به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، موضوع پایان نامه کاملا انتخابی بوده و در حوزه تخصصی با روش علمی و در مدت زمان محدود باید جمع بندی شود و همین ویژگی پایاننامه را تبدیل به منبع اطلاعاتی ارزشمند برای علاقهمندان به آن میکند.
برخی از افراد در انتخاب موضوع پایان نامه مشکل دارند که در اینصورت میتوانند از استادان گروه خود یا سایتهای متفاوت کمک بگیرند، به منظور بهتر نتیجه دادن آن دانشجویان باید بدانند که هر چه موضوع گزارش سادهتر و در ارتباط با مشکلات جامعه باشد بهتر خواهد بود.
تحویل دادن پایان نامه برای تمامی دانشجویان یک موفقیت بزرگ شناخته میشود، اما به معنای پایان راه نیست و افراد وقتی پایان نامه خود را تحویل دادند باید برای مرحله بعدی یعنی جلسه دفاع آماده شوند که مرحله خسته کنندهای است.
جلسه دفاع این فرصت را فراهم میکند تا دانشجویان با متخصصان رشته خود در مورد تخصص کاری شان صحبت کنند. در واقع هدف اصلی دفاع این است تا دانشجویان به استادان این اطمینان را بدهند که هیچ سرقت ادبی انجام نشده و دانشجو به صورت کامل پایان نامه خود را درک کرده و میتواند با صراحت و بیانی روشن آن را توضیح دهد.
در جلسه دفاع از سوی استادان به منظور ارزیابی کامل دانشجویان سوالات عمیق و زیادی مطرح میشود و بحثهای مفهومی پیچیدهای را درمیگیرد که در برخی موارد به دانشجویان حس ناامیدی و سرخوردگی انتقال میدهد.
به منظور ارائه بهتر پایان نامه در جلسه دفاع لازم است تا دانشجویان اولین قدم کاری خود را بر مبنای بررسی قوانین و روش کاری دانشگاه خود سوق دهند، یعنی این افراد باید ببینند که چه کسانی مانند استاد راهنما یا استاد مدعو در جلسه دفاع شرکت میکنند تا بتوانند با نقش آنها آشنا شوند و طبق همان کنفرانس علمی خود را تحویل دهند، احتمال دارد که این قوانین در هر دانشگاهی کاملا متفاوت باشد.
یکی دیگر از نکات حائز اهمیتی که در جلسه دفاع لازم و ضروری خواهد بود، داشتن فن بیانی قوی است. هر گونه تپق زدن احتمال دارد شما را یک قدم از هدف اصلی تان دور کند؛ بنابراین داشتن بیانی ساده در جلسه دفاع از پایان نامه بسیار حائز اهمیت است.
پایان نامه نویسی کابوس دوران دانشجویی در کل طول تحصیل به شمار میآید، اما در نهایت احتمال دارد این پایان نامه علمی بعد از دفاع هیچ سود و منفعتی نه برای دانشجو و نه برای جامعه داشته باشد. حتی ممکن است دانشجویان در پایان نامه تقلب کنند؛ یعنی به خرید آن از سودجویان این حوزه بپردازند تا فشار و سختی کمتری را در این مسیر متحمل شوند.
محمد جلالی، عضو هیئت علمی و رئیس دانشکده مهندسی فناوریهای نوین دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره عدم استقبال از پایان نامههای تحصیلات تکمیلی از سوی بخش صنعت، گفت: گاهی اوقات مسائلی را خلق میکنیم که واقعیت ندارند و بعد آنها را حل میکنیم. سوالاتی که در قالب پژوهشهای تحصیلات تکمیلی قرار است به آنها از دل جامعه و صنعت پرداخته شود. به عبارتی پژوهشهایی که در دانشگاه انجام میشود باید حتما متقاضی بیرون از دانشگاه داشته باشد و هیچ پایان نامهای بدون متقاضی نباید انجام شود.
رئیس دانشکده مهندسی فناوریهای نوین دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: در برخی از موارد شاید با یک نوع گرفتار شدن در فضای غالب مواجه شدیم و در یک بازه زمانی خیلی بیش از اندازه به رشد و سرعت رشد مقالات علمی پرداختیم.
