به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در تاریکترین لحظات هجوم داعش به عراق و زمانی که مسئولان این کشور ملتمسانه به دنبال دریافت کمک از امریکا و ایران بودند، تنها یک نفر بود که توانست مسیری امیدوارکننده برای مقابله با داعش در دروازههای بغداد فراهم کند. قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس ایران با هماهنگی مستقیم با فرمانده کل قوا اجازه کمک گسترده نظامی به عراق برای مقابله با داعش را به دست آورد.
جنگندههای ایرانی با هماهنگی دولت عراق ستونهای داعش را در نزدیکی سامرا بمباران کرده و با کند کردن پیشروی داعش اجازه تشکیل یک حلقه دفاعی به دور بغداد برای جلوگیری از نفوذ تروریستهای تکفیری را فراهم کردند. در مرحله بعدی کمکهای نظامی به سمت کردها سرازیر شد و در نهایت اولین گام در عقب راندن داعش با عملیات مشترک نیروهای کرد و ارتش عراق شهر آمرلی آزاد شد.
نبرد علیه داعش در سوریه و عراق از آن پس نزدیک به چهار سال دیگر به طول انجامید تا زمانی که ابوکمال اولین شهری که در سوریه به تصرف داعش در آمده بود، در عملیاتی تخت فرماندهی سردار قاسم سلیمانی آزاد شد.
نقش سردار سلیمانی در مدیریت منطقه از سال ۱۳۷۶ آغاز شد، زمانی که وی به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسید. نیرویی که هدف آن حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی بود و به تدریج تبدیل به یکی از مؤثرترین نهادهای نظامی در ایران تبدیل شد.
نقش سپاه قدس به عنوان یک نهاد نظامی در ابتدا چندان میان افکار عمومی مشخص نبود، اما به دلیل نقشی که در مقابله با تهاجم نظامی امریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران بازی کرد به تدریج به عنوان یک قدرت اساسی در سطح منطقه مطرح شد.
شاید نقطه اوجگیری این حرکت به زمانی باز میگشت که در پی حادثه یازدهم سپتامبر نیروهای امریکایی یک لشکرکشی تمام در منطقه خاورمیانه را آغاز کردند. در ابتدا افغانستان و سپس عراق اشغال شد و بسیاری بر این گمان بودند که ایران گزینه بعدی برای حمله نظامی خواهد بود. در این میان سپاه قدس توانست با ایجاد یک عمق راهبردی در منطقه این تهدید را به طور کامل خاتمه دهد. خاتمه دادن به این تهدید اولین دستاورد مهم قاسم سلیمانی بود.
نقطه اوج این نبرد نیز به سال ۲۰۰۶ میلادی باز میگردد. قاسم سلیمانی در این نبرد فرماندهی مستقیم صحنه نبرد را بر عهده داشت و در اوج حملات هوایی رژیم صهیونیستی به صورت اضطراری از طریق سوریه به ایران بازگشت تا در جلسهای با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی و سایر مسئولان شرکت کند. بعد از بازگشت سردار سلیمانی به لبنان بود که جریان نبرد به نفع حزبالله لبنان بازگشت و یگان زرهی رژیم صهیونیستی متشکل از تانکهای مرکاوا در مناطق جنوبی لبنان به وسیله موشکهای کورنت روسی که از زرادخانه سوریه در اختیار آنان قرار گرفته بود، زمینگیر شدند.
این حرکت بار دیگر در فلسطین و نوار غزه تکرار شد و توانست به تعبیر رهبری دست خالی آنان را در مقابله فراگیر با رژیم صهیونیستی پر کند.
در این میان نبرد تمامعیار ایران با گروههای تروریستی در عراق و سوریه مهمترین شاهکار قاسم سلیمانی است. موج گسترده ناآرامی در سوریه از سال ۲۰۱۱ و از منطقه درعا آغاز شد که به سرعت با دخالت طرفهای خارجی از جمله کشورهای عربی و امریکا به یک درگیری تمامعیار کشانده شد. یک پل هوایی تمامعیار از کشورهای اروپای شرقی تسلیحات روسی را که با پول قطر، عربستان و امارات خریداری شده بود به ترکیه، اردن و لبنان انتقال میداد تا به دست گروههای جهادی و سلفی برسد.
