به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مرد قصابی بود که چشمش درد میکرد و سرخ شده بود. او برای معالجه چشمش پیش حکیم باشی رفت حکیم باشی برای قصاب دارویی ساخت و گفت:صبح وشب دو قطره ازین دارو را توی چشمت بچکان تا خوب شوی.
قصاب این کار را کرد او انتظار داشت پس از سه روز دارو چکاندن چشمش کاملا خوب شود، اما این طور نشد. داروی حکیم باشی درد چشمش را کم کرد، اما نتوانست سرخی و سوزش چشمش را کم کند پس از چند روز قصاب دوباره به دیدن حکیم باشی رفت و گفت:درد چشمم کم شده، اما خوب نشده حکیم جان، دستم به دامانت دارویی بده که خوب بشوم وبتوانم به کارو زندگیم برسم. حکیم باشی این بار کتاب هایش را زیر و رو کرد واین بار از روی کتابها دارویی برای قصاب ساخت.
قصاب دارو را به خانه برد وطبق دستور حکیم باشی مصرف کرد. چند روز گذشت:اما دارو اثر زیادی نکرد و درد سوزش چشم قصاب خوب نشد... قصاب نمیدانست چه باید بکند. به سفارش یکی از مشتریهایش به محله دیگر شهر رفت. در آنجا حکیم باشی دیگری بود و بیماران زیادی دور وبرش نشسته بودند.
قصاب توی صف منتظر شدتا نوبتش برسد قصاب به حکیم باشی گفت:من اهل محله شما نیستم، اما حکیم باشی محله خودمان نتوانسته مرا معالجه کند این است که به حضور شما آمده ام. حکیم به خوبی چشم قصاب را معاینه کرد و دارویی که به چشمش میریخت دید سپس رو کرد به او و گفت: دارویی که حکیم باشی محله تان به تو داده، داروی خوبی است فکر میکنم تو خودت بهداشت را رعایت نمیکنی و دست کثیفت را به چشمت میمالی.
قصاب گفت:آخر چه کنم حکیم. وقتی چشمم میسوزد و میخارد که نمیتوانم دست به چشمم نزنم. حکیم باشی گفت:دست تو همیشه آلوده ااست. آلوده به پشم ودنبه وگوشت گوسفند. اگر بخواهی با این دستهای آلوده همیشه چشم هایت را بخارانی مشکلت حل نمیشود.
هر دارویی هم که مصرف کنی نه تورا کور میکند نه شفا میدهد. بهتر است چند روزی سرکار نروی و چشمت را با دسنمال تمیز ببندیکه با دستت در تماس نباشد قصاب مجبور شد چند روز درخانه بماند. او چشم هایش را بست تا دستش به چشمش نرسد. کم کم حالش خوب شد وسوزش و درد و سرخی چشم هایش تمام شد.
قصاب یک راست رفت سراغ حکیم باشی محله خودشان. حکیم باشی از دیدن قصاب خوشحال شد وگفت:خدا رو شکرمثل اینکه با داروهای من چشمت کاملا خوب شده است. قصاب گفت:نه حکیم جان داروهای تو نه کور میکند، نه شفا میدهد.
من باید خودم مواظبت میکردم که چشمم آلوده نشود تا داروهای تو تاثیر بکند این حرفی بود که تو به من نزدی.
از آن به بعد وقتی بخواهند از بی اثر بودن کاری حرف بزنند این ضرب المثل را گویند.
منبع:farzandemam.blog.ir
انتهای پیام/