به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، آبان سال ۹۶، اهالی خیابان ولنجک تهران با شنیدن صدای شلیک گلوله، وحشتزده موضوع را به پلیس اطلاع دادند. ماموران با حضور در آنجا با جسد مردی به نام توحید روبهرو شدند.
ضارب جوان به نام فرزاد تا چشمش به ماموران افتاد با اقدام به تیراندازی از مهلکه گریخت. سه ماه بعد از ماجرا، برادران فرزاد به ماموران اطلاع دادند که مخفیگاه او را پیدا کردهاند و وی در خانهای در یک روستای دورافتاده همراه همسر باردار و دو فرزندش ساکن شده است.
برادران توحید برای به دام انداختن او خانهاش را به آتش کشیدند که امکان فرار نداشته باشد، اما متهم باز هم از میان دود و آتش همراه زن و فرزندش از مهلکه گریخت و ناپدید شد. سومین بار با ردیابی ماموران، او دیگر راهی برای فرار پیدا نکرد و در حوالی محله خلیج تهران به دام افتاد.
پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهم برای دفاع از خود در برابر اتهام قتل پای میز محاکمه رفت. در حالی که اولیای دم تقاضای قصاص فرزاد را کردند او در دفاع از خود گفت: «اتهامم را قبول ندارم، چون من میخواستم سلاح را از دست دوست توحید بکشم که ناگهان به او شلیک شد.»
متهم در توضیح علت اختلاف خود با توحید گفت: «توحید شوهرخاله من بود و با داییام بر سر یک طلب ۳۵ میلیون تومانی اختلاف داشتند. من برای میانجیگری و حل اختلاف آنها با توحید صحبت کرده بودم و به او گفتم طرف حسابت من هستم و او به همه گفت پول را به من داده که به داییام بدهم با اینکه نداده بود. هر بار سراغش میرفتم امروز و فردا میکرد و طفره میرفت. روز حادثه با او قرار گذاشتم که بابت اختلاف مالیمان حرف بزنیم. او در نزدیکی خیابان ولنجک با دوستانش ایستاده بودند. همین که آنها چشمشان به من افتاد اسلحه کشیدند. سعی کردم سلاح را از دست یک نفر از آنها بگیرم، اما تعادلم را از دست دادم و در همان حالت کشمکش، یک گلوله شلیک شد.»
قضات دادگاه صدور رای را به اخذ شهادت شهود در جلسه دیگر موکول کردند.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/