او افزود: علاوه بر نبودن تقاضا در جامعه برای پایان نامهها و تحقیقات علمی، بسیاری معتقدند علت این موضوع نبودن علاقه و انگیزه از سوی دانشجو، استاد و استاد بالا دستی است که فرصت جهش را از پایان نامهها گرفته است.
جلالی تاکید کرد: در دانشجو این احساس ایجاد نشده که پایان نامه کارشناسی ارشد یعنی آینده زندگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی او. اگر دانشجو به این موضوع پی ببرد که پایان نامه کارشناسی ارشد تعیین کننده زمینه پژوهشی و اشتغالش خواهد بود قطعا به دنبال موضوعهایی خواهد رفت که بتواند ادامه آن را چه برای اشتغال و چه برای ادامه تحصیل موثر بداند.
بیشتر بخوانید
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: البته استاد راهنما و هیئت علمیها هم در این زمینه نقش دارند. آنها هم به دنبال موضوعاتی نبوده اند که مشکل گشای جامعه و صنعت و دستگیر دانش آموخته در مراحل بعدی زندگی باشد.
پایان نامه باید به پیشرفت جامعه و صنعت کمک کند
جلالی افزود: در نهایت اسناد بالادستی است که به صورت نامحسوس به استاد راهنما و عضو هیئت علمی گفته به دنبال تولید مقالات در سطح مقالات ISI و رنکینگ بین المللی باشند. بسیاری از موضوعات فعلی جامعه ما موضوعاتی نیست که در مجلات بین المللی چاپ شوند و این خود به خود افراد و پژوهشهای اعضای هیئت علمی را به سوی مطالعاتی که بتوانند از آنها مقاله بین المللی استخراج کنند سوق میدهد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: این مقالات باری از دوش مشکلات فعلی منطقهای و محلی ما برنمی دارد و تاکنون نیز برنداشته است. علی رغم رشد افتخار آمیز تولید مقالات در عرصه بین المللی تبدیل این برون دادها به ثروت و حل معضلات موفقیت آمیز نبوده است.
او بیان کرد: وقتی موضوع فقط برای کسب امتیاز ویژه استاد، دانشجو و افزایش رنک دانشگاه و کشور باشد، اما دردی از مشکلات جامعه دوا نکند در راستای منافع جامعه و صنعت نیست و فرد صرفا در راستای منافع خودش و سازمان تابعه اش گام برداشته است. پایان نامهها باید یک مشتری بیرونی داشته باشند حتی اگر متقاضی فعلا وجود ندارد این پایان نامه ترغیب و احساس نیاز را در جامعه و صنعت ایجاد میکند که این موضوع مورد ملاحظه باشد؛ موضوع پایان نامه باید به پیشرفت جامعه و صنعت کمک کند.
چه کنیم که پایان نامهها در مسیر کاربردی شدن پیش بروند؟
رامین بختیاری ، کارشناس حوزه دانشگاهی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: کاربردی شدن پایان نامهها یعنی اینکه ما اول ببینیم این پایان نامه به چه دردی میخورد و بعد آن را انجام دهیم. در صورتی که یک محقق خودش اشتیاق و انگیزه داشته باشد در پایان نامه به نتیجه میرسد، اما اینکه صد در صد کار پایان نامه را روی کاربردی بودن بگذاریم، درست نیست. در دنیا هیچکس این کار را انجام نمیدهد و صرفا روی کاربردی شدن تحقیقات، تمرکز نمیکنند.
رامین بختیاری گفت: اگر استادی نتواند پایان نامهها را در مسیر کاربردی هدایت کند؛ دانشجویان هم وقت نمیگذارند.
او تاکید کرد: در کشورهای پیشرفته پولی را در اختیار استاد برای پژوهش قرار میدهند و استاد هزینههایی به دانشجویان جهت انجام تحقیق و پژوهش پرداخت میکند. اگر این مسیر دنبال شود طبیعتا نتیجه بهتری در مسیر کاربردی شدن پایان نامهها خواهیم داشت.