زمانی که نظام سوریه در حال فروپاشی بود و دمشق پایتخت این کشور در آستانه سقوط قرار داشت، باز هم این قاسم سلیمانی بود که به کمک این کشور رفت. در ابتدا این حزبالله لبنان بود که در عملیات آزادسازی شهر القصیر توان نظامی خود را به رخ متحدان غربی کشید و در ادامه مستشاران ایرانی وظیفه بازآرایی و تجدید حیات ارتش سوریه را بر عهده گرفتند. هر چقدر نبرد شدت مییافت بسیج نیروها از دو طرف گستردهتر میشد. تشکیل گروه تروریستی داعش از بقایای شاخه عراق القاعده و تصرف سریع مناطق مختلف در سوریه و عراق از جمله نقطه اوج این نبرد بود. داعش پیچیدهترین و گستردهترین گروه تروریستی بود که از امکاناتی جهانی بهره میبرد. گروهی که سربازان افرادی از ۸۰ ملیت مختلف تشکیل میدادند و میرفتند که به راستی حکومتی جهانی را تشکیل دهند. در اینجا بود که باز هم حضور قاسم سلیمانی به مهمترین برگ برنده ایران تبدیل شد. اولین نقطه مقاومت ایران در منطقه جلولا در استان دیالی عراق بود و بهتدریج بقیه مناطق عراق همچون تکریت، سامرا، فلوجه و الانبار آزاد شدند.
در سوریه نیز حضور نیروهای هوافضای روسیه توانست برتری هوایی را به سمت محور مقاومت عوض کند. از سوی دیگر رزمندگانی از عراق و افغانستان نیز به یاری ارتش سوریه، نیروهای حزبالله و کردهای سوریه آمدند. پیشروی نیروهای گروههای تروریستی نه تنها متوقف شد بلکه در کمتر از سه سال در سوریه و عراق به نقطه پایانی خود رسید.
سردار سلیمانی با این عملکرد خود نه تنها در خارج از ایران بلکه در داخل ایران صرف نظر از هر گونه گرایش سیاسی به محبوبیتی باور نکردنی رسید. نظرسنجی مؤسسه ایران پل که طی سه مرحله در سال ۲۰۱۹ انجام شد نشان داد که سردار قاسم سلیمانی محبوبترین شخصیت سیاسی در ایران محسوب میشود؛ محبوبیتی که به خوبی در عزاداری سرتاسری اقشار مختلف مردم ابران در هنگام خبر شهادت وی روشن بود.
نقش قاسم سلیمانی در مقابله با گروههای تروریستی شاید در شرایط فعلی چندان قابل درک نباشد و سالها بعد با مشخص شدن ابعاد توطئه غرب در این منطقه قابل درک است. زمانی که کشورهای غربی از نبردی ۳۰ ساله در منطقه بر سر درگیریهای مذهبی سخن میگفتند این ایران به رهبری قاسم سلیمانی بود که توانست این توطئه را خنثی کند. توطئهای که قرار بود به ریشهکنی کامل نقش اسلام در امور سیاسی و دینزدایی کامل این منطقه تبدیل شود. هم اکنون نه تنها تروریستها در منطقه خاورمیانه به طور کامل سرکوب شدهاند، بلکه شاهد این هستیم که بازگشت تروریستهای داعشی به اروپا موجب دردسرهای فراوانی برای غرب شده است.
برای درک نقش سردار شهید قاسم سلیمانی در مقابله با داعش شاید همین نکته بس باشد که پس از شهادت ایشان بار دیگر حملات داعش به مقرهای نیروهای نظامی عراق فزونی گرفته است. با این حال ذکر این نکته هم ضروری است که اقدامات سردار حاج قاسم سلیمانی چنان ذخیره معنوی و مادی گستردهای برای محور مقاومت فراهم کرده است که بازگشت به شرایط قبلی حتی با قدرتی همچون امریکا نیز امکان پذیر نخواهد بود. مسئلهای که هم اکنون تمام کارشناسان به آن معترف هستند.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/