به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اگر میخواهید واقعا از زندگیتان لذت ببرید، باید حقیقتهای غیرقابل اجتناب را بپذیرید تا لحظههای عمرتان را صرف چیزهایی کنید که برایتان مهم هستند.
بیشتربخوانید: این ۶ عامل شما را به سمت افسردگی میبرد!
در این مطلب به حقیقتهای بیرحمانهای از زندگی اشاره میکنیم که بیشتر ما از پذیرفتن آنها میترسیم. اما این حقیقتها هر چند که دردناک و ناخوشایند هستند، میتوانند به ما کمک کنند زندگیمان را سروسامان دهیم و بیشترین بهره را از روزهای عمرمان که نمیدانیم چقدر قرار است باشد، ببریم.
روزی دیگر زنده نخواهیم بود
همهی ما دوست داریم فکر کنیم فنا ناپذیریم، اما اینگونه نیستیم. پس دست از «ای کاشها» و «چه میشد اگرها» بردارید و شروع کنید به لذت بردن از هر آنچه هم اکنون وجود دارد. فقط آرزو کردن و رویاپردازی شما را به جایی نمیرساند؛ اگر فکر میکنید آرزویی که دارید دست یافتنی است پس دست به عمل بزنید. شاید کلیشهای به نظر برسد، اما ارزش یادآوری را دارد: شما فقط یک بار فرصت زندگی کردن دارید، پس بهترین استفاده را از این فرصت بکنید.
همهی دوروبریهایتان روزی میمیرند
پدر و مادرتان را در آغوش بکشید و به آنها بگویید چقدر دوستشان دارید. آنها روزی نخواهند بود و فقط عکسشان را میتوانید ببینید. تصور نکنید خودشان میدانند چقدر دوستشان دارید؛ دوست داشتن را باید به زبان بیاورید و نشان دهید. هیچکس همیشه زنده نیست، درست است؟ پس به عزیزانتان بگویید چقدر برایتان مهماند و عاشقشان هستید. برای رابطههای صمیمی و نزدیکتان تلاش کنید و مراقبشان باشید. مهربانی و همدلی از راههای مراقبت از رابطهاند. با هم خوش بودن را فراموش نکنید! وقتی زندگیتان به پایان برسد، تنها چیزی که از شما میماند، محبت و دوستی است.
پول شما را خوشحال نمیکند
فرقی نمیکند چقدر سخت کار و تلاش کنید، به هر حال پول برایتان شادی نمیخرد. بله شما به پول برای زندگی کردن نیاز دارید، اما فراتر از آن، ضامن خوشحالیتان نیست. با پول زیاد، چیزهای فراوانی میتوانید بخرید، اما این «چیزها» فقط در کوتاه مدت میتوانند شما را راضی کنند.
چه اتفاقی خواهد افتاد وقتی لذت کوتاه مدتتان تمام شود؟ دوباره و دوباره به دنبالشان میروید و در سیکلی که هرگز پایانی ندارد گرفتار خواهید شد. شادی واقعی از صلح درون ناشی میشود. تحقیقی که در دانشگاه سن فرانسیسکو انجام شده نشان میدهد افرادی که برای کسب تجربیات پول خرج میکنند، شادتر از افرادی هستند که برای خرید وسایل پول خرج میکنند و احساس بهتری نسبت به زندگی دارند.
به دنبال شادی گشتن باعث میشود نتوانید پیدایش کنید
گذشته را نمیتوانید تغییر دهید. آینده هم هنوز روی نداده است. تنها چیزی که وجود دارد، زمان حال است. به دنبال شادی رفتن به این معنی است که در لحظه زندگی نمیکنید، چون باور دارید که شادی جایی در بیرون از وجود خودتان است و باید به دنبالش بگردید. اما حقیقت این است که:
شادی فقط از درونتان ناشی میشود؛ و تنها راه خلق آیندهای بهتر برای خودتان و دیگران این است که لحظه را پاس بدارید و زودتر دست به عمل بزنید. شما لذت بردن از زمان حالتان را شروع کنید تا فردا خودش از راه برسد.
