به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
ابوالمحاسن جمالالدین یوسف بن تغری بردی، مورخ مسلمان قرن نهم هجری است.
تاریخ دقیق تولد او معلوم نیست، اما منابع تاریخ آن را حدود۸۱۱-۸۱۲ق در قاهره ذکر کردهاند. نام او مرکب است از دو واژه تُرکی تَغری (تنگری) و بِردی (ویردی) که با هم معنی «خداداد» است. پدر ابوالمحاسن، تغری بردی، از غلامان ترکنژاد رومی بود که ملک ظاهر، پادشاه مصر در اوایل سلطنتش او را خرید و آزادش کرد. او از خاصگی و ساقیگری کار را آغاز کرد تا به فرماندهی سپاه مصر و نیابت شام رسید و سرانجام نیز در ۸۱۵ق درگذشت. از تغری بردی ۱۰ فرزند برجای ماندکه ابوالمحاسن جمالالدین یوسف کوچکترین فرزند او بود.
پس از درگذشت پدرش، تربیت ابن تغری را شوهرخواهرش ناصرالدین محمد قاضیالقضاة مصر برعهده گرفت. پس از درگذشت ابن عدیم، خواهر ابن تغری به عقد شیخالاسلام قاضیالقضاة جلالالدین عبدالرحمان بلقینی شافعی (۷۶۲-۸۲۴ق) درآمد و تربیت ابن تغری نیز به او واگذار شد. ابن تغری از حق تربیت بلقینی به صراحت یاد کرده است و حفظ قرآن را نیز از او آموخت.
ابن تغری در فقه از محضر شمسالدین محمد رومی حنفی و بهاءالدین ابوالبقاء حنفی و بدرالدین محمود عینی حنفی بهره برد و نحو را نیز از تقیالدین شُمُنّی آموخت.
ابن تغری یک سال از بیماری قولنج رنج برد و سپس در ۸۷۴ق درگذشت. او پیش از مرگ در نزدیکی تربت اشرف اینال برای خود مدفنی ساخته بود و کتابهای خود را وقف مسجد آنجا کرده بود.
او به تاریخ بسیار علاقهمند بود و ملازمت مورخان روزگار خود، عینی و مقریزی را اختیار کرد و در این راه سعی و تلاش بسیار کرد تا در عین علم سرآمد شد و به تألیف و تصنیف پرداخت.
گفتهاندکه ابن تغری بردی در موسیقی، فنون جنگی مانند تیراندازی و نشانهزنی و گوی و چوگان نیز مهارت داشت. دیانت، خویشتنداری، عفت، کنارهگیری از مردم، دوری از اعیان دولت، خوشمشربی و حشمت و حیای او را ستودهاند و ابن ایاس، او را از نوادر روزگار شمرده است.
از ابن تغری بردی آثاری بهجا مانده است که از آن جملهاند:
۱. کتاب النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، درباره تاریخ مصر است. این کتاب مهمترین اثر ابن تغری است که از فتح مصر و فرمانروایی عمروعاص در آنجا (۲۰ق/۶۴۱م) آغاز شده است و تا دوران سلطنت ملک اشرف قایتبای محمودی (حدود ۸۷۲ق/۱۴۶۷م) را دربر میگیرد. در این کتاب، وقایع مربوط به دوران حکومت هر فرمانروا و رخدادهای آن عهد، چه در مصر و چه نواحی دیگر جهان اسلام، بهویژه سرزمینهای نزدیک به مصر آمده است و در پایان هر سال وضع آب رود نیل ثبت شده است. گفتنی است که در این کتاب شماری از اصطلاحات دیوانی مصر که اغلب ریشه فارسی دارند نیز آمده است، مثلاً استادار، استاداریه، امیر، آخور، بشخاناه، جمدار، خشداش، خجداش، خاصگی، خَوَند، دوادار، رکبخاناه، زردخاناه و جز آنها، که درخور توجه است. این کتاب چندین بار چاپ شده است.
۲. الکواکب الباهرة منالنجوم الزاهرة، این کتاب تلخیص کتاب النجوم الزاهرة است که ابن تغری خود آن را انجام داده است.
۳. المنهل الصافی و المستوفی بعدالوافی، شرح حال ۳ هزار تن از سلاطین، امرا، وزرا، دانشمندان، شعرا، مورخان، خطاطان و مهندسان است. این کتاب به ترتیب حروف معجم تألیف شده و با شرح رجالی که در ۶۵۰ق در عهد عزالدین ایبک ترکمانی درگذشتهاند آغاز شده است و تا ۸۵۵ق ادامه دارد. ابن تغری خود این کتاب را خلاصه کرده است و آن را الدلیل الشافی علیالمنهل الصافی نامیده است (ابن تغری بردی، مقدمه ابوالفضل ابراهیم بر المنهل الصافی، ص «و»).
منبع: آنا
انتهای پیام/