می‌گفت: همه جور می‌توان زندگی کرد، اما باید دید کدام یک مورد توجه اهل بیت (ع) است؟

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، وقتی برای بار دوم راهی مشهد شدیم هیچ پولی نداشتیم و ناچار مرا به سمت پیاده رو‌های خواجه ربیع برد، زندگی در پیاده رو‌ها بسیار سخت و طاقت فرسا بود، نه بهداشتی، نه محل آسایشی، سخت بود و سخت و آقا برای اینکه دلداریم دهد می‌خندید و می‌گفت: اینجا هتل پیاده روست. همه گونه می‌شود زندگی کرد، هم می‌توان مانند یک خانواده در خانه‌ای معمولی، هم مانند پهلوی در کاخ و هم مانند ما کنار خیابان؛، اما باید دید طبق شرایط کدام یک از این این‌ها مورد توجه اهل بیت (ع) است؟

این وضعیت مدت‌ها طول کشید، بعد از ۲۰ روزی راهی ایوان‌های خواجه مراد شدیم و دهان من به خاطر شرایط سخت و حرص و جوشی که خورده بودم زخم شد که آقا برای مداوایش هندوانه‌ای خرید و آورد.

همه این سختی‌ها به خاطر اسلام بود، با داشتن حجاب، بچه کوچک و آوارگی و کنار خیابان زندگی کردن... بالاخره یک روز یکی از دوستانش را دید و قدری از او پول گرفت تا بتواند اتاقی برایم بگیرد و به بازار سرشور نقل مکان کردیم. از ترس اینکه مبادا صاحبخانه ما را به ساواک معرفی کند، چندین جا عوض کردیم، یک جا ۴۰ روز، جای دیگر یک ماه، محله‌ای دیگر سه ماه و همین طور ۶ ـ ۷ سالی گذشت تا با کمک یکی از دوستانش منزلی را خریداری کردیم و به آنجا رفتیم و آوارگی مان برای مدت کوتاهی پایان یافت.

منبع: جماران

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.