به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، مرسوم است که در جبهههای نظامی فرماندهان عموما یک بار فرمان داده و خط و مشی را مشخص میکنند و پس از آن وظیفه برعهده سربازان است تا این خط را دنبال کنند؛ حال اگر در جبههای فرمانده ۱۰ بار یک پیام را تکرار کند چه معنی در پی دارد؟ آیا این به این معنا نیست که سربازان آن جبهه آنطور که باید به صحبتهای او توجه نکرده اند و شاید هم رادارها پیام را به درستی منتقل نکردهاند. «جهش تولید» شعاری که مبنای اصلی آن تکیه بر اقتصاد کشور بوده و بیش از ۱۰ سال است که به طور مدام در شعارهای سال مقام معظم رهبری تکرار میشود. اما به راستی علت این تکرارها چیست؟
از همان شروع انقلاب اسلامی ایران یعنی در سال ۱۳۵۸ آمریکا که منافع خود را در ایران از دست رفته میدید به گزینه تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان روی آورد و آن را تنها راه انحراف ایران از مسیر رشد میدانست، تحریمهایی که هربار به بهانههای مختلف شدت بیشتری میگرفت. در سال ۱۳۸۴ تحریمهای آمریکا ضد کشورمان به بهانه صنعت هستهای اوج گرفت، اما این پایان قصه نبود؛ چرا که پس از امضای توافق برجام قرار شد آمریکا در مقابل از محدودیتهایی که برای کشورمان قائل شده بود بکاهد، اما با روی کار آمدن ترامپ نه تنها از این توافق خارج شد بلکه تحریمهای بیشتری هم بر ضد کشورمان وضع کرد.
طی یک دهه اخیر مقام معظم رهبری برای نامگذاری سالها، اقتصاد کشور را مد نظر قرار داده اند و هر سال یک مقوله از اهمیت این موضوع را مطرح میکنند. برخی معتقدند که علت اتخاذ شعارهای اقتصادی این است که تمام دشمنان کشورمان، اقتصاد کشورمان را مورد هدف قرار داده و بحث محاصره و تحریم اقتصادی را در دستور کار خود دارند، چراکه آنها در توطئههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به نتیجه دلخواه خود نرسیدهاند، بنابراین تلاش میکنند با مورد هدف قرار دادن اقتصاد کشورمان و با اثبات ناکارآمدی حکمرانان جمهوری اسلامی ضربهای به اعتماد و مشروعیت نظام وارد کنند، لذا امسال هم مانند سالهای گذشته مقام رهبری موضوع اقتصاد را بحث اصلی کشور قرار دادند.
حسین کنعانی مقدم فعال اصولگرا در این باره میگوید: حضرت امام خمینی(ره) در زمان آغاز تحریمهای آمریکا ضد کشورمان پس از سخت شدن شرایط اقتصادی دستور تشکیل بسیج اقتصادی را دادند و عملا دولت با تشخیص همین بسیج توانست از شرایط دشوار جنگ عبور کند. لازم به ذکر است که بسیج اقتصادی به این معنا بود که ما نگاهمان به داخل باشد و مردم را وارد صحنه اقتصاد کنیم و از طریق مردم بتوانیم اقتصاد قدرتمندی را در برابر تحریمها ایجاد کنیم.
به دنبال آن نیز مقام معظم رهبری در برابر تحریمهای آمریکا راه حل اقتصاد مقاومتی یعنی همان ایستادن بر روی پای خود را به عنوان خط و مشی اصلی انتخاب کردند تا اقتصاد ایران نه تنها به سایر کشورها نیازی نداشته باشد، بلکه بتواند با صادرات نیاز سایر کشورها را هم تامین کرده و این بقیه کشورها باشند که به دنبال ایران باشند، موضوعی که نظیر آن را در سایر کشورهای شرقی هم شاهدیم و در صنعت موشکی خود نیز به چشم دیده ایم.
بنابر فرموده رهبر معظم انقلاب، «تولید» ستون فقرات اقتصاد مقاومتی است، اقتصادی که متکی بر ظرفیتها و توانمندیهای داخلی است و عملیاتی شدن آن در کشور، ضمن به ارمغان آوردن رفاه و رفع مشکلات معیشتی مردم، باعث جلوگیری از خسارتآفرینیهای دشمنان و ضرباتشان بر پیکرهی اقتصاد ملی میشود. حال میبایست دید که عملی شدن این صحبتها تا چه میزان واقع گرایانه بود و چقدر ظرفیتهای آن در داخل کشور مهیاست؟
گاهی ارائه آمارهایی درباره شاخص های خاص این تصور را ایجاد می کند که رتبه اقتصادی ایران در جهان بسیار پایین است (به عنوان مثال، بر اساس شاخص فضای کسب و کار، رتبه ایران ۱۵۲ است). اما آنچه رتبه اقتصادی نهایی کشورها را تعیین می کند، میزان تولید کشورهاست. بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول (IMF) ایران با ۱۲۸۴ میلیارد دلار تولید، در رده هجدهم جهان قرار دارد که اگر ایران به ظرفیتهای اقتصادی خود توجه نکند، رتبه اقتصادی ایران در سال ۲۰۵۰ تنزل کرده و به رتبه بیست و پنجم جهان میرسد.