وقت صرف کردن برای دیگران بیشتر از پول صرف کردن بر زندگیتان اثر میگذارد
اگر برای ارتباط با دیگران وقت بگذارید، این ارتباط به گونهای بر زندگیتان اثر میگذارد که حتی نمیتوانید تصورش را بکنید. وقت صرف کردن برای ارتباطهای موثر و صمیمی با انسانهایی که به شما انرژی میدهند و برایتان ارزش قائل هستند، شما را شارژ و بانشاط میکند. کمک کردن به دیگران همیشه قابل ستایش است و هر چند وظیفه دارید خانوادهتان را تامین کنید، اما در قبال پاسخ دادن به نیازهای عاطفیشان نیز مسئولیت دارید. عزیزان شما نیاز دارند با آنها و درکنارشان باشید. عشق و ارتباط همیشه بیشتر از پول ارزش دارد.
شما نمیتوانید همه را شاد و راضی نگه دارید
نگران این نباشید که چرا نمیتوانید همه را از خود راضی نگه دارید. شما مسئول شادی دیگران نیستید. اگر تمام وقتتان را صرف راضی نگه داشتن دیگران کنید، بالاخره روزی خسته و فرسوده میشوید و میبینید هیچ انرژی برای خودتان باقی نمانده و ضمنا هنوز هم هستند کسانی که از شما ناراضیاند. اگر چیزی برخلاف باورهای فردی شماست، در مقابلش بایستید و فکر نکنید باید با همه چیز موافق باشید تا کسی دلخور نشود. اگر میخواهید از عمرتان بهره ببرید، مدام خشنود کردن دیگران را فراموش کنید و هر جا که لازم بود قاطعانه «نه» بگویید.
کمال گرایی و تلاش برای تائید گرفتن از دیگران نابودتان خواهد کرد
اگر هر روز مقابل آینه بایستید با این هدف که عیب و ایرادهایتان را به رخ خودتان بکشید، زودتر از آنچه فکر کنید پیر خواهید شد. سعی نکنید از کاستیهایتان فرار کنید، اما به دنبال کامل و بیعیب بودن هم نباشید، چون پیدایش نمیکنید. اگر همیشه در حال تلاش برای تغییر دادن خودتان باشید، هرگز شاد نخواهید بود. شادی و قدرت واقعی از همان چیزی که واقعا هستید نشات میگیرد.
زیبا بودن یعنی خود واقعیتان بودن. شما نیازی ندارید که دیگران تائیدتان کنند؛ خود شما باید خودتان را قبول داشته باشید. اگر گُل نیلوفر آبی متولد شدهاید، یک نیلوفر آبی زیبا باشید، سعی نکنید تبدیل به گُل مگنولیا شوید! اگر مدام در جستجوی تائید دیگران باشید و سعی کنید خودتان را تغییر دهید تا با معیارهای دیگران جور شوید، تمام زندگیتان را زجر خواهید کشید. شادی و رضایت واقعی شما در باور خودتان نهفته است، در اعتماد بنفسی که به خود دارید و در ایمانی که به خود آوردهاید.
احساسات مهماند، اما همه چیز نیستند
اگر تصور میکنید افکار و احساسات شما، قدرت مطلق زندگیتان هستند، دوباره فکر کنید. احساسات باعث میشوند کارهای جالبی بکنیم، اما برخی از احساسات ما منتهی به کارهای خوشایندی نمیشوند. به جای اینکه خودتان را گول بزنید و احساسات واقعیتان را پنهان کنید، به حس واقعیتان توجه کنید. خشم، فرسودگی، اضطراب و اندوه احساسهایی کاملا طبیعی هستند و هیچکس نمیتواند بگوید تجربهشان نکرده است، پس انکارشان نکنید.
