به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، اینجا دورترین نقطه ایران است همان جا که وقتی قدم بر زمین خاکیاش میگذاری، محرومیت را درک میکنی، همان منطقهای که نه تنها در زمین بلکه در زمان هم گم شده است؛ در روزگاری که فرهنگ و سبک زندگی مردم به سرعت تغییر میکند، معاشرت با آدمهای اینجا حکایتی دیگر دارد؛ فارغ از خوب یا بد آن، زندگی سنتی و تفکر چندین دهه قبل اینجا جاری است.
صحبت از دیار بلوچستان است، منطقهای که بارها از محرومیت و مظلومیتش گفتهاند و شنیده ایم، اما دیدن از نزدیک این منطقه تجربهای متفاوت است؛ اوضاع و احوالی که گسلی عمیق میان این منطقه با سایر مناطق ایران را نشان میدهد.
استان پهناور کشور که حتی مسیر هوایی اش هم چندان زود تو را به مقصد نمیرساند چه برسد به مسیرهای زمینی، آن هم با راههای ناهموار منطقه که هر لحظه خطر یک سانحه وجود دارد، این روزها بر محرومیتش افزوده شده است و زندگیشان در خروش طبیعت گیر کرده است.
دیار مردمان مقاوم بلوچ چشمانتظار اندکی توجه است تا غبار چندین ده ساله محرومیت را از منطقه بزاید، فرزندان این خطه گویی جبر روزگار را درک کرده اند، هر کودکی در این دیار باشد، محکوم به محرومیت میشود مگر آنکه دستی توانمند، حامیاش باشد.
خطه بلوچستان بیش از هر کمکی به همدردی و همراهی فرهنگی نیاز دارند؛ همان دغدغهای که مدرسه میتواند چاره آن باشد تا شاید قدری از این محرومیت کاسته شود؛ این منطقه جهادگران علمی و فرهنگی مانند «حسین علیمرادی»ها، همان جوان جهادگر و خیر مدرسهساز در منطقه دشتیاری، را میطلبد تا دغدغه فرهنگی منطقه را برطرف کنند؛ در مناطق مختلف بلوچستان همانطور که در فواصل کمی از هم مسجد وجود دارد، نیاز به مدرسه به عنوان یک پایگاه فرهنگی هم احساس میشود.
بیشتر بخوانید: بیش از ۲۰۰ مدرسه سیستان و بلوچستان نیازمند تعمیر است
سیستان و بلوچستان همان دیار معروف شاهنامه فردوسی است، همان منطقهای که در داستانها آدمهای بزرگی را به عنوان اسطوره معرفی کرد، اما حالا محرومیت و محدودیت با نام آن عجین شده است.
سیستان و بلوچستان دیگر دیار رستم و سهراب و داستانهای حماسی نیست؛ تداعی کننده مفاهیم تیره و تار مظلومیت، محرومیت و محدودیتی است که گویی جبر روزگار سایه سیاهش را بر منطقه انداخته است.
فقر و محرومیت سیستان وبلوچستان کم نبود و نیست؛ حالا سیل اخیر مزید بر علت شد تا بار سنگین دیگری بر دوش خسته مردمان این دیار بگذارد؛ همانهایی که اندک دارایی چند راس دام یا یک زمین کشاورزی را به دست طبیعت خشن منطقه دادند.
کورسوی امید آنها رو به تاریکی رفته است؛ بیش از ۱۰ روز از سیل میگذرد، اما هنوز زندگیشان در آب گیر افتاده است و بچههایشان چشم انتظارند تا مدرسه یا شاید بهتر بگوییم همون اتاق ۵-۶ متری محل تحصیل یا کانکس های آنها سر و سامانی بگیرد.
آنطور که مهراله رخشانیمهر رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور گفته است در سیل اخیر سیستان و بلوچستان ۵۶ مدرسه نیازمند تخریب و بازسازی و ۲۸۶ مدرسه نیاز به تعمیرات دارند.
بیشتر بخوانید: ساخت مدارس سیلزده نیازمند ۵۰ میلیارد تومان اعتبار است
علاوه بر آن روز گذشته محسن حاجیمیرزایی وزیر آموزش و پرورش از ارسال ۳۵کامیون تجهیزات با اعتباری بالغ بر۴میلیارد تومان و۵۰کانکس برای برطرف کردن کوتاه مدت مشکلات مدارس آسیب دیده خبرداد و گفت: باهدف رفع کامل این مشکلات علاوه بر اقدامات یاد شده برنامههایی میان مدت و بلندمدت نیزپیش بینی و اجرایی خواهد شد.
این روزها سیل سیستان و بلوچستان هرچند چندان در بوق و کرنای رسانهای نیست، اما مردمانش نیازمند کمک هستند تا شاید کلاسهای درسشان از زیر سقف آسمان هرچه زودتر جمع شود؛ زندگی از گل و لای خارج شود و مسیرهای مواصلاتی بار دیگر احیا شود.
هرچند روز گذشته وزیر آموزش و پرورش یکی از مدارس بازدید شده طی چند روز اخیر را بررسی کرده و کلنگ ساخت مدرسه جدید برای دانشآموزان آن منطقه زده شد اما این نقطه پایان نیست و همچنان منطقه سیستان وبلوچستان نیازمند توجه جدی است که گویی سالهاست آنطور که باید مسئولیت اجتماعی نسبت به این منطقه در هیچ عرصهای ادا نشده است.
انتهای پیام/