اما همین صندوق بین المللی پول درسال ۲۰۱۴ پیش بینی کرده که اگر ایران از ظرفیتهای اقتصادی خود استفاده کند و با ایجاد تغییرات اساسی در روند پیشرفت اقتصادی با بهره برداری صحیح از بخشهای کشاورزی، نفت و گاز، اقتصاد دانش بنیان و اقتصاد خدمات، میتواند تا سال ۲۰۵۰ تولید خود را به رقم ۴۳ هزار میلیارد دلار برساند.
حسن بیادی دبیرکل جمعیت آبادگران جوان در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به اهمیت بخش کشاورزی در تولید ملی گفت: معتقدم که ما در تولیداتی که مربوط به بخش کشاورزی است زودتر به موفقیت دست خواهیم یافت؛ زیرا این بخش و صنایع جانبی آن وسعت بیشتری نسبت به سایر امور تولیدی داشته و در نتیجه شغل بیشتری ایجاد و سطح تولید هم افزایش خواهد یافت و بسیاری از صنایع ما به محصولات کشاورزی وابستگی جدی دارند و از همین رو نیز معتقدم ما باید به بخش کشاورزی توجه بیشتری داشته باشیم.
ایران هم اکنون ۶۰۰ میلیارد بشکه نفت خام دارد که با فناوری استحصال ۲۵ درصدی در حال حاضر، پیش بینی میشود دست کم ۱۵۰ میلیارد بشکه ذخایر نفت خام قابل استحصال در جغرافیایی ایران موجود باشد که البته این آمار با توجه به اکتشافات آینده میتواند بسیار فراتر از اینها برود؛ بنابراین درصورت ارتقاء فناوری استحصال نفت و گاز، اگر در سال آینده، امکان برداشت ۳۰۰ میلیارد بشکه نفت خام برای کشور وجود داشته باشد و اگر خام فروشی در این حوزه جای خود را به تولید فرآوردههای با ارزش افزوده بالا بدهد، میتوان انتظار داشت اگر تا سال ۲۰۵۰ امکان فرآوری سالانه ۳ میلیارد بشکه نفت و گاز خام در کشور ایجاد شود، ارزش افزودهای معادل ۷۸۰۰ میلیارد دلار در سال عاید کشور خواهد شد. یک رقم نجومی که وقتی ارزش ان بیشتر قابل درک میشود که بدانیم هم اکنون از محل خام فروشی نفت و گاز و تا حدودی محصولات پتروشیمی تنها ۶۰ میلیارد دلار در سال عاید کشور میشود.
اقتصاد دانش بنیان یکی دیگر از ظرفیتهای اقتصادی ایران است که میتواند ثروت هنگفتی را نصیب کشور کند. بر اساس استانداردهای بین المللی، ظرفیت اقتصاد دانش بنیان در هر کشور بر اساس تعداد نخبگان (افراد دارای توانایی فعالیت دانش بنیان) شناسایی میشود. در محاسبات عمومی این عدد معادل ۵ درصد افراد با تحصیلات دانشگاهی دانسته میشوند؛ بنابراین با توجه به میزان دانش آموختگان کنونی دانشگاههای ایران که حدود ده میلیون نفر تخمین زده میشود تعداد نخبگان با ظرفیت فعالیت در بخش دانش بنیان کشور هم اکنون نیم میلیون نفر است که این رقم در آینده میتواند تا دو برابر افزایش یابد؛ بنابراین باتوجه به اینکه ارزش سرمایهای هر فرد نخبه بیش از ۵۰ میلیون دلار درشاخص "برابری قدرت خرید" (Purchasing Power Parity) در نظر گرفته شده پس ظرفیت تولیدات دانش بنیان کشور بالغ بر ۱۲۵۰ میلیارد دلار خواهد بود.