وقتی آنها را میپذیرید و به آنها فرصت بروز میدهید، خودشان رهایتان میکنند. قویترین هیجانات ما تعیین کنندهی نحوهی رفتار و تفکر ما هستند و میتوانند شخصیت ما را به بدترین شکل ممکن تحت تاثیر قرار دهند. اما چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است:
احساسات ما فقط احساس هستند، نه چیزی بیشتر! این رفتار و معنایی که شما به احساسات خود ربط میدهید است که رابطهی شما با هیجاناتتان را تعریف میکند.
شما مسئول خودتان هستید
هیچکس قرار نیست به خاطر شما زندگی کند. همهی ما افرادی را میشناسیم که در سنین میانسالی، هنوز وابسته و بیهدفاند و به تنهایی از پس زندگی خود برنمیآیند. این افراد هنوز مسئولیت خود را نپذیرفتهاند، برای همین دست به هیچ کاری نمیزنند. این واقعیت را نمیتوان منکر شد که زندگی گاهی غیرمنصفانه است و برخی از افراد شانس کمتری نسبت به بقیه دارند. اما همان اندازه که شانس و سرنوشت واقعیت دارد، به همان اندازه هم مسئول زندگی خود هستید و باید از تمام تواناییها و امکانات خود بهترین استفاده را بکنید؛ راه دیگری ندارید!
مقصر دانستن دیگران تنها نتیجهای که دارد، تلخی و خشم و ضعف است. روزی که متوجه شوید مسئول روشی هستید که در برابر چالشها و سختیهای زندگیتان در پیش میگیرید، میبینید که قدرتتان چند برابر میشود، چون دیگر خود را متکی به دیگران نمیدانید و منتظر هیچکس دیگر نیستید.
روزی میرسد که خواهید دید چیزهایی که نگرانتان میکردند دیگر برایتان اهمیتی ندارند
یک روز به این نتیجه میرسید که تمام چیزهایی که برایشان نگران بودید، دیگر مهم نیستند. خوشبختانه زمانی به این مسئله پی میبرید که هنوز فرصت دارید تا کارهایی را انجام دهید که دوست دارید، بدون اینکه نگرانیهای گذشته را با خود حمل کنید.
به گفتهی وینستون چرچیل: «وقتی به تمام نگرانیهای گذشتهام نگاه میکنم، به یاد داستان پیرمردی میافتم که هنگام مرگ گفته بود در زندگیاش مشکلات بسیار بسیار زیادی داشته که بیشتر آنها هرگز اتفاق نیفتادند!».
استعداد بدون تلاش، نابود شدنی است
اگر خداوند به شما استعدادی داده است یا میخواهید استعدادی را کسب کنید، منتظر نمانید؛ پرورشش دهید و به آن ببالید. خودتان را باور کنید، شما جسارتهایی دارید که هنوز کشفشان نکردهاید و بیشتر از آنچه فکر میکنید بااستعدادید، فقط نیاز به تمرین و تلاش و پشتکار دارید تا استعدادتان را بروز دهید. تنها استعداد داشتن کافی نیست. استعدادی که تمرین داده نشود، محو و نابود خواهد شد.
کاری را که امروز میتوانید انجام دهید انجام دهید، شاید فردایی نباشد
زمان حال، تنها چیزی است که وجود دارد، نه گذشته مهم است و نه کسی از آینده خبر دارد. شاید فردایی وجود نداشته باشد، پس تعلل نکنید و کاری را که امروز شدنی است برای فردا نگذارید. شاید هرگز فرصت انجام آن را پیدا نکنید.
زندگی قرار نیست راحت باشد، گلایه نکنید
به نظر میرسد برای عدهای از افراد، شکایت کردن و غُر زدن، شیوهای از زندگیست. بودن در کنار آدمهایی که مدام آه و ناله میکنند واقعا خسته کننده و طاقت فرساست. زندگی برای هیچکس ساده نیست و قرار هم نبوده که ساده باشد. اگر زندگی دیگری میخواهید، بسیار خب! به دنبالش بروید و کاری بکنید. از دیگران گله کردن و پیوسته بهانه گرفتن، شما را تنها و ناامید خواهد کرد. هیچکس قرار نیست زندگیتان را تغییر دهد.
