به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، صدیق قطبی در سیصدوسیوسومین نشست حافظانه مرکز حافظشناسی با عنوان "نگرش معنوی حافظ" به صورت مجازی، برگزار شد، گفت: هرجا از موضوع نگرش معنوی شعر حافظ سخن گفته میشود با عنایت به این موضوع است که سخن متناقض با این نوع نگرش نیز در دیوان حافظ وجود دارد. منظور از بیان نگرش معنوی حافظ اینست که این ویژگیها متعلق به زمانی بوده که گویا حافظ ساکن کوی معنویت بوده درحالیکه میدانیم او همیشه ساکن این کوی نیست.
این نویسنده و پژوهشگر جوان کشور با تاکید براینکه حافظ خود نیز به صراحت به موضوع تناقض در اشعارش اشاره میکند، جلوههای متناقض شعر حافظ را متأثر از دیدگاه حافظ نسبت به جلوههای متنوع خداوند دانست و این چندصدایی حافظ را نشاندهنده آزادگی او تلقی کرد و به ارائهی شاهد مثالهایی در این باب پرداخت.
او با اشاره به اینکه در خصوص معنویت، برحسب محیطهای فرهنگی و جغرافیاهای مختلف تعاریف متفاوتی ارائه داده شده، بر تعریفی از معنویت که از سوی یکی از معنویتپژوهان ارائه شده انگشت نهاد و توضیح داد: برحسب این تعریف، معنویت دستکم دارای سه مشخصه عمده است.
این حافظ پژوه در تشریح انواع معنویت گفت: معنویت، به زندگی فرد یک هویت و معنا میبخشد و یکپارچگی به او میدهد. معنویت تلاشی است برای فراتر از رفتن از خودخواهی و دستیابی به حس عشق و دیگردوستی و ارزشهای اخلاقی و همچنین معنویت باعث میشود که با به ظهوررساندن قدرت تخیل، بتوانیم برای تماس با امر رازآمیزی آماده شویم.
قطبی به بیان ۱۵ ویژگی در رویکرد معنوی حافظ اشاره و اضافه کرد: حافظ جهان را منحصر در جهات مادی خود نمیداند؛ بلکه به یک امر ازلی و ابدی، رازآلود سرمدی قائل است.
او همچنین با بیان اینکه آن امر رازآمیز که حافظ به آن امید دارد؛ امری نیست که بتوان به یقین آن را باور کرد، گفت: امر راز آمیز حافظ در معشوق نقابی افکنده و خود را پنهان کرده است، اما باید در برابر حقیقت گشوده بود و در پیِ هر زمزمهای که ما را به کوی دوست فرامیخواند به راه افتاد. شاید همین غیبت خدا و حقیقت است که شوق وصل را در ما مینشاند.
این حافظ پژوه اضافه کرد: بنا بر رویکرد معنوی حافظ، در نگاه انسانی ما، جهان خالی از خطا و رخنه نیست؛ اما باید بکوشیم با دیدهی زیبابین عشق به هستی نظر کرده و خطاپوشی کنیم.
به گفته قطبی، حافظ معتقد است که در ما خاطرهای ازلی نهادهاند؛ وسوسهای مقدس در نهاد ماست که ما را به جانب عشق و خوبیِ اخلاقی فرامیخواند.
او بیان کرد: به رغم فناپذیری همهچیز، ساختار جهان بهگونهای است که به «عشق» و «خیر اخلاقی» بیتفاوت نیست و نقشی که به دست عشق و اخلاق بر دیوار جهان میبندد، پایدار است.
قطبی بیان کرد: در برابر تقدیر و سرنوشت باید خرسند و پذیرا بود، از منظرِ هستیشناسانه ما اختیار چندانی نداریم، اما بهتر است از منظر اخلاقی خود را مختار بدانیم و بهرغم آنکه لزوماً کوششهای ما به مقصود نمیانجامد، چالاک و بیدار، بکوشیم.
این نویسنده و حافظ پژوه اضافه کرد: برای راهبُردن به ابعاد معنوی جهان لازم است که چشمِ معنابین و جاننگر پیدا کنیم و از حواسِ دینی و معنوی بهرهمند شویم، چراکه با چشمِ «جهانبین» نمیتوان به لایههای نورانی وجود راه برد.
انتهای پیام/