همچنین اگر تولید هر اقتصادی را به سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات دسته بندی کنیم، سهم بخش خدمات در اقتصاد جهانی دست کم حدود ۶۰ درصد است. به عبارت دیگر ارزش بخشهای خدماتی (شامل حمل و نقل، بازرگانی، بانکداری، امور مالی، بهداشت و درمان، آموزش و ...) یک و نیم برابر ارزش تولیدات بخش کشاورزی و صنعتی خواهد بود؛ بنابراین توجه به بخش خدمات میتواند ۶۰ درصد ظرفیتهای یک اقتصاد را فعال سازد. پس اگر ظرفیت اقتصاد ایران در بخش صنعت و کشاورزی امکان ۱۳۰ برابر شدن را داشته باشد ظرفیت رشد و توسعه در بخش خدمات تا ۱۵۰ برابر خواهد بود. این مسئله به خوبی گویای ظرفیتهای اقتصادی بخش خدمات در ایران است. با توجه به مجموع محاسبات فوق، ظرفیتهای اقتصادی کشور در بخشهای کشاورزی، نفت و گاز، اقتصاد دانش بنیان و صنایع وابسته و نیز با لحاظ بخش خدمات، در افق ۲۰۵۰ تولیدات ایران میتواند به رقم ۴۳۹۵۰ میلیارد دلار (PPP) برسد و با این عدد پس از چین، در رده دوم جهان قرار گیرد (بدون محاسبه مضاعف و نیز بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای بخش معدن، دریا، ترانزیت، صنایع فلزات اساسی، ساختمان و ...).
هدف از انجام این محاسبات ، فقط معرفی ظرفیتهای اقتصادی کشور است. اما بی شک پیشرفت در اقتصاد و رسیدن به قلهها مستلزم وجود ظرفیت و برنامه ریزی صحیح برای آن است حال باید دید که چرا علیرغم ظرفیت های بالای داخلی و تاکیدات مداوم مقام معظم رهبری به رشد اقتصادی که شایسته ظرفیت های درونی کشور است برسیم؟ ناگفته نماند که بررسیهای انجام شده پس از تحریمهای سال ۹۲-۹۱ نشان میدهد سهم تحریمها در به هم ریختگی اقتصاد کشور، ۲۵ تا ۳۰ درصد و سهم ضعف عدم توجه به ظرفیتهای اقتصادی کشور، ۷۰تا ۷۵ درصد است.
تئوری نفرین منابع شاید یکی از نظراتی است که به خوبی گواه حال این روزهای اقصاد ایران است این نظریه با توجه به تجربه کشورهای دارای منابع غنی بیان می دارد که درآمدهای ناشی از فروش منابع طبیعی نه تنها به رشد اقتصادی بیشتر منجر نشده، بلکه اثرات سوء اقتصادی برجای گذاشته است. «نفرین منابع» به حالتی اطلاق میشود که در آن کشورِ دارای منابع طبیعی فراوان، توانایی مدیریت و بهره مندی درست از درآمدهای حاصل آن منابع را نداشته و در نتیجه نه تنها پیشرفت و رشد حاصل نمیگردد که بخشهای تولید با مشکلات جدی مواجه خواهد شد.
در نفرین منابع وقتی که ارز حاصل از صادرات منابع طبیعی به کشور وارد میشود با افزایش تورم نرخ واقعی ارز نیز افزایش یافته و همین امر باعث میشود که دستمزدها بالا رود. بر این اساس بخشهای تولیدی صنعتی و کشاورزی قابلیت رقابت خود را در بازارهای جهانی از دست میدهند و طبیعی است که کشور روز به روز وابستگی بیشتری به درآمدهای رانتی پیدا کرده و اقتصاد کشور در برابر تغییر قیمت منابع طبیعی مثل نفت شکننده و آسیب پذیر باشد.
اساساً اقتصاد ایران ظرفیت تحریم پذیری بسیار بالایی دارد و به راحتی قابلیت تحریم شدن است؛ دلیل این اتفاق را میتوان در خام فروش بودن و عدم تنوع تولید کشور جستجو کرد. برای حل مشکل راحت تحریم شدن قاعدتاً باید کاری کرد تا هزینههای اعمال تحریم علیه کشور افزایش یابد و این اتفاق نخواهد افتاد مگر با جهش و تنوع دادن به تولید کشور، در واقع جهش تولید تنها راه فلج کردن تحریمهای اقتصادی است. اما به راستی اشکال اساسی کجاست که تا به حال این شعار عملی نشده است؟
محمدعلی الفت پور کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، میگوید: به نظر من مشکل اساسیِ اینکه شعارهای اقتصادی جلو نمیرود این است که سیستم ارزیابی از شعار سال وجود ندارد؛ برای مثال باید دید که در پایان سال همه دستگاهها و ارگانها برای تحقق این شعار چه کرده و در نهایت، نتیجه ارزیابی به اطلاع مردم برسد و مردم کارشناسان و نخبگان در این باره نظر دهند، نه اینکه صرفا بولتنی در میز مدیران برای این موضوع تولید شود و خاک بخورد. پیشنهاد من این است که امسال از تمام دستگاهها به صورت فصلی درباره شعار سال گزارش بخواهند و بعد این گزارش به صورت شفاف منتشر شود و جایی هم باشد که همه گزارشها را تجمیع کند و مردم و دستگاهها شاهد آن باشند.
