باشگاه خبرنگاران جوان - دکتر حمیدرضا مقصودی؛ تحلیلگر اقتصادی در کانال خود در پیامرسان ایتا روایت سفر خود به لبنان برای شرکت در مراسم تشییع پیکر شهدای مقاومت سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی‌الدین را نوشت:

ساعت از یک صبح گذشته بود. تا دیروقت جنوب بودیم. در اتوبان صور بیروت و در کنار شهر صرافا لاستیک ماشینمان ترکید. کنار اتوبان توقف کردیم. مانده بودیم چه کنیم! اینجا لبنان است نه ایران! باید با چه شماره ای تماس بگیریم؟ متحیر مانده بودیم. بعد از یکی دو دقیقه، یک سواری که ۴ جوان صرافایی در آن بودند کنار ما ایستادند. تا فهمیدند ایرانی هستیم مثل همه لبنانی ها که از فارسی تنها همین کلمه را بلدند گفتند "خوش آمدی"! توضیح دادیم که لاستیک ماشین (همان لاستیک دسته دومی که دیشب خریدیم!) ترکیده! زنگ زدند و پنچرگیزی محله شان را کشاندند درب مغازه. گفتند راه بیفتید تا برویم آنجا! خودرو زاپاس نداشت. همانجا فهمیدم که چرا زاپاس نیاز نیست. یکی از همین جوانان نشست پشت فرمان و روی رینگ راه افتاد. ظاهرا برای آنها کاملا طبیعی بود! ۴ کیلومتر روی رینگ رفتیم تا رسیدیم به پنچرگیری! واقعا هم رینگ سالم ماند. در طول راه،جوان صرافایی گفت: این روزها مسیر تا بیروت را رفت و آمد می کنیم تا اگر برای تشییع کننده های سید مشکلی پیش بیاید حل کنیم. این فرشته های نجات، ما را از حیرت درآوردند و مشکل را حل کردند. صابر به آنها می گفت ملکة النجاة.