به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از مسائلی که در ادبیات امروز دیده میشود این است که برخی شاعران به تکرار رسیدند؛ برخی هم انگار از روی دست هم نوشته اند. تکراری شدن، آسیبی است که در شعر امروز دیده میشود. به کدامیک از شاعران میتوان در این باره خرده گرفت؟ آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند نظارت کیفی داشته باشد یا نه؟
بیشتر بخوانید
اسماعیل امینی، شاعر در این باره گفت: نمیتوان به تمام کسانی که شعر مینویسند، شاعر گفت. بسیاری از این افراد در حال تمرین شعر گفتن هستند و تجربه میکنند؛ به طور مثال تمام کسانی که ساز میزنند، نوازنده نیستند؛
وی افزود: شرایط برای انتشار کتاب یکی از مسائلی است که در شعر امروز دیده میشود. قدیم امکان انتشار کتاب اندک بود، اما الان این مسئله نسبت به قبل آسانتر شده است. هم به وسیله اینترنت میتوان یک شعر را نشر داد، هم با انتشار کتاب شعر چنین کاری میسر است. به همین دلیل شعرهای ضعیف و بد منتشر میشود؛ این مسئله در افراد تازه کار امری طبیعی است، اما باید پرسید چرا در آثار شاعران مشهور با شعرهای ضعیف و بد مواجه هستیم؛ علتش اصلی اش این است که ما جلسات نقد ادبی نداریم.
این شاعر ادامه داد: در گذشته محافل نقد جدی وجود داشت و در آنجا به نقد و بررسی آثار شاعران میپرداختند. از این رو شاعران متوجه میشدند مخاطبان آنها با قدرت و فن شاعری آشنا هستند، اما امروز به دلیل تبلیغات آثار شاعران مطرح میشود. شاهد هستیم، افرادی که در زمینههایی غیر از شعر مشهور هستند، مجموعه شعر منتشر کردند. برخی از آنها بازیگر، ورزشکار یا سیاستمدار هستند؛ ناشران هم برای فروش بالای کتابها و شهرت صاحبان اثر کتاب ها را منتشر میکنند.
امینی بیان کرد: برخی ناشران به اعتبارشان اهمیت میدهند و از این رو کتابی که پایینتر از حدی باشد منتشر نمیکنند. برخی از ناشران به دنبال دریافت سود ناشی از انتشار کتاب هستند و سود ناشی از فروش کتاب برایشان با اهمیتتر از ترویج تاریخ، فرهنگ و ادبیات کشور است. از سوی دیگر نمیتوان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توقع داشت روی کیفیت آثار نظارت کنند. این مسئله عواقبی به دنبال خواهد داشت؛ از جمله اینکه سلیقه افراد در زمینه اعطای مجوز انتشار به مجموعه شعر حاکم میشود. برای همین نظارت کیفی شعر نمیتواند متولی خاصی داشته باشد.
وی اظهار کرد: اهانت به اشخاص، ادیان، تفرقه افکنی و مواردی از این دست مسائلی هستند که میتوان روی آن نظارت کرد و در صورت بروز چنین ایراداتی میتوان به یک اثر مجوز انتشار کتاب نداد. از سوی دیگر مخاطبان کتاب تحت تاثیر تبلیغات و چاپ دهم یک کتاب قرار میگیرند درحالی که این امر بازیای است که ناشران انجام میدهند و در هیچ جای دنیا دیده نمیشود. در دنیا زمانی که کتابی با استقبال مخاطبان روبه رو میشوند آن را منتشر میکنند و روی جلد آن چاپ پنجم یا دهم کتاب درج نمیشود. تنها در صورتی روی کتابی چاپ دوم درج میشود که ویراست جدیدی باشد. هربار که کتاب «هری پاتر» با فروش ده میلیون دلاری اش منتشر میشد، روی جلد آن چاپ پنجم یا دهم یک اثر دیده نمیشد. این درحالی است که ناشران در ایران کتاب را با تیراژ ۵۰۰ یا هزار نسخهای منتشر میکنند و پس از انتشار دوباره آن روی جلد کتاب تعداد چاپ را درج میکنند.
