فرمانده شهید «احمد عبدالحسن المنصوری» در سال ۱۹۸۵ میلادی در شهر میسان عراق متولد و در ۲۸ ژوئیه سال ۲۰۱۵ میلادی در سامراء به مقام رفیع شهادت نائل شد. او عضو گردان ۳۱۳ سرایا السلام بود.

نخستین شهید سرایا السلام و فرمانده یگان مهندسی نظامی سامرا چه کسی بود؟به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، فرمانده شهید «احمد عبدالحسن المنصوری» نخستین شهید از سرایا السلام از استان میسان و عضو الحشد الشعبی بود که موجب انگیزه سازی قوی برای دیگر افراد شد تا راهش را ادامه داده و به او بپیوندند.

 فرمانده شهید «احمد عبدالحسن المنصوری» در سال ۱۹۸۵ میلادی در شهر میسان عراق متولد و در ۲۸ ژوئیه سال ۲۰۱۵ میلادی در سامراء به مقام رفیع شهادت نائل شد. او عضو گردان ۳۱۳ سرایا السلام بود.

از زمانی که شهید صدرثانی پا به عرصه جهاد گذاشت، شهید احمد عبدالحسن المنصوری از تفکر و جنبش اخلاقی او تاثیر پذیرفت و بر حضور در نمازجمعه که کارخانه ساخت قهرمانان و مکتب انسان‌های شجاع بود، مراقبت کرد. احمد از این مکتب با امتیاز بالا فارغ‌التحصیل شد. زیرا از شجاعت برخوردار بود و از مرگ هراسی نداشت. در تمام عملیات‌ها مرگ همراه او بود و احمد آن را در آغوش می‌گرفت. زیرا او مسئول یگان مهندسی نظامی در سامراء بود.

بسیار شجاع بود. در یکی از عملیات‌ها وقتی وارد میدان نبرد شد، میان او و عناصر داعش فقط ۱۵۰ متر فاصله بود آن هم بدون هیچ پشتیبانی. شغلش را دوست داشت و با همتی والا در آن متمایز شده بود. به حضور در خط مقدم نبرد با دشمن و خنثی کردن مین‌ها عشق می‌ورزید. زیرا این مین‌ها برای او غریبه نبود و خودش قبلا آن‌ها را روی زمین کاشته بود، اما علیه اشغالگران در شهر میسان زادگاه خودش. احمد عملیات‌های بسیاری را در قالب گردان یوم الموعود پشت سر گذاشته بود. در جریان یکی از عملیات‌ها در ۲۰ اوت ۲۰۱۱ میلادی هدف حمله جنگنده‌ای قرار گرفت و دوست او به نام «حسین الزرگانی» به شهادت رسید، اما احمد از ناحیه بینی مورد جراحت قرار گرفت و پس از بازداشت، به پایگاه امام علی علیه السلام در ذی قار فرستاده شد. ۲۴ روز زندانی بود و پس از آن همزمان با روز‌های آخر عقب نشینی نظامیان آمریکایی از عراق، از زندان آزاد شد.

پس از ایجاد گروه تروریستی داعش، احمد با تمام قوا به میدان جهاد در سامراء بازگشت و مناطق مهمی توسط او آزاد شد. رابطه احمد با جامعه پیرامونی خود خوب بود؛ با همه روابط خوبی داشت و با همسایگان خودش در ارتباط بود. مصداق جوان مومن و محبوب همگان بود. خصلت‌هایی همچون بزرگواری، شجاعت، پاکی و گذشت در او وجود داشت و همیشه برای کسب خیر و صلاح تلاش می‌کرد. همین اقدامات نیز به صورت ایجابی و مثبت بر قلب‌های دیگران تاثیر می‌گذاشت و بسیاری از مردم وقتی خبر شهادتش را شنیدند، خیلی تحت تاثیر قرار گرفتند. به همین دلیل پیکر او نیز به صورت گسترده تشییع شد که در سطح استان کم نظیر بود. زیرا نخستین شهید از سرایا السلام از استان میسان و عضو الحشد الشعبی بود که موجب انگیزه سازی قوی برای دیگر افراد شد تا راهش را ادامه داده و به او بپیوندند.

از جمله وجوه تمایز روز آخر زندگی او این بود که در شب آخر قبل از شهادتش، به صورت غیرمعمول می‌خندید. آخرین جایگاه حضور او نیز نشانگر عزت نفس و ایثارش بود؛ چند لحظه قبل از شهادت یکی از دوستانش را از ورود به خانه بمب گذاری شده منع کرد و دوبار او را از آن منزل بیرون کرد. احمد به دوستش گفت: «ما نباید بمیریم. ما دو نفر هستیم و من ماموریت خنثی کردن بمب‌های منزل را برعهده می‌گیرم.» احمد نمی‌دانست که این منزل، آخرین ایستگاه زندگی او در دنیاست و لبخند خاصش نیز در شب قبل از شهادت او علامت و نشانه‌ای از دیدار قریب الوقوعش با معشوق بود. احمد با این دنیا وداع کرد؛ در حالی که پشت سرش چشم‌هایی گریان و قلب‌هایی ناراحت از فراقش باقی گذاشت و یکی از پادگان‌های ویژه آموزشی در سرایا السلام واقع در استان میسان برای زنده نگه داشتن نام و اقدامات دلاورانه احمد، به نام او نامگذاری شد.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/

برچسب ها: شهید سرایا ، عراق
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.