نقش مجلس و سایر نهادها در تحقق جهش تولید بسیار مهم است؛ در جهش تولید استفاده از ظرفیت دانشها و فعال کردن دانشگاه بسیار مهم است، همچنین هماهنگی قوای سه گانه در تقویت واحدهای تولیدی بسیار ضرورت دارد. همکاری نزدیک مجلس و دولت برای اجرای سیاستهای حمایتی از تولیدکنندگان، بهبود فضای کسب و کار، ایجاد فضای مناسب در تصمیم گیریها، پررنگ کردن نقش پارلمان و رفع موانع تولید به صورت اساسی با حفظ انسجام تیم اقتصادی دولت لازم است. تولیدکنندگان کشور باید به خودباوری برسند و اگر در زمینه تولید مشکلاتی در بُعد قانونی و بودجهای دارد، دولت و مجلس باید به آن رسیدگی کنند تا مشکلات این عزیزان حل شود؛ همچنین اگر مشکل قانونی در مجلس در زمینه تولید وجود دارد، مجلس باید آن را در قالب لایحه بیاورند و اگر لازم باشد کمیسیونهای مربوط خود مجلس طرحهایی را تهیه کنند تا در راستای تولید حرکتهای خوبی را در آینده نزدیک شاهد باشیم.
اما نقش مردم در تحقق جهش تولید قابل انکار نیست، آنها باید با خرید کالا داخلی، تولیدکنندگان را تشویق به تولید بیشتر و با کیفیت کنند. نکته ای که قطعا خالی از لطف نبوده چرا که تجربه انقلاب اسلامی در طول چهل سال گذشته نشان میدهد که هرجا مردم پا به میدان گذاشته موفق بوده و گامهای بلندی برداشتهایم و اگر خواست و اراده مردم در خرید اجناس ایرانی نباشد نمیتوان صرفا با تکیه بر مسئولان کاری از پیش برد.
رهبر انقلاب اسلامی در مرداد سال ۹۵ در دیدار اقشار مختلف مردم با تاکید بر لزوم مصرف تولیدات داخلی بیان داشتند: بنده اینهمه تکیه کردهام بر روی مصرف تولیدات داخلی. الان هم دارم به شما میگویم، به مردم عزیز کشورمان می گویم، بروید سراغ مصرف تولید داخلی، کارگر ایرانی را ترویج کنید، کار ایرانی را ترویج کنید. متاسّفانه واقعیّت قضیّه اینجور نیست. در بخشهای مختلف فرض کنید در وسائل زندگی منزل کارخانههای داخلی مشغول کارند، جنس مرغوب و خوب و برابر با جنس خارجی، گاهی هم بهتر از جنس خارجی، تولید میکنند امّا بازار که شما میروید، میبینید همهاش جنس خارجی است؛ چرا؟ اینها از کجا میآید؟ تاکید بنده بر روی اینکه جلوگیری از واردات محصولاتی که مشابه داخلی دارد، بهخاطر این است؛ راه این است.
در پایان باید گفت اگر هنوز هم هستند عدهای که با دیده شک به این شعارها نگاه کرده و معتقدند ایران نمیتواند صرفا با تولید روی پای خود بایستد کافی است تا نگاهی به این روزهای کرونایی کشورمان بیاندازند، روزهایی که علی رغم وجود مشکلات عدیده مردم به خوبی ثابت کردند که با ایستادن روی پای خود و تلاش میتوانند روزهای خوبی برای کشورشان رقم زده و در شرایطی که تمام کشورهای پیشرفته جهان با مشکلات کمبود کالا مواجهند ایران هیچ مشکلی در این زمینه نداشته باشد و این در حالی است که هیچ کشوری به کمک ما نیامده و ما صرفا از بخشی از توان خود استفاده کردیم؛ حال باید دید آیا هنوز هم قرار است چشم به بیگانگانی داشته باشیم که این روزها به خوبی ثابت شد از پس نیازهای خود هم برنیامدند و چشم از شعارهای هر ساله فرمانده جنگ نرم ببندیم و یا با اراده و برداشت گامهای محکم آینده خود را تغییر دهیم.
گزارش از فاطمه تورانلو
انتهای پیام/