از دهه هشتاد تاکنون، مهمترین چالش دو استان مهم شمال غربی کشور، پایین آمدن آب دریاچه ارومیه بوده است، به طوریکه احتمال ایجاد طوفان‌های نمکی در صورت تداوم روند خشکی دریاچه به گوش می رسد.

به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان، سال‌های دهه شصت و هفتاد، دغدغه بالا آمدن آب دریاچه ارومیه به یکی از چالش‌های جدی دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی تبدیل شده بود، اما در دهه هشتاد و نود، مهمترین چالش دو استان مهم شمال غربی کشور، پایین آمدن آب و کاهش شدید حجم آب دریاچه بود، به طوری که حتی احتمال ایجاد طوفان‌های نمکی و تخلیه برخی شهر‌ها در صورت تداوم روند خشکی دریاچه به گوش رسید.

در این میان، حسن روحانی به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۲، با سفر به این منطقه، وعده احیاء دریاچه ارومیه را داد و در اولین نشست کابینه دولت یازدهم، تشکیل ستاد احیاء دریاچه ارومیه را به تصویب رساند.

دولت در این مدت، اقداماتی را در منطقه آغاز کرد که لایروبی رودخانه‌های منتهی به دریاچه، تغییر الگوی کشت محصولات آب بر و تلاش برای انتقال آب بین حوزه‌ای از جمله این اقدامات است، اما کار‌های بر زمین مانده زیادی باقی مانده، ولی ستاد احیاء دریاچه ارومیه هم به عنوان ستاد پیگیری کننده امورات این بخش، تعطیل شد و عملا کار‌های آغاز شده پس از بارش باران‌های سال گذشته و افزایش حجم و وسعت دریاچه ارومیه تعطیل شد.

اقداماتی از جمله اشتغال جایگزین، بهره برداری از تصفیه خانه‌های فاضلاب شهری در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، انتقال آب از «کانی سیب» سردشت به دریاچه ارومیه و... جزء تعهداتی است که ناقص باقی مانده و سهم حق آبه‌ای که قرار بود به این دریاچه سرازیر شود، بلاتکلیف باقی مانده است.

در دولت اول روحانی، عیسی کلانتری مسئولیت ستاد احیا را بر عهده گرفت و در دولت دوم روحانی هم با تکیه زدن بر مسند معاونت ریاست جمهوری، ستاد احیا کمرنگ‌تر شد و در نهایت به تعطیلی کشیده شد.

ستاد احیا تعهداتی برای دستگاه‌های اجرائی ایجاد کرد که اعتبارات آن از طریق ستاد احیا تامین می‌شد و اکنون دستگاه‌های اجرائی از جمله وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو و... زیر بار تعهدات باقی مانده اند و پروژه‌ها به سختی به اتمام خواهد رسید.

هر چند عیسی کلانتری این موضوع را رد کرد و گفت: ستاد احیا یک ستاد هماهنگ کننده بود و بودجه از طریق دستگاه‌ها باید تامین شده و پروژه‌ها به اتمام برسد، اما کلانتری توضیح نداد که اعتبارات میلیاردی ستاد احیا در کجا هزینه شده و اکنون که اعتبارات آن با تعطیلی ستاد به صفر رسیده، تکلیف پروژه‌های نیمه تمام چیست؟

آخرین آمار وضعیت دریاچه ارومیه که مربوط به ۲۵ آذر ۹۹ است را فرهاد سرخوش، نماینده ستاد سابق احیاء دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی اعلام کرد. بر اساس این آمار، تراز دریاچه ۱۲۷۱.۲۳ است که در مقایسه با مشابه سال گذشته که ۱۲۷۱.۲۵ بود کاهش را نشان می‌دهد.

وسعت دریاچه نیز هم اکنون به دو هزار و ۷۷۶ کیلومترمربع رسیده در حالی که وسعت آن در مشابه سال گذشته که دو هزار و ۷۹۴ کیلومترمربع بود و سال گذشته از وضعیت بهتری برخوردار بود.

در سال گذشته حجم آب موجود دریاچه ارومیه سه میلیارد و ۲۹ میلیون مترمکعب بوده که این مقدار در سال جاری با کاهش پنج میلیون مترمکعبی به سه میلیارد و ۲۴ میلیون مترمکعب رسیده است.

این آمار و ارقام در حالی است که هنوز با تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه که به معنی احیاء کامل دریاچه است، حدود ۲ متر فاصله داریم و باید بر روی این سه میلیارد مترمکعب آب موجود دریاچه، بیش از ۹ میلیارد مترمکعب دیگر هم اضافه شود تا عملیات احیا نهایی شود، اما عملا با اعتبار در نظر گرفته شده برای این دریاچه در بودجه سال ۱۴۰۰، حدود ۴۹۸ میلیون تومان است. در حالی که برای اجرای پروژه‌های نرم‌افزاری و ادامه راه نجات دریاچه ارومیه به اعتبارات بیشتری نسبت به بودجه تعیین شده نیاز است.

دولت در حالی بودجه احیاء دریاچه ارومیه را به حداقل‌ترین حالت ممکن رسانده که حتی پس از رسیدن دریاچه به تراز اکولوژیک که برای سال ۱۴۰۶ وعده داده شده، باید هر ساله بودجه‌های مشخصی برای حفظ دریاچه ارومیه در نظر گرفته شود که اگر در این زمینه کوتاهی صورت گیرد دریاچه مجدد با خطر روبه‌رو خواهد شد.

تاکنون اعتباری حدود ۶۰۰۰ میلیارد تومان برای احیاء دریاچه ارومیه هزینه شده است، اما بودجه ۱۴۰۰ کمتر از ۰.۵ میلیارد تومان است و پروژه‌های نیمه تمام همچنان باقی خواهد ماند و به چالش جدی استان‌های حوضه آبریز دریاچه ارومیه تبدیل خواهد شد.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ح

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Singapore
م.
۱۴:۵۵ ۰۶ دی ۱۳۹۹
پارسال فقط چندین میلیارد متر مکعب آب از سدهای خوزستان رها سازی و باعث آبگرفتگی و سیل پایین دست شد.اگر همتی باشد و خط لوله سراسری آب غیر تصفیه در کشور ایجاد شود که صدها و مسیرهای بزرگ را به هم و به دریاچه ها و تالاب ها وصل کند آنوقت آب زیادی پشت هر صد سر خالی پشت سد دیگر یا دریاچه را پر می کنند.به امید آن روز