دانستههایتان را در اختیار دیگران بگذارید
اگر چیزی را میدانید و مطمئنید که به درد دیگران هم خواهد خورد، پس آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. اجازه ندهید خودخواهی جلوی کمک و مهربانیتان را بگیرد. دنیا بدون مهربانی و همدلی جای بسیار سختتری برای همه از جمله خودتان خواهد شد. برای آنچه باور دارید درست است بایستید و از حرف زدن نترسید. هیچ چیز بدی تا زمانی که شهامت گفتن حقیقت را پیدا نکنید، اصلاح نخواهد شد. اگر به حقیقتی آگاه هستید آن را افشا کنید؛ دنیا به طرز عجیبی تشنهی حقیقت است.
روی خودتان سرمایه گذاری کنید تا زندگیتان را نبازید
منفعل نباشید. اگر کاری هست که دوست دارید برای دل خودتان انجامش دهید، تصمیم به انجامش بگیرید. وقت گذاشتن برای خودتان هرگز کار بدی نیست. شما وظیفه دارید از جسم و روحتان به بهترین شکل ممکن مراقبت کنید. آرامش و توجهی که امروز به خودتان هدیه میدهید، سرمایه گذاری بلند مدتی است که نتیجهاش را سالها بعد هم میبینید. آرامش ذهنی، ضروریترین ابزاری است که برای غلبه بر چالشهای حتمی زندگی به آن نیاز دارید.
وقتی با سختیها روبرو میشوید، فقط واکنش شماست که اهمیت دارد
فرقی نمیکند اتفاقی که برایتان روی داده چقدر بد است؛ این واکنش شماست که اهمیت دارد. تسلیم شدن هرگز ایدهی خوبی نیست، واکنش مناسب یعنی دست به کار شدن. تنها چیزی که در شرایط سخت و ظاهرا غیرقابل کنترل، در کنترل شماست، نگرشتان است.
ما نمیتوانیم اجتناب ناپذیرهای زندگی را تغییر دهیم. تنها کاری که میتوانیم بکنیم این است که با تمام توانمندیها و امکاناتی که داریم، نقش خود را بازی کنیم و چیزی که به بازی ما قدرت میدهد، نگرش و طرز فکر ماست. زندگی ده درصد چیزی است که برایمان روی میدهد و نود درصد واکنشی است که به آن نشان میدهیم.
به دنبال معانی و هدفهای عمیقتری باشید
زندگی، کنکاش و کشف است. سطحی نگاه نکنید، سوال بپرسید و کنجکاو باشید. کنجکاوی شما را جوان و فعال نگه میدارد. یادتان باشد: مفهوم زندگی، کشف رازهای کهن و واقعیتهای پنهانی نیست که برای اکثر افراد دست یافتنی نیستند، بلکه زندگی آگاهی و هوشیاری نسبت به خود است و درک این که معنایی که به دنبالش هستید، در درون خود شماست و فقط باید آن را بشناسید. نیازهای واقعیتان را نادیده نگیرید و مرز بین آرزو و رویای محال را تشخیص دهید. جاه طلبی فایدهای ندارد، مگر اینکه در جهتشان حرکت کنید و از مرحلهی خیال پردازی عبور کنید. تلاش هوشمندانه تنها چیزی است که جواب میدهد.
زمان، ارزشمندترین چیزی است که در زندگی دارید
منتظر نمانید تا «وقت کافی» برای کاری که دلتان میخواهد پیدا کنید؛ شما هرگز وقت کافی نخواهید داشت. همین الان کاری را که دوست دارید، با هر چه که هم اکنون دارید انجام دهید. زمان منتظر شما نمیماند.
منبع: برترین ها
هدی بانکی