بختیاری گفت: دروس جدا از پایان نامه نباید باشد و در عرض دو سال آموزش پایان نامه را بررسی کند و وقتی به پایان نامه رسید دانشجو بتواند جمع بندی خوبی از نظرات خود ارائه دهد. دانشجو در دوره دکتری باید بتواند دکترین خودش را ارائه دهد و چیزی بر آن اضافه کند، اما اگر موضوعی باشد که ندیده یا نشنیده باشد پیشینه تحقیق ضعیف است و خود دانشجو هم که نتواند با این موضوع خودش را وفق دهد نمیتواند کار خود را تمام کند.
او تصریح کرد: تاکیدی که روی مقالات علمی- پژوهشی شده مناسب نیست و صدمه بزرگی به آموزش عالی میزند، چون فقط تولید است. همانطور که پایان نامه کپی میشود مقالهها هم کپی میشود؛ بنابراین باید روی کیفیت تاکید کنیم.
اما این موضوع تمام ماجرا نیست و در این بین پایان نامههای ارائه شدهای وجود دارد که از لحاظ علمی به شدت غنی هستند تا جایی که برخی از آنها در مجلات خارجی به چاپ میرسند.
با این تفاسیر اساتید و مسئولان دانشگاهی باید تمرکز خود را روی افزایش سطح علمی دانشجویان با استفاده از روشهای دیگری مانند روشهای عملی که باعث کاربردی شدن دانش دانشجویان در مقاطع دیگر و همچنین بازار کار خواهد شد بگذارند، همچنین با حذف یا جایگزین کردن پژوهشی دیگر به جای پایان نامه، از بار فشار روانی ناشی از ارائه و رد کردن این مرحله آموزشی توسط دانشجو بکاهند.
کاربردی کردن علوم در دانشگاهها نکته قابل توجهی است که سال هاست نادیده گرفته می شود و مسئولان به جای آن با ارائه مسائلی از قبیل ارائه مقاله و پژوهش، باعث ایجاد رقابت گاه ناسالم در بین دانشجویان می شوند.
پیشنهاد دیگر، کاربردی کردن پایان نامهها توسط دانشجوی ارائه دهنده، در حوزههای علمی و عملی است که علاوه بر ایجاد انگیزه و نشاط، مانع انجام کارهایی مانند تقلب یا خرید پایان نامه می شود.
با این وجود با معضلات زیادی در جامعه رو به رو هستیم و با توجه به اینکه بخش صنعت و جامعه تاثیر زیادی در کاربردی کردن پایان نامه های دانشگاهی دارند؛ بنابراین موضوع پایان نامهها باید کاربردی انتخاب شود و یا از نظر علمی مورد استناد قرار گیرند؛ تا از کارایی آن ها بتوان استفاده کرد.
تنها توجه به کاربردی بودن پایان نامه ها مهم نیست و باید به علاقه دانشجو و مسائل علمی نیز توجه لازم را داشت تا به یکباره با مشکل عقب افتادگی علمی دست به گریبان نشویم. با توجه به اینکه دانشجو نماها با پرداخت پول به خرید علم دست می زنند نباید غافل شد که تا کاربردی بودن پایان نامهها راهی دراز در پیش داریم.
انتهای پیام/
باشگاه از مسئولین دولتی و مجلس بخواهید قانونی فراگیر برای امتیاز داشتن پایان نامهها کاربردی تدوین و عملی کنند، اگر هم این قانون هست آن را تقویت کنند.
خیلی زشت است مثلا سادهترین فرآوردههای نفتی وارد کشور میشود و در حین حال جامعه دانشگاهی هم رتبههای برتر دنیایی داشته باشد!!!
فراموشم نشد هرگز همانا !
مقاله چاپ کن تا می توانی !
مقاله بهترین چیز است جانا !
اگرچه محتوای آن مهم نیست !!!
شویم از امتیازِ آن توانا !
که این دو عمر ما را داده بر باد !
بسازم خنجری از جنس سواد !
زنم بر "مقاله" تا "علم" گردد آزاد !
متاسفانه کیفیت آموزش (چه حضوری و چه مجازی) در دانشگاه های ما اصلاً مناسب نیست؛ حداقل توی دانشگاه های کوچیکتر اینطوریه.
