌های بزرگ گرگ بود! گرگ‌های وال‌استریت! ایرانی‌ها که تا پیش از این از بورس چیز‌هایی شنیده بودند و تصوراتی در ذهن داشتند، وقتی با چندبرابر شدن سرمایه سهامدار‌های بورس در اواخر سال ۹۸ و بهار ۹۹ مواجه شدند، طی حرکتی ملی مردمی به بورس حمله کردند و پول‌هایشان را سهام خریدند.

روز‌های طلایی کارگزاری‌ها از راه رسید و عده‌ای ناگهان پولدار شدند. از کارشناس‌های یک‌شبه بورس و اصطلاحاتش یا همان گرگ‌های ایرانی وال‌استریت هم نگوییم. اما روز‌های سبز دیدی نپایید و کم‌کم خون جلوی چشم آرزومندان را گرفت. بازار سهام سقوط کرد و رویا‌ها نقش بر آب شد؛ علی ماند و حوضش. امسال با همه سود و ضررش بورس حسابی توی بورس بود.

بت

در حالی که بسیاری امیدهایشان را در بورس و بازار پتروشیمی و فولاد و مس جستجو می‌کردند، بعضی‌ها مسیر هیجان‌انگیزتر و خطرناکتری در پیش گرفتند. بازار شرط‌بندی یا همان «بت» (BET) البته در ایران تازگی نداشت، اما اسفناک شدن وضعیت اقتصادی و سودده نبودن بازارها، در کنار هیجان اعتیادآور قمار و شرط‌بندی، بسیاری را راهی سایت‌ها و کانال‌های کرد که وعده بهشت می‌دادند.

آن هم از جاده میانبر. شاخ‌های اینستاگرامی، استانبول‌نشین‌ها، مونتیگو، شادمهر. اما اینجا هم بازار کلاهبرداری گرم بود. ممکن بود حساب‌تان در چشم‌به‌هم‌زدنی خالی شود. باخت قطعی بود، ولی ممکن بود بردتان ناپدید شود.
مراجع قضایی و پلیس فتا وارد شدند و به جنگ با سرشاخه‌ها رفتند. جنگ و گریزی که همچنان ادامه دارد. تبلیغات وسوسه کننده شرط‌بندی، همچنان در اینستاگرام و کانال‌های تلگرامی و ماهواره‌ای در تب و تابند. زندگی‌هایی که قمار می‌شوند و آرزو‌هایی که شاید برای همیشه دود شوند.

رمزارز‌ها

با ما چه کرده‌اند. ما با خودمان چه کردیم. بیت‌کوین و دیگر رمزارز‌ها هم در باغ سبز دیگری بود که امسال ایرانی‌ها را برای شل کردن سر کیسه وسوسه کرد. وقتی که دیدند قیمت بیت‌کوین شب به شب بالا می‌رود، اما دلار و سکه در نوسانند. پس مزارع بیت‌کوین یکی یکی قد کشید و حتی چینی‌ها و ترک‌ها برای مشارکت در این سود سرشار پا پیش گذاشتند.

ماینر‌ها شروع به کار کردند و چشم‌ها دوخته شدند به نمودار‌های افسون‌کننده. حالا هر بیت‌کوین هزاران دلار قیمت داشت و با هر دلار افزایش قیمت، قند در دل خریدارانش آب می‌شد. اما این شهد شیرین هم همیشگی نبود. قیمت‌ها ناگهان برگشت و خیلی‌ها بدبخت شدند. حالا دولت هم وارد کار شده بود و می‌خواست به بازار خرید و فروش سامانی بدهد و کار را قانونی و شفاف کند. امری که به نظر ساده نمی‌رسد. مثل این که اسمش «رمزارز» است ها!

حالا خیلی‌ها می‌پرسند چطور استخراج بیت‌کوین در مزارع قانونی و شدنی است، اما خرید و فروش آن مشکل دارد؟ یکی از هزاران سوال بی‌پاسخ در کشور ابهام‌ها.

واکسن

فایزر. استرازنکا. اسپوتنیک. سینوواک. به خدا ما اسم این‌ها به گوش‌مان نخورده بود تا این که کرونای لعنتی از راه رسید. حدود یک سال پس از دیده شدن ویروس کرونا هم واکسن‌های ایمن‌کننده ساخته شدند و یکی یکی به بازار آمدند. اما شگفت‌انگیزتر از خود کرونا و واکسن‌هایی که علیهش ساخته شدند و می‌شوند، رویکرد شهروندان و مسئولان در ایران و جهان به واکسن زدن بود. در ایران کم نیستند کسانی که هنوز به واکسن زدن باور ندارند.

ادعا‌های عجیبی مثل وجود چیپ در واکسن‌ها، مثل این که افراد را نابارور می‌کنند، بی‌اعتقاد می‌کنند و حتی همجنسباز می‌کنند، کم نبودند. اما فقط ایران نیست که این حرف‌های قرون وسطایی خریدار دارد. در خود اروپا بخشی از مردم حاضر نیستند واکسن بزنند. در استرالیا علیه واکسن زدن تظاهرات شد و گفتند واکسن کرونا توطئه یودیان علیه مسیحیت است! در اسراییل هم بخشی از پیشوایان دینی و یهودیان افراطی راه افتادند که نباید واکسن بزنیم، چون مسیحی‌ها می‌خواهند با این واکسن‌ها نسل ما را منقرض کنند!

این اوضاع خنده‌دار در ایران هم روایات جالب خودش را داشت و تبریزیان‌های خودش را که قرار هم نیست تمام شود.

سال گذشته، روایت‌های دیگری هم داشت. از افزایش قیمت‌های باورنکردنی مرغ و موز و خیار تا غیب شدن روغن از فروشگاه‌ها. از تصمیمات حیرت‌آور مجلسیان و مدیران وزارت بهداشت برای تکثیر روزافزون ایرانی‌ها تا تغییرات در کتاب‌های درسی که باعث شد مخ‌ها سوت بکشد؛ حذف تصویر دختران از جلد کتاب ریاضی سوم ابتدایی. حذف اشعار و نام شعرا از کتاب‌های ادبیات مدارس و حذف نام سلاطین. روندی که در گذشته آغاز شده بود و انگار آتش آن در سال‌های اخیر تندتر شده.

هر سال و هر قرن ماجرا‌های خود را دارد و سال ۱۳۹۹ هم ماجرا‌های خود را داشت. سالی که خیلی‌ها به غلط گمان می‌کردند آخرین سال قرن چهاردهم است و حتی وقتی دانشگاه تهران و مرکز ژئوفیزیک این دانشگاه در بیانیه‌هایی جداگانه توضیح دادند که سال ۱۴۰۰، سال آخر قرن است، رضایت ندادند و کوتاه نیامدند.

حالا ببینیم سال ۱۴۰۰ و آخرین سال قرن برای ما ایرانی‌ها چی در چنته دارد. به قول شاعر: «آهای فلک که گردنت، از همه‌مون بلندتره، به ما که خسته‌ایم بگو، خونه بهار کدوم وره؟»

منبع: برترین ها

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.