این شاعر ادامه داد: کالای بیکیفیت بازار را آشفته میکند. برخی از مخاطبان کتاب آدمهای معمولی هستند که تخصصی در تشخیص کتاب خوب ندارند؛ این افراد نمیتوانند در میان انبوه کتابهای زرد، کتابهای خوب را پیدا کنند. برای همین سراغ کتابهای زرد میروند. این مسئله در ادبیات کودک و نوجوان بسیار زیاد است؛ چراکه محتوای این کتابها روی ذهن کودک تاثیرمی گذارد. باید برای انتشار چنین کتابهایی منع قانونی گذاشت. بخش دیگر مشکلات به نظام تعلیم و تربیت کشور باز میگردد. در زمینه انتخاب کتاب خوب در حوزه شعر، داستان و دینی به کودکان آموزش داده نشده است. رسانههای ما هم حساسیتی نسبت به این موضوع نشان نمیدهند.
اسماعیلی بیان کرد: برخی متخصصان، مسئولان و مجریان، شعر را اشتباه میخوانند. یکی از مجریان در شب میلاد پیامبر (ص) به جای بیت «دل رمیده ما را انیس و مونس شد»، بیت «دل رمیده ما را رهین و مونس شد» خواند؛ بدون اینکه به معنای کلمه «رهین» توجه کند و بداند این کلمه به معنای «برده» است. این شخص هر کلمهای که به ذهنش آمده بود به جای کلمه «انیس» گذاشت. چنین ایراداتی ریشه در یادگیری غلط دارد. عدهای قبلا یاد نگرفتند و نمیتوانند شعر خوب را از بد تشخیص دهند؛ همانطور که به کودکان درباره خرید کفش و کیف آموزش داده میشود باید به آنها در زمینه انتخاب کتاب خوب هم آموزش داد؛ همین باعث میشود در بزرگسالی کتابهای زرد را انتخاب نکنند.
حسین اسرافیلی نظری متفاوت در این باره داشت. وی گفت: مطالعه اندک باعث میشود شاعران ما خودشان را تکرار کنند یا از روی دست هم بنویسند؛ متاسفانه بنابه دلایلی از جمله کار، مسائل درآمدی، معیشت و مشکلات اقتصادی فرصت مطالعه برای خالقان آثار وجود دارند و از این رو اندیشهها و گفته هایشان را در شعرشان تکرار میکنند؛ با این تفاوت که این بار جملات متفاوتی را برای بیان این اندیشهها و گفتهها به کار میبرند.
وی افزود: شاعران به دلیل مطالعه نداشتن نمیتوانند موضوعی را بازتولید کنند؛ بلکه به تکرار خودشان میپردازند. ذهن ما مانند یک قلک است؛ وقتی از آن هزینه میکنیم، باید با مطالعه و اطلاعات جدیدی که از راه مطالعه آثار جدید و قدیم به دست آمده، به اندوختهها افزود.
این شاعر ادامه داد: شاعران به دلیل نداشتن مطالعه دایره واژگانی لازم را برای انعکاس آنچه در ذهنش دارند، ندارند. میگویند «لاتکرار فی التجلی» یعنی هیچ تکراری در تجلی نیست. این ماییم که باید ذهنمان بازتاب نگاه تازه باشد؛ نه اینکه مطالب شاعران قبلی را با بیانی بسیار ضعیفتر از آنچه دیگران گفتند، بیان کنیم. شاعران باید هرکدام از زاویهای دیگر و نگاهی تازهتر به موضوعات بپردازند. نبود این مسئله به دلیل نداشتن مطالعه و نبود ذهن خلاق و آفرینشگر است.
وی اظهار کرد: اینکه شاعر موضوعات روز جامعه را در شعرش انعکاس دهد، به ذهنیت خود شاعر باز می گردد. در این شرایط صاحب اثر نشان میدهد که تا چه حد با مقولههای اجتماعی و اتفاقات جامعه خودش درگیری ذهنی دارد و اینکه در چه قالب و بیانی میتواند مطلب را انعکاس دهد. گرفتاریهای شاعران باعث میشود نتوانند به این مقوله بپردازد.
انتهای پیام/