متاسفانه هیچ نظارتی روی درس دادن استادها نیست. من در طول سالهای تحصیلم استادهایی داشته ام که کلاً سه یا چهار جلسه درس داده اند و بقیه جلسات در انتهای کلاس نشسته اند و دانشجوها پای تخته ارائه داده اند. این در حالی است که طبق سرفصل های وزارت علوم، به هیچ وجه برای درس های تئوری، نباید پروژه عملی یا تحقیق داده بشه. حتی در سرفصل های وزارت علوم، نحوه امتحان گرفتن درس ها و کتاب های مرجع هم مشخص شده اما خیلی از استادها اصلاً توجهی به سرفصل ها ندارند.
استادهایی داشته ایم که برای یک درس کلاً دو یا سه فصل درس داده اند در حالی که طبق سرفصل های وزارت علوم، موظف بوده اند حدود سیزده یا چهارده فصل رو تدریس کنند. نمیدونم مسئولین بالاتر، از اینگونه موارد اطلاع دارند یا نه؟ اما بهتر هست نظارت روی کار استادها بیشتر بشه.
البته بعضی دانشجوها هم در تعطیل کردن هفته های ابتدایی و انتهایی ترم مقصرند و باعث میشن عملاً زمان کافی برای تدریس کامل سرفصل ها وجود نداشته باشه.
نکته مهم بعدی که خیلی کم مورد توجه قرار می گیره این هست که بعضی استادها برای دروس تئوری، پروژه های عملی یا نرم افزاری تعیین می کنن و دانشجوها هم مجبورند برای نمره، این پروژه ها رو انجام بدهند. اون وقت در انتهای ترم، استاد از دانشجوها می خواهد که پروژه ها رو تبدیل به مقاله کنن؛ این کار واقعاً یک نوع سوء استفاده از دانشجوهاست، چون استادها کوچکترین نقشی در نوشتن این مقاله ها ندارند اما در پایان هر ترم، چندین مقاله نوشته میشه که با نام استاد چاپ میشن و امتیازش فقط توی جیب استادها میره.
خواهش میکنم مسئولین به این مشکلات توجه کنن. چون اینجور مشکلات باعث میشن که ارزش کارهای پژوهشی و ارزش مدرک دانشگاهی روز به روز کمتر بشه.
مرا آواره کردی ای مقاله!
ز دستت یک دَم آسایش ندارم!
مرا دیوانه کردی ای مقاله!
سالهاست همینطور داره سپری میشه؛ هزاران دانشجو وارد دانشگاه میشن و هزاران مقاله و پایان نامه می نویسن و سرانجام هم "باسواد" یا "بیسواد" فارغ التحصیل میشن؛ اما هنوز که هنوزه از "ارتباط صنعت و دانشگاه" خبری نیست؛ مقاله ها برای رفع مشکلات بومی کشور خودمون نوشته نمیشن؛ خیلی از فارغ التحصیل ها بیکارن و ... . پس کی زمان عمل فرا میرسه؟
سرانجام هم پایان نامه رو در همون زمینه نوشتم بدون اینکه کوچکترین فایده ای برای من داشته باشه یا مشکلی از کشور خودمون رو حل کنه!
تنها فایده اش مقاله ای بود که از پایان نامه استخراج کردم و به نام استاد محترم چاپ شد!! در واقع، خود استاد هم از روز اول هدفش مقاله بود، نه پایان نامه!
مهم هم نیست دانشجو به اون موضوع پایان نامه علاقه داره یا نه؟
مثلاً توی یه دانشگاه کوچیک کلاً چهار یا پنج تا استاد برای یک رشته وجود داره که ظرفیت استاد راهنماها هم فوری تکمیل میشه و خیلی از دانشجو ها مجبورند پایان نامه رو با استادی بردارند که تخصصش در یه زمینه کاملاً متفاوته!
من خودم در دوران لیسانس، هشت ترم در یک گرایشی درس خوندم، اونوقت ترم هشتم چون ظرفیت استادهای اون گرایش پُر شد مجبور شدم پایان نامه رو با استادی از یه گرایش دیگه بردارم!
کسانی که رشته های مهندسی درس خوندن می دونن که مثلاً در رشته برق گرایش قدرت با کنترل چقدر فرق داره یا توی رشته مکانیک، سیالات و جامدات چقدر متفاوتند؛ با این حال از این اتفاق ها برای خیلی از دانشجوها می افته که باعث میشه زندگیشون تباه بشه.
حکایت حال دانشجوهاست. استادها می بینند که دانشجوها نه کار دارند نه پول دارند نه امید دارند نه ...؛ بنابراین میگن حالا که این دانشجو وضعش اینجوریه ما هم سعی کنیم حداکثر استفاده رو ازش ببریم. به همین خاطر دانشجو رو مجبور می کنن که مقاله بنویسه و الکی از پایان نامه ایراد میگیرن تا حجم پایان نامه زیاد بشه و به جای یک مقاله، دوتا یا سه تا مقاله ازش بیرون بیارن!
مقاله است، مقاله است، مقاله است!
شبها هم خواب مقاله می بینم!
ز مقاله دل برنا پیر بود!
ببخشید که نه وزن عروضی داشت و نه قافیه! این هم از فواید مقاله است!
که چرا غافل از احوال مقاله ی خویشتنم!
هر چقدر هم از این خبرها پخش بشه و هر چقدر هم ما نظر بدیم و ناله کنیم که: "بابا! عمر ما با نوشتن این مقاله هایی که هیچ فایده ای برای هیچکس ندارند، تلف شد." ، باز هم تغییری در رویه ی دانشگاه ها و استادها ایجاد نمیشه.
چندین سال هست که همه دارن شعار "ارتباط دانشگاه و صنعت" میدن؛ همه دارن میگن که این روش آموزش و پژوهش نه تنها هیچ دردی از جامعه دوا نمیکنه بلکه باعث ایجاد سیل دانشجوهای مدرک دارِ بی مهارتِ بیسواد میشه؛ اما چه فایده؟ چیزی عوض شد؟ همون آش و همون کاسه.
چند روز پیش دوباره استادم پیام داد و گفت باید یه مقاله جدید بنویسی! (نه مقاله از روی پایان نامه، بلکه مقاله ی همینجور یهویی!). دیگه بعد از دو سال تحصیل در کارشناسی ارشد، به اینجور مقاله نوشتن ها عادت کرده ام؛ در واقع یه چیزی در همون مایه های :"پولِ زور وَدِه" در برره هست!
من هم تصمیم گرفتم اینبار مثل بچه خوب بگم چَشم! و براش مقاله بنویسم. دیگه حوصله ندارم ناله و شکایت کنم چون اولاً هیچکس صدای منو نمیشنوه. دوماً، خُب بالاخره استادها هم باید یه جوری پله های ترقی رو طی کنن دیگه! اگر من و امثال من براشون مقاله ننویسیم، اون وقت چطور امتیازشون بالا بره؟ چطور حقوقشون افزایش پیدا کنه؟ چطور توی این خرج گرون هزینه سفرهای تفریحی شون رو تامین کنن؟!!
بعلاوه، نوشتن این مقاله های اجباری باعث میشه منِ دانشجو هم دچار انواع بیماری های روانی و افسردگی بشم که این هم باعث مراجعه به روانپزشک و اشتغالزایی برای روانپزشک ها و روانشناس ها میشه!!!!
اگه وزارت علوم تصویب کرد که دیگه فقط مقاله ملاک نیست همه چی درست میشه
رییس دانشکده دانشگاه حراست همشون رفیقن فقط کسی به صندلی اینا چیزی نگه مهم اینه ظاهر روتین عالی همشون خوبن عالی گناهکار دانشجوی بدبخته. یک نفر نیس بپرسه چرا دفاع نمیکنی پیغام میدی استادت جواب میده نمیده چی شده. مدیر گروه خیلی راحت میگه چیزی نیس که عب نداره یه حکم اخراج صوری برات میزنیم بعد درخواست میدی وزارت علوم برگشت به تحصیل میزنن برات عب نداره یک ترم که چیزی نیس. افسوس برای دانشگاه مازندران رفتنم و درس خوندنم.